سریال های لاکچری نمک روی زخم خانواده های فقیر در شب های نداری
گروه فرهنگی: احتمالا یک شب وقتی بعد از کار روزانه در خانواده جمع شدهاید، تصمیم میگیرید خانوادگی یکی از سریالهای پخش شده در شبکه نمایش خانگی را ببینید. قسمت اول را روشن میکنید؛ لباسهای شیک، خانههای بزرگ با وسایل لاکچری. هفته بعد پای قسمت دوم مینشینید؛ پسر خانواده با ماشین بنز در خیابان ویراژ میدهد، شخصیت دیگر داستان مهمانی گرفته و آنقدر بریز و بپاش دارد و لباسهای پر زرق و برق تن مهمانهاست که چشمها از دنبال کردن تصاویر خسته میشوند. سریال دیگری هم هست؛ اینبار آن را روشن میکنید، دست کمی از قبلی ندارد، خانوادههای پولدار با لباسهای شیک و ماشین و موبایلهای گرانقیمت. حتی کسی که دغدغه مالی دارد، باز هم زندگیاش روبه راه است یا اصلا آنقدر اوضاعش زیر صفر است که در سریال نمیگنجد و از چند قسمت بعد به بهانهای عجیب وضع مالیشان به قدری خوب میشود که هم خانهدار میشود، هم اوضاعشان رو به راه میشود!
با نگاهی گذار به همه محصولات عرضه شده در نمایش خانگی میبینیم که همه آنها در دستهبندی زندگیهای تجملاتی قرار میگیرند. گروهی از آدمها که دغدغه مالی ندارند، خرج میکنند، مهمانی میروند و دست آخر فارغ از اینکه چقدر خرابکاری به بار آوردهاند، میخواهند با پول همهچیز را درست کنند! اما آیا واقعا به تصویر کشیدن اینهمه تجملات پر زرق و برق در فرهنگ و مخصوصا شرایط اقتصادی امروز ما درست است؟ به نظر میرسد در ساخت مجموعههای نمایش خانگی این روزها خرج و مخارج خیلی محل بحث نیست و هرکدام هزینههای سنگینی برای مجموعه میکنند. در همه آنها خانوادهها در خانههای لاکچری زندگی میکنند، ماشینهای خوبی دارند، لباسهایی با مارکهای معروف تن میکنند و از همه مهمتر در مکالماتشان مبالغی مثل ۵۰۰هزار تومان حکم همان پول خرد را دارد! مهمانیهایی که در آنها هم انواع مختلفی از غذا سرو میشود، هم هدیههایی رد و بدل میشوند که آنقدر ویژه و خاص هستند که حاضران مهمانی انگشت به دهان میشوند!
هزینه اولیه برگزاری چنین مراسمهایی آنهم به تعداد بالا در فیلمها، نشان از هزینههای تولید اولیه بالا هم دارد. اما از اینها که بگذریم، آیا واقعا لازم است همه افراد حاضر در مجموعه همینقدر پولدار و در رفاه مالی کامل باشند؟ یا همه شخصیتهای پولدار از راه خلاف درآمد داشته باشند؟البته در این بین خانوادههایی هم هستند که اوضاع مالی خوبی ندارد، اما معمولا خانوادههای با آبرویی بودند که به واسطه یک اتفاق مشکل مالی پیدا کردند و بعد هم خیلی زود همهچیز حل میشود و همه مشکلاتشان از بین میرود! از آن طرف هم آنهایی که اوضاعشان خوب نیست، همیشه شخصیتهایی هستند که سطح فرهنگی پایینتری دارند و با آسیبهای اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند. در حقیقت در مجموعه آثار نمایشی همیشه آنهایی که فقر اجتماعی دارند، حتما فقیر هم هستند و بالعکس!اما تجملگرایی از آندست چیزهاییست که همیشه در فرهنگ ما مورد نکوهش بوده است و بحثهایی زیادی پیرامون زندگی آسان وجود دارد، اما با فراگیر شدن این مجموعهها در دراز مدت و تاثیر مستقیم روی زندگی و شخصیت افراد، گرایش به زرق و برق مادی افزایش پیدا میکند و وقتی در ناخودآگاه جوانها ریشه کند، آنها در زندگی مشترک هم توقعات مادی بالایی از یکدیگر پیدا میکنند و حتی ممکن است درگیر رقابتهای منفی شوند که در نهایت به حسادت برسد. رهبر انقلاب هم بارها روی این نکته تاکید داشتد که نباید اجازه دهیم تجمل و توقعات مالی وارد زندگی جوانها شود. «امروز یکی از بلاهای اجتماعی و اخلاقی بزرگ ما این است که مارکهای خارجی را به رخ هم میکشیم؛ این لباس، این کفش، این کیف، این محصول، مال فلان کارخانهی معروف خارجی است.»افزایش محصولات در حوزه آثار نمایش خانگی باعث شده افراد بیشتری از جمله خانوادهها به مخاطبان این مجموعهها بپیوندند، اما سوال این است که این آثار چه محتوایی برای خانوادهها حاضر میکنند؟ شبکه نمایش خانگی اینروزها دیگر عبارت ناشناختهای نیست، چند سالی میشود که حضور پررنگ هنرمندان حوزههای مختلف در این عرصه باعث شده مخاطبان زیادی هم به این سمت کشیده شوند. این صنعت جای خود را در کشور باز کرده و بسیاری از بازیگرانی که تا روزهای قبل تنها روی پرده سینما بودند، حالا طی روزهای متوالی مهمان خانهها شدهاند. البته درست است خرید دیویدی که شامل تنها یک قسمت از هر سریال است، هزینه پایینی ندارد، اما سایتهای پخش آنلاین کار را راحت کردهاند و خیلی از همین سریالها را در کنار فیلمها و برنامههای دیگر با هزینههای مناسب در اختیار مخاطبان قرار میدهند. از همین رو تماشای این سریالها میتواند یکی از انتخابهای خانوادهها در دورهمیها باشد. اما واقعا این مجموعههای نمایش خانگی که در چند سال گذشته منتشر شدهاند، چقدر میتوانند برای تماشا در جمعهای خانوادگی مناسب باشند؟ اهمیت قصهگویی در سریال نسبت به سینما بیشتر است، از آنجایی که باید مخاطب را برای تماشای ادامه هر قسمت رغیب کند، گرههای داستانی هم مهم میشوند. اما نکتهای که شاید کمتر در همین مجموعههای اخیر منتشر شده میتوان دید، این باشد که بسیاری از آنها ایدههای خوبی دارند، اما در شکلگیری گرههای داستانی چندان موفق عمل نکردهاند. همچنین از آنجایی که سریال طولانیتر است، این امکان را به سازندگان میدهد که برخی جزییات حتی سوار و پیاده شدن افراد به ماشین را هم تصویربرداری کنند! این روند با اینکه زمان قسمتهای سریال را طولانی میکند، اما به مرور باعث خستگی مخاطب میشود و همزمان با کمرنگ شدن گرههای داستانی روند دنبال کردن داستان را هم سختتر میکنند. اما نکتهای که شاید بیش از هرچیزی در تعدادی از همین سریالها به چشم مخاطب میآید، روابط خارج از عرف در بین شخصیتهای مختلف آن باشد، تقریبا در همه آنها زنان و مردانی را پیدا میکنیم که درگیر ماجراهای عاشقانهای میشوند که تا پیش از این حرف زدن از آنها هم ممنوع بود، اما حالا همانها خیلی راحت به تصویر کشیده میشوند. شاید بگویید نمیتوان چشم را بر بخشی از حقایق جامعه بست، اما آیا به تصویر کشیدن این حقایق آنهم به شکلی کاملا نمایان و درحالیکه تنها برای پیشبُرد اتفاقات داستان از آن استفاده میشود، کمک کننده است؟ این نمایش گاه عریان روابط خارج از عرف بیشتر از آنکه آسیبشناسی باشد، باعث عادیسازی این موارد در جامعه میشود. یکی از اصلیترین مسائلی که تقریبا یکی از بخشهای همین مجموعهها را تشکیل میدهد، حضور مواد مخدر و مشروبات الکلی است. تصاویر خوشرنگ و لعابی را میبینیم که جوانها دور هم جمع شدهاند و بدون هیچ مشکلی مشروب هم روی میز دارند! یا در جایی دیگر شخصیتی داریم که با قاچاق فرمانروایی میکند! حتی اگر پایان این افراد در سریال خوش نباشد، اما در ذهن جوان و نوجوانی که آن را تماشا میکند، خوشی و دورهمی ابتدایی بیشتر میماند تا بخواهد از ماجرای آنها عبرت بگیرد. مرگ، چاقو، دعوا، کتککاری، فحش! همه سریالهای درامی که در نمایش خانگی دیدیم، این عناصر را داشتهاند. درست است که با دعوا و چاقوکشی میتوان هیجان به داستان تزریق کرد، اما به تصویر کشیدن این میزان داد و فریاد و دعواهای گاه بیسر و ته لازم است؟ همیشه کسی هست که کشته میشود و همین مرگهای پی در پی و خشونتهای کلامی در ذهن مخاطب آنقدر عادی سازی میشود که حتی ممکن است در زندگی روزمره از آنها استفاده کند. در فضای مجازی هم واکنشهایی نسبت به سریال ها وجود داشته و موضعگیریها به طور کلی نسبت به محتوای آنها تند است.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از مهر ، البته احتمالا بگویید خیلی از سریالها و حتی فیلمهای دنیا هستند که همه موردهای بالا را باهم دارند و اتفاقا خیلی هم جذاب هستند، در جواب باید این نکته را در نظر گرفت که ما تنها همین چند محصول نمایش خانگی را داریم که در سبد همه اعضای خانواده قرار میگیرند. ما هنوز به تعدد ساخت محصول نرسیدهایم که برای هر سنی اثر ویژه داشته باشیم، از همین رو همه اعضای خانواده معمولا این مجموعهها را با هم تماشا میکنند، البته اگر بعد از چند قسمت اول پدر و مادرها این تصمیم را داشته باشند که باز هم با فرزندشان به تماشای آنها بنشینند!
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۸ ب.ظ