فرهنگ سازی و جامعه پذیری زیستی درحاشیه قوانین شهروندی

فرهنگ سازی و جامعه پذیری زیستی درحاشیه  قوانین شهروندی

گروه اجتماعی:محیط زیست این گنج تکرارناپذیر اکنون حال چندان خوشایندی ندارد و برای نجات و احیایش باید آستین ها را بالا زد و دست به دست هم داد.
دولت، رسانه ها و مردم اگر همدل و همراه شوند، می توان باری از دوش طبیعت برداشت و وضعیتش را بسامان کرد.
زنگ خطر مسایل زیست محیطی چند سالی است در کشور به صدا درآمده است. روزی نیست که رسانه ها گزارش هایی از خشک شدن تالاب_ها، از بین رفتن گونه های زیستی آلودگی_های هوا، خاک و آب، بحران کم آبی و بی آبی، نابودی زیستگاه های حیات وحش پیامدهای منفی تخریب طبیعت و … منتشر نکنند و از راهکارهای احیای محیط زیست و توقف یا کاهش آهنگ تخریب آن و مسوولیت های همگانی در این باره سخن نگویند.
عوامل بسیاری در شتابندگی تخریب زیست بوم ما موثرند که همه جانبه نگر نبودن طرح های کلان توسعه ای، سهم مهمی در افزایش این شتاب دارد. در سالیان گذشته طرح های توسعه ای بسیاری در کشور به اجرا درآمد که در آنها به بایسته های زیست محیطی و آمایش سرزمین بسیار کم توجه شد.
به همین دلیل، چرخ صنعت در هر گوشه از ایران که حرکت کرد، در مسیر خود ویرانی های زیادی بر جای گذاشت. کارخانه ها به همان اندازه که به رشد و توسعه صنعتی و اقتصادی کشور کمک کردند، با پراکندن دود و دم و پسابه های صنعتی در محیط، سلامت را از خاک، آب، هوا و شهروندان گرفتند.
بی توجهی سیاستگذاران کلان به محیط زیست به لایه های پایین تر جامعه یعنی شهروندان هم تسری یافت.
به میزانی که به شمار جمعیت و خودروها افزوده شد، فرهنگ سازی و جامعه پذیری زیستی به حاشیه رفت و حفاظت از طبیعت، جای خود را به رفتارهای آسیب رسان شهروندانی داد که هر روز زخمی تازه بر پیکر محیط زیست زدند.
به رغم این ناملایمت ها، خوشبختانه سال ها است موجی از همصدایی و همزبانی در حمایت از محیط زیست در میان مردم، مسوولان و رسانه_ها شکل گرفته است؛ موجی که می توان آن را به بیداری نسبی زیست محیطی جامعه تعبیر کرد و انتظار می رود بتواند دردی از طبیعت درمان کند.دولت یازدهم به مساله حفاظت از محیط زیست اهتمامی جدی دارد.
وجود مشکلات جدی در محیط زیست کشور که نمود آشکار آن را می توان در چالش ریزگردها، آلایندگی فراوان سوخت های بی کیفیت، خشک شدن دریاچه ها و تالاب هایی همچون ارومیه، بختگان و … مشاهده کرد، موجب شد دولت اعتدال از همان ابتدا حفاظت موثر از محیط زیست را در دستور کار خود قرار دهد.
در کنار اهتمام ویژه مسوولان ارشد نظام به این مهم، افزایش آگاهی و نقش آفرینی شهروندان در حفاظت از محیط هم اتفاق مبارکی است که سرزمینی پاک تر و سالم تر را نوید می دهد.
افزایش پویش مردم در شبکه های اجتماعی در اعتراض به شکار و تجارت غیر قانونی حیوانات مساله تغییر اقلیم، بحران خشکسالی، تعرض به مناطق حفاظت شده، آلودگی هوا، آب و … در سال های اخیر، نشانگر رشد آگاهی جامعه و افزایش حساسیت عمومی به سلامت محیط زیست است. ایجاد مفهوم های تازه ای چون »اقتصاد سبز« »آب مجازی«، »دیروز نفت، امروز آب« و… در ادبیات محیط زیست و ایجاد کارزارهایی با همین موضوع ها در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در سال های گذشته از این آگاهی و مطالبه عمومی برای حفاظت از زیست بوم ملی حکایت دارد.
پویش های اجتماعی در حمایت از محیط زیست نه فقط در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی که در دنیای واقعی نیز به صورت پررنگی پیگیری می شود.
به عنوان نمونه در سال های اخیر، جامعه های محلی به ویژه در روستاها با آگاهی نسبی از چالش های موجود در این حوزه، به عنوان همیاران محیط زیست تلاش می کنند که این امر بیش از هر چیز دستاورد فعالیت و حضور سمن_های حمایتی محیط زیست است؛ سمن_هایی که با برنامه های آموزشی و افزایش آگاهی مردم توانسته اند نگرش عمومی آنان را در راستای هدف های توسعه پایدار و حفظ محیط زیست تا حدی دگرگون کنند. البته نباید از نقش رسانه ها در ایجاد این آگاهی چشم پوشی کرد.توجه ویژه رسانه ها به مسایل زیست محیطی در سال های گذشته موجب افزایش حساسیت عمومی و شکل گیری مطالبه ای ملی در حوزه حفاظت از محیط زیست شده است. در این میان، رسانه های عمومی به ویژه صدا و سیما به تناسب فراگیری خود، در زمینه آگاهی بخشی زیست محیطی به شهروندان مسوولیت مهمتری دارند.
رسانه ای چون صدا و سیما در این پیوند باید با تهیه گزارش ها و برنامه های مستند در ارایه تصویری واقعی از چالش های محیط زیست رفتارهای درست زیست محیطی را به مردم آموزش دهد.
چالش های زیست محیطی کشور، اگرچه مساله ای ملی است، اما نگرانی طبیعت دوستان در سراسر جهان را نیز برمی انگیزد.
چند روز پیش »لئوناردو دی کاپریو« هنرپیشه آمریکایی و سفیر صلح و نماینده سازمان ملل متحد در امور تغییرات آب و هوایی با گذاشتن تصویری از دریاچه ارومیه در صفحه »اینستاگرام« خود از وضعیت این دریاچه ابراز نگرانی کرد که با اقبال کاربران ایرانی حامی محیط زیست روبه رو شد؛ رخدادی که گویای افزایش حساسیت عمومی و نگاه جهانی و فراملی ساکنان زمین به چالش های زیست محیطی است.
کوتاه سخن آنکه حساسیت عمومی نسبت به محیط زیست و چالش های آن اگر چه دیرهنگام اما به هرحال در جامعه شکل گرفته است و امیدواری هایی را برای نجات زیست بوم از مسایل کنونی و بحران های پیش رو ایجاد کرده است؛ امیدهایی که بیش از هر چیز به هماهنگی و همصدایی مردم، نهادهای مدنی، رسانه ها و دولت نیازمند است.
این همصدایی و همکاری می تواند زمینه ساز شکل گیری آینده ای امیدوار کننده برای برونرفت از وضعیت نابسامان زیست بومِ اکنون ما باشد.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۳۵ ق.ظ

دیدگاه


دو + = 3