تهاجم فرهنگی، پوششی برعملکرد ضعیف ما

تهاجم فرهنگی، پوششی  برعملکرد ضعیف ما

حمیدرضا عسگری
گروه فرهنگی:امروز کودکان ما هیچگونه شناختی از مشاهیر و مفاخر فرهنگی کشورشان ندارند و نهایتاً اسمی ازآنها شنیده‌اند و بس. آنها از دوران کودکی با شخصیت‌های کارتونی غرب آشنا می‌شوند و …
گفتن و نوشتن از “استاد شهریار” به همان اندازه سخت است که بخواهیم درمورد غنا و صلابت شعر و ادب فارسی بنویسیم. بی جهت نیست که بزرگداشت این شاعر عالی مقام به روز شعر و ادب نامگذاری شده، چراکه در وصف عظمت هردوی آنها زبان قاصر است. “سید محمدحسین بهجت تبریزی” متخلص به “شهریار” در سال ۱۲۸۵ خورشیدی در تبریز به دنیا آمد وپس گذراندن دوران تحصیلات مقدماتی در سال ۱۳۰۰ برای ادامه تحصیل در دارالفنون به تهران آمد.
وی در رشته پزشکی تحصیلات عالیه را سپری کرد و در کمتر از یک سال مانده به اخذ مدرک دکتری به سبب مشکلات عاطفی تحصیل را رها کرد. از این زمان زندگی شهریار وارد مرحله جدیدی می‌شود و دل‌سوختگی وی درهای شعر و عرفان را بر روی او می‌گشاید تا محبوب و معشوق واقعی را در قلبش بیابد و زیبایی آن را در اشعار، قصاید و غزل‌های شگفت انگیزش به تصویر بکشد. بالاخره سیدمحمد حسین شهریار در ۲۷ شهریور ۱۳۶۷ درتهران بدرود حیات گفت و بنا به وصیتش در زادگاه خود در مقبره‌الشعرای سرخاب تبریز دل به ادب دوستان سپرد و تن به خاک وانهاد.واما بعد؛ درفرهنگ و تمدن ایران زمین اسطوره‌ها و مشاهیر فراوانی وجود دارند که هرکدام به عنوان شناسنامه و هویت هر ایرانی شناخته می‌شوند. ما میراث دار تمدنی‌ هستیم که پادشاهان آن برای اولین بار منشور حقوق بشر و حقوق شهروندی را تدوین کرده‌اند. ما وارثان اسطوره‌هایی هستیم که فرهنگ و اخلاق انسانی و ستیز با ظلم را پیشه داشتند. حکیمان و عالمانی در این سرزمین زیسته‌اند که تلألؤ نور وجودشان تاکنون مایه افتخار و سرفرازی ایران بوده و خواهد بود.اما افسوس که قدر این همه ثروت و میراث نایابی که به دست ما رسیده را نمی‌دانیم و خود را عاجز و وامانده از تهاجم فرهنگی می‌دانیم!. علت آن این است که تهاجم فرهنگی را صرفاً در جنگ رسانه‌ای و ماهواره محدود کرده‌ایم و از دیگر اموری که ریشه این معضلات است، غافل مانده‌ایم. غفلت ما اینجاست که مبارزه با تهاجم فرهنگی را صرفاً از روی پشت بام‌ها و درخیابان‌ها آغاز کرده‌ایم. منظور این نیست که باید این معضلات را به حال خود رها کرد! بلکه هدف یافتن رگ و ریشه آفت‌های فرهنگی است.امروز کودکان ما هیچگونه شناختی از مشاهیر و مفاخر فرهنگی کشورشان ندارند و نهایتاً اسمی ازآنها شنیده‌اند و بس. آنها از دوران کودکی با شخصیت‌های کارتونی غرب آشنا می‌شوند و حتی نوشت افزار آموزشی آنها اغلب با کارکترهایی همچون “باب اسفنجی و میکی ماوس” به دستشان می‌رسد. البته درطی چند سال گذشته شخصیت سازی‌هایی برگرفته از سریال‌های طنز همچون کلاه قرمزی و شکرستان و دیگر مجموعه‌های تلوزیونی صورت گرفته است، اما هیچ اقدامی برای آشنایی کودکان و حتی بزرگسالان ما با داشته‌های فرهنگی و اسطوره‌های ایرانی صورت نگرفته است.
باید کمی تامل کرد و کم کاری خود را صرفاً به عامل بیرونی نسبت ندهیم. امروز غربی‌هایی که دغدغه تهاجم فرهنگی ندارند، چندین و چند فیلم و پویانمایی و بازی رایانه‌ای بر اساس شخصیت “هرکول”(قهرمان اسطوره‌ای یونان) ساخته‌اند اما ما تنها از تهاجم فرهنگی و به فنا رفتن فرهنگ ایرانی سخن می‌گوییم و در تمام این سال‌ها نتوانسته‌ایم حتی “رستم” را به کودک و نوجوان و بزرگسالان خود معرفی کنیم!. جای افسوس و حسرت دارد که شرکت والت‌دیسنی از داستان» رودابه « درشاهنامه الهام می‌گیرد تا »راپونزل و قلم جادویی« را بسازد، بعد ما هنوز مشکل کار را در تهاجم فرهنگی جستجو می‌کنیم!.غنای شعر و ادب فارسی ما به حدی است که تمام زوایای زندگی اجتماعی بشر را دربر گرفته و این پتانسیل را دارد که برای تمام اعصار و اقشار الگوسازی کند. ادبای ما همه در مسیر شریعت و طریقت ازجان مایه گذاشته‌ و حقیقت اخلاق و انسانیت و تعبد را تجربه کرده‌اند و قادرند تعالی و رشد همه جانبه زندگی امروز مارا تضمین کنند. ما همچون برخی کشورها که برای خود به دنبال جعل تمدن و اسطوره سازی هستند، بی مایه نیستیم. اما باید از این داشته‌ها به صورت صحیح و منطقی استفاده کنیم و از سوی دیگر به طور صحیح در جهت مبارزه با تهاجم فرهنگی برآییم. درآخر این روز را به تمام فرهیختگان عرصه شعر و ادب فارسی تبریک گفته، و یاد مشاهیری که این گنج پارسی را با هزینه عمر خود، زنده نگه داشتند گرامی می‌داریم.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۲:۵۳ ب.ظ

دیدگاه


8 × = شصت چهار