نقاشی¬خط مکتبی نوپا و اصیل در هنر ایران
معصومه بستانی
گروه فرهنگی:»نقاشی خط« از جمله مکتبهای هنری نوپا در ایران است که با وجود مخالفتها و موافقتهایی که به همراه دارد، ولی هنر اصیل و معاصر ایرانی است.
به گزارش آراز آذربایجان،مفهوم هنر مدرن چیزی است که نمی توان به سادگی از آن عبور کرد. گذر از سنتها و رسیدن به مدرنیته خاستگاه آن است. اما این فرایند به حدی مفهومی و پیچیده شده است که شاید درک آن برای مخاطب عام هنر سخت باشد. شاید هنرمندی که در هنر مدرن فعالیت می کند بر این باور باشد هرکس آنطور که دوست دارد از اثرش برداشت کند.
هنر مدرن با انقلاب صنعتی در جهان شکل گرفته سپس کامل شده و در اوایل دهه ۳۰هجری شمسی به ایران رسید. و شکل تازه ای گرفت و هنرمندان شروع به گذر از سنت به مدرنیته کردند. بطوری که از نقاشی قهوه خانه ای گذر کرده و خط را در آن دخیل کردند و هنری با نام نقاشی خط شکل گرفت.
هنری با استادانی چون: فرامرز پیلارم، محمد احصابی و مافی و اساتید دیگری شکل گرفت و تا به امروز هم ادامه دارد به طوری که سر و شکل تازه ای پیدا کرده است. که شاید آخرین مدل آن را باید در خط مُعلّی (مُعلّا) کار استاد حمید عجمی جست و جو کرد.
نقاشی¬خط به عنوان مکتبی نوپا و اصیل در هنر معاصر ایران شناخته میشود. مکتبی که عنصر خط و خوشنویسی، تکیه بر وجه تصویری اش خمیر مایه اصلی آن را تشکیل می دهند و محتوای آثار در شکل و ظاهربصری آن نشان داده میشود. بنابراین خوانا بودن کلمات، عبارات و جملات هدف اصلی نیستند و هویت بخشی به آثار از عمده دل مشغولیهای هنرمندان این مکتب به شمارمی رود.
هنرمندان این مکتب به رجوع به عناصر هنرهای سنتی، تزئینی، دینی و به ویژه خوشنویسی و در رأس آن قالب سیاه مشق، خط نستعلیق و با تاثیر پذیری از کتیبه نویسی ها این شیوه بیان را پایگذاری کردند.
در راستای جنبش مدرنیسم و تلاش برای شکل دهی به مکتب هند ملی، مکتب سقاخانه به وجود آمد و هویت گرایی در خلق آثار هنری مهم ترین هدف این افراد بود. در این میان تلاش سقاخانه ای ها تاثیر ماندگاری بر نقاشی نوگرایانه معاصر ایران گذاشت و موجب شکل گیری جریان ملی هنری مانند نقاشی خط شد.
در تاریخ شناسی هنر نقاشی خط ، نصرالله افجه ای از جمله هنرمندان این مکتب معتقد است که نقاشی خط چیزی نیست که به تازگی به وجود آمده باشد و در زمان سابق نیز افرادی که خط طغرا می نوشتند کارشان نوعی از این شیوه بود. اما نقاشی خط به معنای امروزی آن در دهه های ۴۰_۵۰ هجری شمسی به همت گروهی از هنرمندان نوگرای سقاخانه ای و نیز خوشنویسانی به وجود آمد که به مدرنیسم و نو گرایی روی آوردند. امروزه این مکتب با داشتن بار و بنای تاریخی، فرهنگی، هنری و هویت ملی در عرصه هنرهای تجسمی دوره معاصر ایران اهمیت دو چندانی پیدا کرده و جایگاه جهانی برای خود کسب کرده است.
نقاشی خط را به عنوان یک شیوه تولیدهنری مبتنی بر تلفیق نقاشی و خطاطی میتوان در ذیل هنر مدرن تعریف کرد.
در سیر تکامل این شیوه بیان هنری درابتدا کاربرد ساده خوشنویسی به همراه عناصر بعدی هنر نقاشی مانند رنگ، حجم و کادر دیده میشود. اما به تدریج عناصر بصری نقاشی و حتی عکس برای رسیدن به گونه ای از انتزاعی گری بر کلیت متن غلبه یافته اند.در شکلی از آثار حاکمیت شکل ،فرم و رنگ است و در شکل دیگر خوشنویسی و خط نوشتاری غالب است.
در گفتمان انتقادی کلاسیک، نقاشی خط به هردو شکل آن چندان مورد علاقه هنرمندان کلاسیک نیست و از نظر منتقدان در عصر پست مدرن،دغدغه خدشه بر ابعاد قدسی هنر را بوجود می آورد.
نقاشی خط نیز به عنوان یک مکتب نو از این قائده مستثنی نیست. از سوی دیگر رونق فروش آثار نقاشی خط در خاورمیانه بر تمایل به استفاده از عناصر رویکرد سنت گرا افزوده است و با توجه به محدودیتهای چارچوب رویکرد سنت گرا، بخش بزرگی از آثار نقاشی خط از بعد معنا تهی شده و صرفا شی ای بصری شده اند.
در نگاه دیگر، هنر نقاشی خط نه تنها هنری اصیل است بلکه میتواند زمینه جهانی شدن هنر خوشنویسی ایران را نیز فراهم کند. ازاین رو این سوالها در ذهن متبادر میشود که آیا هنر مدرن و مدرنیته شدن هنر آفت محسوب می شوند؟مهیار مهرآذر هنرمند خوشنویس در مورد اینکه آیا نقاشی خط جزئی از هنر مدرن است یا خیر؟ اظهار کرده: نقاشی خط می تواند هنر مدرن باشد و بخشی از آن هم به نوع نگاه فرد بستگی دارد و بخشی از آن شخصی است. مثلا بنده، درون خودم حتی نیمی از هنر نقاشی خط را سنت می بینم. یعنی اسلوب چارچوب های خوشنویسی و استفاده ازابزارهای آن در ترکیبهایی که اتفاق می افتند که این ترکیبها می توانند آگاهانه باشند.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۲ دی ۱۴۰۲ ساعت ۹:۱۰ ق.ظ