سیر ادبیات عاشیقی در دوره اسلامی

سیر ادبیات عاشیقی در دوره اسلامی

علی رزم آرای
گروه فرهنگی: تاریخ عاشیقی از نظر زمانی عمری به بلندی و عمقی به ژرفای تاریخ ترک دارد. تاریخی که هم از در ازنای تاریک پیش تاریخ رد پا دارد و جغرافیای حاکم بر آن گستره و حوزه بزرگی را شامل می‌شود. در نتیجه این مقال و نوشتار نه جای آن دارد و نه قصد آن و نه یارای آن که به این تاریخ بپردازد. از سویی هنر و صنعت عاشیقی موضوعی نیست که بتوان در طول یا عرض یک یادداشت و یا مقاله آن را جمع و جور کرد. هنر عاشیقی از بنیاد خود، هم موسیقی آذربایجان را در دل محفوظ دارد هم شعریت و قصویت حاکم بر فرهنگ آن را معرف است و هم اسطوره‌ها حماسه‌ها و روح اعتقادات دینی و مذهبی حاکم بر این منطقه را متبلور.
منظومه‌های عاشیقی پیش از اسلام که آثاری از آن‌ها بر جای مانده شامل منظومه‌های شعر، آلپ ارتونقا تفریق، بنا به اقوالی دیگر آلپ ارتونقا افراسیاب حاکم توران در شاهنامه فردوسی است اوغوزنامه کوچ، ارکه نه‌گون و منظومه آفرینش هستند که نشانه‌هایی از این آثار در دیوان الفات ترک محمود کاشغری و داستان‌های ۱۲ گانه کتاب ارزشمند ده‌ده قورقود یافت می‌شود. در این میان ادبیات عاشیقی دوران اسلامی مجموعه‌ای بسیار غنی و گران‌بها است که معارف قرآنی میراث نیاکان، فولکلور و رشادت¬های قهرمانان مردمی و مردانگی قوم ترک را در خود جای داده است. دوران عاشیقی اصیل ایرانی بعد از پذیرش اسلام در بین اقوام ترک خود به دو دوره تقسیم می‌شود:
دوره اول از اولین سده هجری آغاز می‌شود و تا رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران ادامه می‌یابد و با شروع نهضت ادبی شاه اسماعیل صفوی (یعنی دوره ادبی شاه خطایی) دوره دوم صنعت عاشیقی که هنوز هم به حیات خود ادامه می‌دهد تشکیل می‌شود. در دوره اول آثاری از ادبیات عاشیقی را می‌توان در کتاب‌های قوتادغوبیلغ در سده دوم هجری، عتبه الحقایق در سده سوم هجری، دیوان حکمت در سده چهارم و بالاخره کتاب د‌ه‌ده قورقود جستجو کرد. نخستین عاشیقی که در دوره اول اسلامی نام و ذکری از هنر او در برخی متون آمده فردی است که (ترکی کیشی) نام دارد و به فارسی نیز شعرهایی از او باقی مانده و در دربار غزنویان نیز حرمت خاصی داشته و منزلتی را آزموده است. در دیوان الغات الترک محمود کاشغری نیز به نام عاشیق دیگری به نام (جوجی) بر می‌خوریم که او نیز مربوط به دوره اول از صنعت عاشیق¬های آذربایجان است این دو فرد را باید نخستین عاشیق¬های منظومه سرای ایرانی پیش از ده‌ده قورقود نام برود.
ده‌ده قورقود خود نیز که امروز از احترام خاصی به خاطر به خاطر ثبت آثار حماسی و تاریخی قوم ترک در بین اقوام آذری دارد به عنوان بزرگ‌ترین نماینده عاشیق¬های دوره اول بر صفحه ادبیات عاشیقی آذربایجان نامش می‌درخشد. دوره دوم از قرن دهم هجری با رستاخیز فرهنگی شاه اسماعیل ختایی پیوند دارد از این دوره به بعد ادبیات عاشیقی دوشادوش ادبیات رسمی موجودیت خود را به رخ می‌کشد و حتی در گسترش خود مساعی تمام بکار می‌برد به طوری که این دوران را می‌توان دوره طلایی ادبیات عاشیقی نام نهاد و البته تبیین آرمان¬های شیعی در کلام و زبان عاشیق‌های ایرانی مربوط به این دوره است.
عاشیق قربانی، عاشیق عباس تونادقانلی، ساوی عاشیق، عاشیق جنون، خسته قاسیم، عاشیق پری عاشیق واله، عاشیق علعسگر، عاشیق حسین و دیگران از عاشیق‌های دوره اسلامی و یقینا ً دوره شیعی در بین قوم ترک هستند که آثار جاودانه‌ای نیز از خود به یادگار نهاده‌اند.
مضمون بیشتر آثار آفریده شده توسط این عاشیق‌ها منظومه‌های حماسی مذهبی، غنائی مذهبی و منظومه‌های اساطیری هستند که نمونه‌های بسیاری از این‌ها فتح خیبر، کوراوغلو عاشیق قریب، اصلی و کرم، نرگس خاتون منظومه علی (ع) و… است که اکنون در دسترس است.
از این عاشیق¬ها آثار دیگری نیز بر جای مانده که اغلب یادگاری ادبی و هنری دوره دوم عاشیق‌های قوم ترک آذری را تشکیل می‌دهند. اما در اینجا ذکر این نکته ضروری است که ادبیات عاشیقی وابستگی عمیقی به علایق مردم، آرزوها و آرمان¬های آنان و فولکلور محیط اجتماعی منطقه آذربایجان دارد که امروزه نیز قابل رویت است. نفوذ عاشیقی تا حدی بوده و است که در بین اقوام ترک در شهر و روستای این مناطق قهوه‌خانه یا محل تجمعی را نمی‌توانستی یافت که از وجود یک عاشیق بی‌بهره¬ باشد.
عاشیق‌ها در دوره اسلامی به خصوص دوره نسیمی در آذربایجان ایران تا پیش از ظهر و گسترش وسایل ارتباط جمعی به عنوان کانون ادبیات آذربایجانی و ارتباط این هنر با آمال مردم و با ذوق ادبی و هنری جامعه نقش اساسی ایفا کرده‌اند.
علاوه بر حضور در قهوه‌خانه‌ها و هنرنمایی و داستان‌پردازی و نوازندگی، حضور عاشیق¬ها در مراسم جشن و شادی، در عروسی‌ها و در آیین‌های مختلف مردم با گرفتن ساز و نواختن آن مفهوم می‌یافت. عاشیق¬ها در برهه‌های مختلف برای تثبیت حضور مردمی‌شان ده ‌به ‌ده کوی به کوی و ایل به ایل و کوبه به کوبه به حرکت در می‌آمدند و با رسوخ در قلب‌ها در ماندگاری هنرشان ایفای نقش می‌کردند. با وجود کمرنگ شدن نقش عاشیقی در جوامع شهری نواحی مختلف آذربایجان اما هنوز هم در برخی از مناطق روستایی و شهری به خصوص در بین پیران قوم داستان¬های عاشیق‌ها دهان به دهان می‌گردد و به مسوولیت تقویت فرهنگ شفاهی مردم و اثر گذاری‌اش در جوامع روستایی تداوم می‌بخشد و عمق نفوذ معنوی‌اش را در دل‌ها عمیق‌تر می‌سازد.
با وجود عام بودن لفظ عاشیقی در آذربایجان باید عاشیق‌های این خطه را به دو دسته تقسیم کرد: گروه اول عاشیق‌هایی که مجری هستند و خلق ادبی ندارند و تنها مهارت¬شان ساز زدن و خواندن اشعار و ذکر داستان¬های عاشیقی است یعنی عاشیق‌های اجراگر روایات؛ که البته نمی‌توان فکر تاثیر این گروه در رشد هنر عاشیقی شد صد البته تاثیر این طیف از عاشیق‌ها جلوگیری از حذف شدن این نوع هنر و نقل و انتقال این صنعت و مداومت و گسترش و گرم نگه‌داشتن هنر عاشیقی بوده است.
گروه دوم عاشیق‌هایی را در بر می‌گیرد که خلاقیت‌های سرشاری در زمینه شعر سرایی به سخن و ساز و موسیقی داشته و دارند و به نوعی ابداع‌گری و خلاقیت‌هایی در زمینه این صنعت ویژه نشان داده‌اند.
این نوع عاشیق‌ها در کنار اجرای سرودهای مردمی، خود روایت‌گر داستان¬ها و آموزه‌هایی هستند که با علایق مردم آمیخته شده و حقا ً باید به این‌ها لقب عاشیق داده شود که جامعه نیز دین خود را به عاشیق‌های مذکور با خطاب کردن و دادن لقب استاد به آن‌ها و انتخاب لفظ »ائلجه‌ییلن« و یا نامگذاری »ده‌ده« بر ایشان به خوبی ادا کرده است این گروه دوم علاوه بر اینکه مجری همه آهنگ‌های بومی و فولکلوریک جامعه‌شان بوده‌اند در تطبیق با روحیات مردمی خواسته‌ها، شکست‌ها، پیروزی‌ها، آمال و آرزوها نقل احوال‌شان و ثبت آسودگی و ناراحتی‌هایشان آفریشگر آهنگ‌ نیز بوده¬اند که ۷۲ آهنگ ویژه ساز عاشیقی از قول این صاحبان ساز در حافظه مردم این خطه ثبت گردیده است. گذشته از منظومه‌سازی و خلق ریتم و آهنگ و ابداع رویه خاص موسیقی اغلب در انواع ۱۲ گانه شعر ترکی، برخی نیز صاحب دیوان و آثاری هستند که بسیاری از این دیوان¬ها نیز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به زیور چاپ آراسته شده‌اند.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۲ ساعت ۴:۴۶ ق.ظ

دیدگاه


شش − 5 =