عقل سرخ یا فرشته ارغوانی

عقل سرخ یا فرشته ارغوانی

علی رزم آرای
گروه فرهنگی : اشاره، نویسنده این نوشتار پیش از این نیز پیرامون موضوع فلسفه و به دنبال آن حکمت اسلامی مطالب مختلفی به قامت مقاله، یادداشت تخصصی و …. به قلم سپرده است.مکتب فلسفه آذربایجان که در خلال آن با اشاره به سیر تاریخی مکتب آذربایجان در ابعاد مختلف من جمله ادبیات، معماری، حکمت و فلسفه به برشماری و معرفی برخی از فلاسفه و شارحان فلسفه و نیز حکمت در منطقه آذربایجان از تهران تا ارومیه پرداخته و به زندگی شیخ شهید، شیخ شهاب¬الدین سهرودی پرداخت شده بود.فیلسوف بزرگ مکتب آذربایجان که در ارتباط با زندگی و حیات شیخ شهید و به مناسبت روز بزرگداشت او به قلم سپرده شده بود. حکمت¬شناسی در هنر اسلامی که در این نوشتار نیز به تبین دیدگاه¬های شیخ شهید پیرامون آفرینش بر مبنای لوح مهم و معروف او به زبان فارسی یعنی مونس العشاق یا فی حقیقتة عشق پرداخته شده بود.
عرفان در تاریخ آذربایجان و یا تاریخ عرفان وعرفان¬شناسی آذربایجان که در مسیر این نوشتار نیز با اشاره به عرصه مهم عرفان که با ادبیات در جامعه انسانی ما عجین بوده و هست، به این مجرای مهم در شاکله نظام فکری و سیستم فلسفی شیخ شهید یا همان حکمت اشراقی و فلسفه نور اشاره شده و در جهت مشخص ساختن رویه و نگاه شیخ مصداقی ارائه داده شد.اما نوشتار خاضر در پی آن است که در ادامه موارد فوق بار دیگر یادی از این شیخ فرزانه و شهید داشته باشد و نیز به گوشه ای از آرای او نیز نظری بیفکند.
نگاهی مختصر به زندگی شیخ شهید: »شیخ شهاب الدین سهروردی در سال۵۳۳ شمسی در قریه سهرورد زنجان به دنیا آمد. وی حکمت و اصول فقه را نزد مجدالدین جیلی استاد فخر رازی در مراغه آموخت و در علوم حکمی و فلسفی سرآمد شد و بقوت ذکا، وحدت ذهن و نیک اندیشی بر بسیاری از علوم اطلاع یافت. سهروردی پس از تکمیل تحصیلات به اصفهان رفت تا نزد ظهیرالدین فارسی، علم منطق را بیاموزد. او در همین شهر بود که برای نخستین بار با افکار ابن سینا آشنا شد و پس از مدتی تسلط خاصی بر آن پیدا کرد.وی پس از اتمام تحصیلات رو به عرفان و سلوک معنوی آورد و به سفر در داخل ایران پرداخت و از بسیاری از مشایخ تصوف دیدن کرد و بسیار مجذوب آنان شد. شیخ در جریان سفرهایش مدتی با جماعت صوفیه هم کلام شد و به مجاهدت نفس و ریاضت مشغول شد. در همین دوره بود که به راه تصوف افتاد و دوره‌ های درازی را به اعتکاف و عبادت و تامل گذراند.هنگامی که سفرهای سهروردی گسترده¬تر شده بود به آناتولی رسید و از آنجا به حلب سوریه رفت. در همان شهر با ملک ظاهر، پسر صلاح الدین ایوبی، دیداد کرد. ملک ظاهر شیفته شیخ شده و مقدمش را گرامی داشت و از او خواست که در آن جا بماند. سهروردی پذیرفت و درس و بحث خود را در مدرسه حلاویه آغاز کرد. در همین مدرسه بود که شاگرد و پیرو وفادارش شمس الدین شهروزی به او پیوست.شیخ همیشه در بیان مسائل، به خصوص احکام و مسائل مربوط به دین بی‌باک بود و همین صراحت بیان او بود که سرانجام فقهای قشری عامه علیه او شوریدند، او را مرتد خوانده و سخنانش را خلاف اصول دین دانستند. این کینه و عناد تا جایی رسید که ملک ظاهر را تشویق به قتل او کردند. اما ملک ظاهر نمی‌پذیرفت و به خواست آنان توجهی نمی¬کرد. سرانجام صلاح‌الدین ایوبی در نامه‌ای از پسرش خواست به دلیل برخی ملاحظات سیاسی شیخ را به قتل برساند اما فقها با ارسال شکوائیه به صلاح الدین ایوبی او را مجاب کردند که فرمان قتل شیخ را صادر کند. بدین ترتیب شیخ را زندانی کردند و در سن ۳۷ سالگی به قتل رساندند. جنازه‌ شیخ را در روز جمعه آخر ذی‌الحجه سال ۵۸۷ قمری از زندان بیرون آوردند.از سهروردی در طول عمر کوتاه خود حدود ۵۰ کتاب و رساله به یادگار مانده است. آثار او به طرز شگفتی از نظر فصاحت و بلاغت تحسین شده و دارای نثری پخته و قوی است. «(اطلاعات حکمت و معرفت )
آثار شیخ شهید:نوشته¬های شیخ اشراق را بر حسب نوعشان، می¬توان به پنج دسته تقسیم کرد: ۱- چهار کتاب تعلیمی و نظری، همه به زبان عربی که در آنها ابتدا از فلسفه مشایی به آن صورت که توسط سهروردی تفسیر شده و تغییر شکل یافته بحث می¬شود وسپس بر پایه همین فلسفه، حکمت اشراق مورد تحقیق قرار می¬گیرد. این چهار کتاب عبارت است از: تلویحات، مقاومات، مطارحات، که در هر سه، از تغییراتی که به فلسفه ارسطویی داده شده بحث می-شود و بالاخره شاهکار سهروردی حکمت اشراقی است که مختص به بیان عقاید اشراقی است.
۲- رساله های کوتاهتری به فارسی و عربی که در آنها مواد چهار کتاب به زبانی ساده تر و به صورت خلاصه توضیح داده شده، از این جمله است: هیاکل النور، الالواح العمادیه(اهداء شده به عماد الدین) که هر دو هم به عربی و هم به فارسی نگاشته شده، پرتو نامه، فی اعتقاد الحکماء اللمحات، یزدان شناخت و بستان القلوب( این دو کتاب اخیر را به عین¬القضات همدانی و سید شریف جرجانی نیز نسبت داده¬اند، اما احتمال بیشتر آن است که از خود سهروردی باشد). ۳- حکایت¬های رمزی و اسراری با داستان¬هایی که در آنها از سفر نفس در مراتب وجود و رسیدن به رستگاری و اشراق سخن رفته است.
این رساله ها همه به فارسی است، ولی بعضی از آنها ترجمه عربی نیز دارد. از این جمله است: عقل سرخ، آواز پر جبرئیل، الغربه الغریبه، لغت موران، رساله فی حاله الطفولیه، روزی با جماعت صوفیان، رساله فی المعراج، صفیر سیمرغ. ۴- تحریرها و ترجمه ها و شرح¬ها و تفسیرهایی که بر کتاب¬های فلسفی قدیم تر و بر قرآن کریم و حدیث نوشته، مانند ترجمه فارسی رساله الطیرابن سینا، شرحی بر اشرات او، تألیف رساله فی حقیقه¬العشق که مبتنی بر رساله فی العشق ابن سیناست و تفسیرهایی بر چند سوره از قرآن و بعضی از احادیث. ۵- دعاها و مناجات نامه¬هایی به زبان عربی که سهروردی آنها را الواردات و التقدیسات نامیده است.(باشگاه اندیشه) نور و ظلمت در فلسفه اشراقی شهید شیخ:«مقابل مفهوم نور، ظلمت است. لیکن تقابل نور و ظلمت چه قسم تقابلی است؟ مشائیان معتقدند که تقابل میان نور و ظلمت، تقابل عدم و ملکه است. یعنی ظلمت، عدم نور در مورد چیزی است که شأن آن این است که قابل نورانیت باشد. پس ظلمت آنگاه مقابل نور است که وجود ملکه نورانیت در شی ء موجود باشد لکن بالفعل منور نباشد.
برای مثال سکون، عدم حرکت شی است لکن آنگاه که شی ء امکان و ملکه حرکت را داشته باشد و الّا در آن شی ء سکون مقابل حرکت واقع نمی شود.از اینرو نمی توان در مورد واجب الوجود گفت که ساکن است چرا که شأن حرکت در واجب الوجود نیست تا عدم آن را، به او نسبت دهیم. پس هیچیک از دو مقابل در مورد واجب صدق نمی کند چون شرط چنین تقابلی در واجب الوجود، وجود ندارد. ولی از نظر سهروردی ظلمت چیزی جز عدم نور نمی باشد همین و بس و از نوع اعدامی نیست که در آنها وجود ملکه و شأن چیزی شرط باشد.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۷:۵۲ ق.ظ

دیدگاه


هفت × 8 =