صداقت فرهنگ وفاداری به اصول رفتاری درعمل است

صداقت فرهنگ وفاداری به اصول رفتاری درعمل است

رضا ساعی شاهی
گروه فرهنگی:چرا بسیاری از انسانها , با وجود موفقیت های فراوان ظاهری , هر گز از زندگی خود احساس رضایت درونی نمی کنند و از خوشحالی واقعی بی بهره هستند خود باوری مثبت پیش نیاز اعتماد به نفس است .
خو دباوری در درون هر کسی قرار داشته و توسط ضمیر نا خود آگاه ساخته می شود .خود باوری مثبت و سالم عبارت است از این که خود را توانمند ، شایسته و لایق بدانیم ؛ لایق موفقیت_ها ، شادابی ها ، ، سلامتی ها ، خوبی ها ، مفید بودن ها ، بخشیدن ها و …و شایسته غلبه بر موانع ، چالش ها و نا هنجاری ها ……و بپذیریم که دستیابی به اهداف و آرمانها ، حق طبیعی ماست . قبول کنیم که در درون ما قدرت نا محدود و بی کرانی قرار دارد که به کمک آن می توانیم به آرمان و اهدافی که داریم ، برسیم و قادر هستیم با تکنیک ها و آگاهی های لازم تصمیم های درست و شایسته بگیریم و … خودمان و توانمندی های خود را باور کنیم تا بتوانیم مثبت اندیشی و سازندگی را جایگزین منفی اندیشی ، بد بینی و منفی پنداری خود کنیم . راهها و تکنیک هایی که که باعث تقویت مثبت پنداری و مثبت اندیشی و ارزشمندی و شایستگی ما گردند ، تقویت کنیم ….بپذیریم که توانمندی هایمان خیلی خیلی بیشتر از ضعف ها و مشکلاتمان است .وقتی خود باوری ما بالا باشد ، قدرت ارتباط ما با دیگران ، سازنده و عالی می گردد …قدرت انعطاف پذیری ما بسیار بالا می رود …در برابر عوامل منفی و مخرب مقاومت و شایستگی بهتری از خود نشان می دهیم … احساس امنیت بیشتری می کنیم قدرت نفوذ گذاری و جذابیت ما بالا می_رود … ارزشمندی و شایستگی خود را بهتر درک می کنیم … موانع را با منطق و شرایط بهتری پشت سر می گذاریم … باورها و اعتقادهای درونی خود را صادقانه بیان و با دیگران ارتباط سازنده برقرار می کنیم . در واقع ، خودپنداری مثبت و سالم به انسان ، انرژی ، انگیزه ، موفقیت و بزرگ اندیشی می بخشد .به طور کلی » خودباوری « مثبت و سالم در تکامل و تعالی انسانها مؤثر می باشد ؛ و خودپنداری منفی در بدبختی و سیاه روزی افراد . نقش اصلی را بازی می کند . به عبارت دیگر ، خود باوری مثبت به ما کمک می کند که در یک بهشت فرضی زندگی کنیم . در حالی که خود باوری منفی ما را در جهنم واقعی قرار می دهد .
گفته شد »خودباوری « یک تجربه ی درونی است و هر کسی که در اندیشه و احساس خود آن را لمس کند ، به »خودباوری « واقعی دست می یابد . در حالیکه بسیاری از انسانها در طول زندگی خود ممکن است در زمینه ی ثروت اندوزی ، در امر تحصیل ، در ازدواج ، در سیاست ، در تربیت فرزندان ، در هنر ، در ورزش و …به موفقیت های جالبی هم برسند و مورد تحسین دیگران هم قرار بگیرند ، ولی چون در اعماق درون خویشتن ، خودرا شایسته ، لایق و ارزشمند نمی دانند ، از خودباوری مثبت و بالا بی بهره بوده و زندگی برایشان بی معنی ، بی محتوا و پوچ بوده و از رضایت مندی واقعی و شادابی اصیل درونی بی بهره می باشند . شگفت انگیز است که بدانیم : تحسین و تأیید و حتی ستایش میلیون ها انسان ، نمی تواند در ما » خودباوری « واقعی و بالایی ایجاد کند . البته تمجید و تحسین دیگران به طور موقت در ما ایجاد شادی و رضایت مندی کرده و احساس بهتری به وجود می آورد ، ولی هرگز آرامش ، شادابی و رضایت درونی و واقعی را بر وجود ما حاکم نمی سازد .ریشه های » خود باوری «انسان به دوران کودکی او بر می گردد . چگونگی رفتار والدین و اطرافیان نسبت به کودکانشان ، پایه و زیر بنایی می شود برای »خود باوری « و » قضاوت خویش « و » خود ارزیابی« . بر اساس خود ارزیابی است که ارزش های افراد شکل می گیرند ؛ اهداف و آرمان های افراد پایه گذاری می شوند . به علاوه هر گونه واکنش انسان در مقابل رویدادهای جاری زندگی ، تحت تأثیر» خود ارزیابی « ، » ارزش ها« و » اهداف« هر کسی قرار دارد . باورها و داوری های ما نسبت به خودمان اندیشه ها ، احساسات و عواطف ، رفتار و کردار و هر گونه کنش و واکنش ما را در مقابل رویدادها شکل داده و می سازند . به عبارت دیگر ،» خودباوری « و »خود ارزیابی « در تمام لحظه ها و جنبه های زندگی هر کسی مؤثر بوده و و موقعیت های ما را از هر نظر در زندگی شکل می دهند .» ناتانیل براندون « روان درمان معروف در کتاب » ارکان شش گانه ی خود باوری « اصول کلی خود باوری سالم را به شرح زیر مطرح می کند : آگاهانه زیستن ، عبارت است از احترام گذاردن به واقعیت ها بدون طفره رفتن یا انکار نمودن آن ها ؛ آمادگی کامل داشتن در هنگام اجرای هر کاری ، تلاش برای درک مسایلی که بر علایق ، ارزش ها و اهدافمان تأثیر گذارند و شناخت و آگاهی کامل از دنیای درون و بیرون خود .?خویشتن پذیر بودن ، به معنای پذیرفتن و آزمودن بدون رد و انکار واقعیت افکار ، احساسات و اعمال است . احترام گذاشتن و دلسوزی نسبت به خود ، حتی زمانی که بعضی از اعمال یا احساساتمان مورد پسند دیگران نیست و امتناع از قرار گرفتن در ارتباطی متخاصم با خود .
خود مسئولی ، درک این واقعیت است که ما خالق گزینش ها و اعمال خود بوده و باید منبع نهایی کامیابی های خود باشیم و این که هیچ کسی وجود ندارد که به ما خدمت کند و زندگی را برای ما خوب و خوش سازد ، برایمان شادمانی به ارمغان می آورد و یا به ما خود باوری عطا کند .
? خودتأییدی ، احترام گذاشتن به خواست ها و نیازهای خود و تلاش برای یافتن راه هایی برای بیان آنها به صورت های مختلف و همچنین به معنای رفتاری احترام آمیز با خود در هنگام بر خورد با دیگران است . تمایل به اینکه همانگونه باشیم که هستیم و بگذاریم که دیگران هم خودِ واقعی ما را ببینند و بر عقاید ، احساسات و ارزش های خود پایبند باشیم .هدفمند زیستن ، به عهده گرفتن مسئولیت ، مشخص نمودن اهداف و آرمان های خود و انجام کارهایی است که به ما کمک می کنند به آنها نایل شویم و در مسیر ، باقی مانده و به سوی اتمام موفقیت آمیز آنها حرکت کنیم .? با صداقت زیستن ، به معنای وفاداری نسبت به اصول رفتاری در عمل ، هماهنگی بین آنچه که می دانیم ، آنچه که ادعا می کنیم و آنچه که انجام می دهیم و عمل به قول ها و انجام تعهد هایمان است .بسیاری بر این باورند که هر طور به زندگی نگاه کنی، زندگی با همان دیدگاه جلو می‌رود و هر چه دید مثبت‌تری به زندگی داشته باشی، موفق‌تر خواهی بود.هر چقدر پس انداز خود را انباشته کنید، به همان میزان از حساب ذهنتان برداشت خواهید کرد. همه ما پیش از به اجرا در آوردن برنامه های زندگیمان مدت ها آن را در ذهنمان پرورش می دهیم و حتی چه بسا سال ها تصویر کاری را در ذهنمان نگه می داریم تا شرایط موافق پیش آید و آن را عملی سازیم. اغلب افراد می پرسند: »بعد از آنکه درباره آرزو و هدف مورد نظرم فکر کردم، دیگر چه کار باید بکنم« پاسخ بسیار ساده است. شما باید تمام کارهایی را که برای تحقق آرمان خود لازم می_دانید انجام دهید.این را بدانید اعمال ما پاسخ و واکنش اتوماتیک تحرکات عمیق روح و احساس و اعتقادات باطنی ما می باشد. برای دور کردن ترس و هراس از خود ، حواستان را خوب جمع کنید و فکر خود را بر روی مشکلتان خوب متمرکز نمایید و سعی کنید با شعور روشن خود مشکلتان را حل کنید و چنین تصور کنید که مشکلتان حل شده و از این بابت احساس شادی و شعف می کنید.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۶ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۸:۲۲ ق.ظ

دیدگاه


− یک = 7