هزینه ای که جامعه درقبال گسترش تکنولوژی می پردازد

هزینه ای که جامعه درقبال گسترش تکنولوژی می پردازد

گروه اجتماعی :روزی که وایبر و واتس آپ و امثالهم به زندگی ها وارد شدند، کمتر کسی بود که از آسیب های شبکه های اینچنینی حرف به میان بیاورد. فضای تعاملی درون این شبکه ها آن قدر جذاب بود و آن قدر کارها راحت تر و کم هزینه تر پیش می رفت که کسی از عواقب احتمالی آن نمی ترسید.
اگر مجبور باشید هر روز در جیب یا کیف و یا دست هایتان، چند گرم ماده مخدر حمل کنید چه حسی خواهید داشت؟ ماده ای که در ظاهر کاربردی دیگر دارد اما به مرور شما را مسخ، معتاد و اسیر خود می کند…
درباره مزایا و مضرات شبکه های اجتماعی و موبایلی آن قدر صحبت شده که به نظر می رسد هیچ نکته ی باقی مانده ای وجود نداشته باشد. هر روز در روزنامه و مجله و رادیو و تلویزیون از آسیب های آن سخن به میان می آید و در همین رسانه ها تکنولوژی های جدید معرفی می شوند! تکنولوژی های جدیدی که ابتدا مهمان های خوانده و ناخوانده مان شدند و به مرور آن قدر در زندگیمان تنیدند که یادمان نمی آید قبل از آن ها زندگی چه شکلی بود و این سوال را در ذهنمان نقش بسته که که چطور شد در این جریان افتادیم و بی اختیار مسیری که می رود را دنبال می کنیم؟!
احتمالا اگر یک نظرسنجی توصیفی برگزار کنیم و از کاربران شبکه های اجتماعی و موبایلی بخواهیم بگویند چه شد که در دام دنیای مجازی گرفتار شدند، اولین و دومین و سومین گزینه ای که به آن برسیم »راحتی« در برقراری ارتباط خواهد بود.
در مطالعات جامعه شناسی، یکی از علل رشد شبکه های اجتماعی و موبایلی، رایگان بودن و دسترسی راحت به آن ها عنوان شده است.
اما با نگاهی دقیق تر می توان فهمید که علاوه بر دو مورد بالا، تعاملی بودن و جذابیت این فضا، سبب رشد بیش از اندازه آن شده است. این که در شبکه های اجتماعی مختص تلفن همراه افراد با کمترین هزینه آنلاین می شوند و خیلی سریع پیام ارسال می کنند و در کمترین زمان، پاسخ می گیرند، جذابیتی دارد که در هیچ یک از وسایل ارتباطاتی قدیمی این ویژگی وجود نداشت.
روزی که وایبر و واتس آپ و امثالهم به زندگی ها وارد شدند، کمتر کسی بود که از آسیب های شبکه های اینچنینی حرف به میان بیاورد. فضای تعاملی درون این شبکه ها آن قدر جذاب بود و آن قدر کارها راحت تر و کم هزینه تر پیش می رفت که کسی از عواقب احتمالی آن نمی ترسید.
کمی که گذشت، اولین زنگ خطر از درون خانه ها به صدا درآمد. فاصله ی بین اعضای خانواده بیشتر شد، دورهمی ها و تعامل در دنیای واقعی کاهش پیدا کرد و وابستگی ها به گوشی تلفن همراه به عنوان یک پکیج کامل ارتباطی زیاد و زیادتر گشت.
آن وقت بود که از گوشه و کنار، زمزمه های شکایت به گوش رسید. تصویر یک مهمانی وقتی همه در یک اتاق بزرگ جمعند و هیچ کس با دیگری حرف نمی زند و همه سرشان در تلفن همراهشان است، یک تصویر تکراری و تکرار شونده است. تصویری تلخ و دردآور که نشان می داد اولین آسیب این دنیای جذاب و زیبا، کم کردن روابط خانوادگی در سطوح پایینتر و فروپاشی خانواده در سطح گسترده است. آسیب شناسان در این باره هشدارها دادند و مثل خیلی از معضل های دیگر اجتماعی، علاج واقعه به بعد از وقوع معوق شد!
جامعه شناسان، فردگرایی را اولین آسیب شبکه های ارتباطی می دانند و معتقدند که هر وسیله جدید ارتباطی که متولد شد، این فردگرایی را درصدی افزایش داد. در کتب مطالعات ارتباطات، آمده که پیش از پیدایش صنعت چاپ و ایجاد کتاب به عنوان یکی از اولین راه های ارتباطی، مردم دور هم در کلیساها جمع می شدند و بلافاصله پس از چاپ انجیل، همه در خانه هایشان نشستند و هر فرد با انجیل ارتباط برقرار کرد.جامعه شناسان، فردگرایی را اولین آسیب شبکه های ارتباطی می دانند و معتقدند که هر وسیله جدید ارتباطی که متولد شد، این فردگرایی را درصدی افزایش داد.این فردگرایی، که تنها یکی از آسیب های شبکه های اجتماعی و موبایلی است، خودش به تنهایی مشکلات زیادی را در پی داشت. سرد شدن روابط، دور شدن اعضای خانواده از هم، کم شدن سنت های قدیمی مثل صله رحم و تغییر شیوه ابراز محبت، از آسیب های همین فردگرایی هستند.
ریاحی، کارشناس جامعه شناسی و آسیب شناس در این باره به عواقب این آسیب اشاره می کند. او می گوید که در اثر همین فردگرایی، نظارت والدین بر کار فرزندانشان کمتر شده و دنیای مجازی نوجوان که به اشتباه حریم شخصی اش تلقی می شود، بزرگتر.
او می گوید: »اگر در گذشته می شد از دوستان فرزند و نحوه تعاملش با آن ها فهمید چه خطراتی در کمین کودک و نوجوان است، امروز با این گوشه ی امنی که برای آن ها ایجاد شده و کسی اجازه ورود به آن را ندارد، عملا نظارت به صفر می رسد. همین عدم نظارت است که فجایع بزرگی را رقم می زند و متاسفانه خانواده ها از این فجایع آگاهی کافی ندارند.«
این کارشناس ادامه می دهد: »در دستورات تربیتی داریم که کودک می بایست تا هفت سالگی به طور مطلق کنترل شود و هرگونه محتوایی که در دسترسش قرار می گیرد، فیلتر کامل شده باشد. در سنین نوجوانی این محتوا می بایست ظاهر آزادانه تر داشته باشد و باطن سختگیرانه تر. اما چیزی که در عمل مشاهده می کنیم، عدم توانایی کنترل بر چنین فضایی توسط خانواده هاست. تربیت ها به گونه ای شده که نوجوان حس نمی کند برای فعالیت هایش در شبکه های اجتماعی محدودیتی وجود دارد و هر محتوایی را دریافت و ارسال می کند.«
تنهایی و تنها شدن، دور و بیگانه شدن از خانواده و رفتن در غاری تاریک و تو درتو، آسیبی است که نمی شود از کنار آن به این راحتی ها گذشت…بدون اغراق می شود گفت نسل جدید، یک نسل معتاد است! معتاد ارتباطات، معتاد ابزارهای ارتباطاتی… وقتی یک روز گوشی را در خانه جا می گذاریم، تا شب حس می کنیم یک گم کرده داریم و در حالت بدترش، حس می کنیم یکی از اعضای بدنمان ناقص شده! با این نقص حتی چندساعت هم کنار نمی آییم و بعد از رسیدن به گوشی و وصل شدن به اینترنت، دو برابر وقت صرف می کنیم تا از خماری آن روز دربیاییم!تاریخ رشد رسانه ها در غرب نشان می دهد که بین هر تکنولوژی قدیمی و جدید، فاصله ای معقول وجود داشته است که این فاصله سبب شده تا مردم آمادگی مواجهه با آن تکنولوژی را پیدا کنند.
در کشور ما، هر چه پیشتر رفتیم، از صنعت چاپ تا الان، فاصله با غرب کمتر شده و استفاده از تکنولوژی با سرعت بیشتری صورت می گیرد؛ چنانچه هم اکنون، استفاده ما از تکنولوژی هایی که در غرب رواج دارد فاصله ای چند ماهه دارد و یا به همزمانی رسیده است.همین امر باعث شده تا فرهنگ همراه با تکنولوژی رشد نکند و آمادگی لازم برای مواجهه را برای کاربران ایجاد نکند.
درست است که این اتفاق افتاده و پیش از جا افتادن فرهنگ استفاده، تکنولوژی در اختیار ما قرار گرفته و برای این عدم اطلاعمان هزینه هایی را داده ایم، اما نمی شود بی خیال ماند و از هزینه های احتمالی بعدی جلوگیری نکرد.
تغییر این دیدگاه، هم به عهده خود ما و هم وظیفه ی نهادهای فرهنگی تاثیرگذار است که برای این مهم، آموزش شیوه صحیح استفاده از ابزار ارتباطی و آگاهی از مخاطرات آن ضروری به نظر می رسد.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۵:۲۲ ق.ظ

دیدگاه


2 + = پنج