وضعیت معاش هنرمندان تاثیر گذار در فضای فرهنگی

وضعیت معاش هنرمندان تاثیر گذار در فضای فرهنگی

گروه فرهنگی:امروزه وضعیت معاش و در آمد هنرمندان و خانواده های آنها، یک بحث جدی و چالش برانگیز در محاسبات و معادلات اقتصادی مسولین و مدیریت های کلان کشور است که حوز? بسیار ظریف، آسیب پذیر و تاثیر گذار در فضای فرهنگی کشور است. زمانی که هنرمندان بعنوان تولید کنندگان خوراک فکری و فرهنگی جامعه، به سبب نداشتن چتر حمایتی، منبع درآمد و تامین نبودن، دچار بحران های مالی و آسیب پذیر می شوند و در نهایت مجبورمی شوند زیر فشار بحرانهای مالی واقتصادی ، هنر و فرهنگ را دو دستی تقدیم کنند وزمین بگذارند و برای دوام وبقای زندگی، وارد عرصه های
دیگری غیر از دغدغه های فرهنگی وهنری شوند، آنگاه زنگ خطر بحران فرهنگی برای مسولین و متولیان به صدا در خواهد آمد و بایستی بعنوان یک آسیب جدی، مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
بدون شک هنرمندان، تولید آثار و فعالیت های هنری، می تواند بعنوان یکی از منابع ارز آوری و درآمد زائی، به ویژه در صنعت توریسم و جذب گردشگران قلمداد گردند.هنرمندان علاوه بر تولید پول و ثروت، می توانند در ایجاد فضای پرشور ونشاط، تلطیف فضای زندگی شلوغ و پر استرس امروز، بالا بردن درک وشعور بصری عموم مخاطبان و زیبا سازی وتزیین فضای زندگی خصوصی وعمومیدر قالب گرافیک محیط شهری موثر باشند..
اما در باب خلاقیت، تعریف و تاثیر آن در فعالیت های هنری بحث های زیادی صورت گرفته است. خلاقیت یعنی چند بعدی دیدن و توانایی دیدن موضوعات از زوایای جدید تر وغیرمتعارف تر.
خلاقیت یعنی جور دیگر نگریستن، نگاهی نو و دگرباره به مولفه های مختلف زندگی جوردیگر فکرکردن و رفتارکردن و در نهایت کشف و شناسایی راه ها وراه حل های دیگری برای رفع موانع موجود در مسیر رسیدن به خواسته ها و موفقیت ها . خلاقیت فقط به آفرینش و خلق آثار هنری و تلاش برای پیدا کردن ایده های بکرو نودر محتوا و همچنین به کار بردن مواد ومصالح در تکنیک، ساختار وقالب آثار هنری، محدود و منحصر نمی شود.آگاهی وشناخت ازساز وکار خلاقیت بعنوان یک ابزار کارآمد و تاثیر گزار در مسائل متعدد و پیچیده ای زندگی مدرن، دارای جایگاه ارزنده ای در اقتصاد مدرن و پیشرفته ی کشورهای توسعه یافته می_باشد.
اما بطور ویزه در فرایند تولید وخلق آثار هنری یعنی در مرحله ایده پردازی و محتواو همچنین در تکنیک، نبود خلاقیت و نداشتن دیدی چند بعدی باعث رکود فکری و توقف اندیشه های پویا و خلاقانه درآثارهنری می شود.این آسیب در اقتصاد و معاش هم دیده می شود. فارغ التحصیلان دانشگاه ها و مراکز هنری، بعد از فراغت از تحصیل و زمانی که بایستی از دانش ومهارتهای هنری خود در خارج از فضای خشک و نظام مند دانشگاه ، بهره برداری نمایند و صاحب شغل و درامدی شوند، به خاطر نداشتن نگاه خلاقانه و چند بعدی و داشتن نگاه تک بعدی و خطی به مسله ی درآمد و سایر مسائل زندگی، متاسفانه با چالشهای روحی، روانی و اجتماعی زیادی روبه رو خواهند شد.
این افراد یاد نگرفته اند و به این شناخت نرسیده اند که می توان به مسیرها، راه ها و کانال_های مرتبط دیگری برای کسب درآمد و یافتن شغل فکر کرد، و با بهره گرفتن از سایر توانایی ها و استعدادها مثلا بعنوان منتقد و تئوریسین در قالب برنامه های تحقیقاتی و پژوهشی، نوشتن یادداشت، مقاله و درج آن در مطبوعات ونشریات تخصصی و همچنین بهر ه برداری از ظرفیت ها و پتانسیل های فضای مجازی، ساخت و طراحی وبلاگ و سایت های تخصصی مرتبط با معماری و شهرسازی جهت تبلیغ نوع خدمات یا کالا، ارتباط و تعامل، تبادل اطلاعات و تجربیات با افراد متخصص ، آموزش و تدریس مبانی و اصول معماری در موسسات وآموزشگاه های عمومی وخصوصی، مراجعه به ارگانها و مراکز دولتی وخصوصی در سایر شهرستانها و در زمانهای مختلف، چاپ و انتشار نشریات ومجلات تخصصی و… که هر کدام از این منابع و فرصت ها با بهره گیری صد درصدی از ظرفیت ها و پتانسیل های انها، می توانند با تلاشهای پیگیر، مداوم و پیوسته و داشتن صبر امید وعشق به کار و داشتن نگاهی جدی و حرفه_ای به هنرو تخصص خود، زمینه کار ودرآمد زائی را برای هنرمندان جویای کار فراهم نمایندالبته بایستی اشاره کرد که برای حصول نتیجه بهتر و تسریع در روند موفقیت، دانش و تئوری اگر در کنار فن ومهارت لازم همراه باشد می توان به پیدا کردن فرصت ها و موقعیت های شغلی، امیدوارتر شد.
جامعه مایک جامعه در حال گذار از فضای سنتی به مدرن است و مظاهر مدرنیته امروزه در جزئی ترین مسائل زندگی، نمود پیدا کرده است.در چنین شرایطی باید این سوال و پرسید که هنرمندان جویای کار، چقدر توانسته اند ازشرایط به وجود آمده به واسطه مدرنیته و ظرفیت ها و پتانسیل های آن بهره برداری نمایند و چقدربا فضای مجازی آشنایی و به آن تسلط دارند؟
در حال حاضربسیاری از هنرمندان عرصه های مختلف هنری، به واسطه شناخت و آشنایی با فضای مجازی، اینترنت و طراحی، ایجاد سایت یا وبلاگ به معرفی و عرضه ی آثار هنری، فروش آنها و ایجاد درآمد پرداخته اند و تنها با داشتن یک سیستم خانگی، پرینتر،اسکنر و اتصال به شبکه ی اینترنت، توانسته اند برای خود ایجاد درآمد نمایند.
بنابراین باید مجدد این سوال اساسی و پرسید که آیا هنرمندان ما، تمام ظرفیت ها، پتانسیل ها منابع و افراد تاثیر گذاری که می توانند با کار وتخصص وی، مرتبط و دررشد و ارتقاء انها موثر باشند در محل زندگی و شهرستان خود، مورد شناسائی قرار داده اند و آیا این مراکز و منابع و فرصت های شغلی فقط محدود و منحصر به فرصت های دولتی و پشت میز نشستن می شود؟ آیا با یکبار مراجعه کردن به این افراد یا مراکز می_توان امیدوار به کسب نتیجه ی دلخواه بود یا بایستی به دفعات و بطور مستمر و مداوم به این مراکز و افراد تاثیر گذار رجوع نمایند؟
همچنین یکی دیگر از موانعی که باعث شده هنرمندان ما با وجود داشتن مهارت، مدارج و مدارک عالی ازمراکز معتبر، در حاشیه بمانند و منزوی شوند تواضع و فروتنی بیش از حد می_باشد. تواضع و فروتنی بعنوان یک صفت پسندیده انسانی البته قابل ستایش می باشد ولی اگر این امر باعث شود تا هنرمند آنچنان که بایسته و شایسته می باشد نتواند، از هنرش به نفع رشد فکری و فرهنگی افراد وجامعه ی تشنه و نیازمند به خوراک فکری و هنری ، بهره برداری نماید بیشتر آسیب رسان وضربه دهنده است تا یک نقطه ی قوت و قابل قبول.این امر همچنین موجب می شود تا هنرمند نماها وافراد بی هنر و نالایق، میدان هنر و فرهنگ جامعه را با بی توجهی و سطحی نگری ، مورد تاخت وتاز خود قرار دهند که بطور حتم باعث به حاشیه راندن هنرمندان صاحب قلم، تاثیرگذار، مولف وجریان ساز خواهند شد.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۶:۳۲ ق.ظ

دیدگاه


+ 1 = هفت