هوای ادبیات داستانی سرد است

هوای ادبیات داستانی سرد است

گروه فرهنگی: ادبیات داستانی و هنر داستان نویسی در ایران چندی است که مورد بی مهری واقع شده و وضعیت تالیفات داستانی چندان که باید مطلوب و شایسته نیست.
داستان روایتی توام با تخیل از حادثه ای، آدمی شی ای و در کل هر ماهیتی است که می تواند وجود خارجی داشته باشد یا نداشته باشد.
داستان وجه ای غیرواقعی و غیرحقیقی دارد؛ به این معنی که داستان ها، واگویی و آفرینش اتفاقاتی هستند که بسته به قدرت و خلاقیت صاحبان خود می توانند در شدت و ضعف هایی متعدد و متنوع، آفریده شوند.
رمان، داستان کوتاه، داستانک و داستان فیلمی / عکسی انواع مختلف داستان هستند. داستان نویسی مدرن، پدیده‌ای غربی و حاصل تجربه جامعه مدرن و صنعتی است که وارد ادبیات ایران شده.
به این معنی که داستان نویسی در شکل مدرن و امروزین آن یعنی »رمان«، با اختلافی بیش از ۳۰۰ سال به ایران رسیده است.
در مورد شروع داستان نویسی در ایران باید گفت که »محمد علی جمال زاده« را پدر داستان نویسی ایران می دانند . هر چند که برخی عقیده دارند که »ناصر الدین شاه« از جمال زاده هم زودتر به نوشتن روی آورده و مصداق آن را یکی از نخستین داستان های کوتاه ایرانی منتشره در سال ۱۲۴۶ در »روزنامه ملتی« با عنوان »حکایت پیرو جوان« که منصوب به ناصرالدین شاه است، می دانند.
البته این هم شروع نویسندگی در ایران نیست و خیلی پیش از اینها شروع داستان نویسی و یا آن گونه که برخی به اغماض تاکید دارند شروع رمان فارسی، به »سَمَک عَیّار« در سده ششم هجری برمی گردد.
سَمَک عَیّار رمان گونه ای است در سه جلد و در بر دارنده داستان هایی عامیانه که به دست فرامرز بن خداداد بن عبدالله کاتب ارجانی جمع‌آوری شده و سده‌ها مایه ی سرگرمی مردم ایران بوده‌ است.
گذشته از این اینها شاید جالب باشد که بدانیم سال ها قبل در نخستین دهه‎هایی که انتشار روزنامه در ایران آغاز شده بود، بسیاری از روزنامه‎ها ایرانی (آنها که در داخل منتشر می‎شدند)، به دلیل وابستگی به دولت و یا به جهت موانع سیاسی که وجود داشت؛ به جای پرداختن به مطالب انتقادی سیاسی و اجتماعی حجم قابل توجهی از مطالب خود را به نوشته‎های ادبی و احیانا تاریخی اختصاص می‎دادند؛ و در این میان ترجمه داستان ها و رمان های خارجی نیز جایگاه ویژه‎ای داشت.
این نکته البته به نفع ادبیات ایران که در آستانه یک پوست انداختن قرار داشت تمام شد، چرا که در غیاب ناشران و یا عدم گستردگی صنعت چاپ روزنامه‎ها و نشریات، امکان چاپ رمان های اروپایی را بوجود آورد و زمینه آشنایی ایرانیان با شیوه‎های رمان‎نویسی مهیا شد و به همین ترتیب نخستین تجربه‎های نویسندگان ایرانی (در زمینه رمان نویسی) نیز در همین روزنامه‎ها منتشر شد.
در نهایت می توان گفت: سابقه داستان و داستان نویسی در ایران، سابقه ای (نه در مقایسه با غرب که در مقایسه با امروز خودش) طولانی است و دیر زمانی است که شروع شده اما این که آن را به جمالزاده و شروع آن را به ابتدای سده ۱۳۰۰نسبت می دهند احتمالا به جهت تداوم و پیگیری او در این کار و همچنین بکار بردن اسلوب نسبتا منطبق با الگوهای داستان نویسی امروزی بوده است.
**امروزی که متاثر از دیروز نیست
به رغم سابقه خوب و درخشانی که ایران در بخش داستان نویسی و مطالعه، به رغم همه کاستی ها و محدودیت ها از آغاز تا به امروز داشته است اما مقایسه جایگاه امروز با دیروز نتایج خوشایندی را نشان نمی دهد.
امروز سرانه مطالعه در ایران (همانند بسیاری از شاخص های اجتماعی) شاخصی مبهم و غیردقیق است که به راحتی و درستی قابل اندازه گیری و سنجش نیست.
تلاش مدیران و مسوولین برای ارائه آمار و ارقام که معمولا با بالا نشان دادن آنان همراه است نیز همواره بر مخدوش شدن اطلاعات و عدم احاطه ما به این وضعیت و به منظور تلاش در جهت رفع آن افزوده است.
آمارها در طی سال ها و دهه اخیر نشان از کاهش همیشگی سرانه مطالعه ایران در بررسی_های جهانی دارند.
تقریبا همه اهالی کتاب در این داستان با هم همنظر هستند که آمار انسان های کتاب خوان و در نتیجه ی آن سرانه مطالعه در ایران کاهشی چشمگیر داشته است.
در یکی از جدیدترین این اخبار اعلام شده است که »۵۹ درصد از ایرانیان کتاب غیردرسی نمی‌خوانند«.
یعنی چیزی در حدود ۵۰ میلیون نفر از جمعیت ۸۰ میلیونی ایران با مطالعه کتاب‌های غیردرسی بیگانه هستند.
میزان مطالعه کاهش پیدا کرده و همانطور که پیش بینی هم می شد، گسترش استفاده از اینترنت، وقت زیادی برای خواندن کتاب های چاپی و الکترونیکی باقی نگذاشته است.
البته مساله این است که این کاهش مطالعه، مختص جامعه ایران نیست و به صورت کلی در همه دنیا اتفاق افتاده است.
آنچه مختص ایران است و در این جامعه به صورتی مشکل دار مطرح است؛ رشد فناوری و تمایل روز افزون به استفاده و گستره نفوذ این فناوری ها در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، استفاده روزافزون و بیش از حد از فضای مجازی که به صورت عادت (بعضا بیمارگونه) درآمده است.
مسائل اقتصادی و بحران و تورم که بر قیمت کاغذ که اساسا وارداتی است بیش از پپش اثرگذاشته است و نرخ تمام شده کتاب را برای ناشران به رقم دو و حتی سه برابرگذشته بدل ساخته است.
مساله قاچاق کتاب، عدم اطلاع رسانی مناسب و به علاوه عدم تبلیغات برای کتاب، قبضه بازار توسط ترجمه درمقایسه با تالیف و بسیاری دیگر از عوامل در بازار ایران بر هیزم آتش کتاب نخواندن مردم افزوده است و اینها علت هایی هستند که در بیان وضعیت پایین بوده سرانه مطالعه در کشور مطرح می شوند.
ضمن این که برخلاف نسل های قبلی نسل جدید به دلیل تاکید روزافزون بر رقابت تحصیلی، زمان بسیاری را صرف خواندن کتاب های درسی و کمک آموزشی و فنون تست زنی و آزمون های درسی و تحصیلی مقاطع مختلف می کند در حالی که وقتی برای آشنایی با ادبیات داستانی و شعر ندارد و به نوعی با تاریخ ادبیات و ادبیات خویش بیگانه است.
**به آینده ادبیات داستانی در ایران خوشبین نیستم
در بررسی نگاهی به آینده ادبیات داستانی و پیش بینی در مورد آن با توجه به وضعیت موجود »کوروش نریمانی« نمایش نامه نویس، کارگردان و مدرس تئاتر به پژوهشگر ایرنا گفت: در حقیقت من به آینده ادبیات داستانی و اوضاع داستان در ایران خیلی خوش بین نیستم و به جز آن مشکلی که ما عمیقا با آن درگیر هستیم و دغدغه های دیگری که جامعه ما پیدا کرده است و عدم توجه به مساله کتاب و کتابخوانی در همه جای دنیا، فضای و کانال های مختلف مجازی مانند تلگرام و واتس اپ و اینستاگرام و اینها متاسفانه به نظرم در کشور ما شاید خیلی بیشتر از نقاط مختلف دنیا طرفدار دارد و این فضاهای مجازی عادت شده اند و مخاطبشان را به سهل الوصول بودن و به این که همه چیز را راحت به دست آورند عادت داده_اند.
وی افزود: در نتیجه این فضای مجازی نوعی فضای دروغین را ایجاد کرده است تا این حد که افراد عادی توانسته اند حرف های خودشان را از قول فلان صاحبنظر یا فیلسوف یا داستان نویس انتشار بدهند و متاسفانه چون جامعه ما کتابخوان نیست و آشنایی کاملی با آدم های بزرگ دنیا ندارند به این سمت رفته اند که این نقل قول ها را بپذیرند و همه چیز در این جور مواقع مخدوش می شود.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایرنا، این است که این مساله قاعدتا باید همه ما را نگران کند و بخش فرهنگی جامعه و متولیان فرهنگ جامعه را بایستی خیلی بیشتر نگران کند؛ اما بدبختانه انگار این گونه نیست و چندان برای متولیان فرهنگی این مساله و اتفاق تلخ مهم نیست که بتوانند برایش برنامه ریزی کرده و از این وضعیت جلوگیری کنند.
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۶ ق.ظ

دیدگاه


پنج × 4 =