فرهنگ آپارتمان نشینی و تشدید انزواطلبی و فردگرایی

فرهنگ آپارتمان نشینی و تشدید انزواطلبی و فردگرایی

فاطمه دهقان نیری
گروه فرهنگی: کاستی¬های فضای شهری امکان تجربه آموزی را از کودکان گرفته و آنان را به سمت وسایل دیجیتالی و بازی های انفرادی کشانده است که نتیجه آن، چیزی جز رشد کودکانی فردگرا با روحیه انزوا طلبی نیست موضوعی که می توان از آن به عنوان تهدیدی برای سلامت جامعه نام برد.
تغییر بافت زندگی و نهادینه شدن الگوهای جدید حیات شهری، کودکان را همچون زندانیان در فرهنگ آپارتمان نشینی محبوس کرده و آنان را از داشتن روحیه مشارکت و تجربه آموزی با همسالان باز داشته است؛ غافل از این که توسعه و تغییر بافت زیستی، نیازمند ژرف اندیشی در شکل دهی به فضای زندگی مناسب برای همه اقشار جامعه به خصوص کودکان است. در این میان کاستی های فضای شهری هم مزید بر علت شده و کودکان به واسطه ترس والدین از نبود فضای مناسب بازی و بوستان های ایمن و سالم برای تفریح، از بازی در کوچه و حیاط محروم شده اند شهرزادگانی ناتوان در دفاع از حقوق خود و وامانده از جامعه انسانی شهرنشینی که صدای خواسته هایشان به گوش مسوولان نمی رسد.
حوادث ناگواری همچون برق گرفتگی، غرق شدن در استخر ، سانحه رانندگی پرت شدن از بلندی های بدون حفاظ در بوستان ها، خود گواه مظلومیت و سهم اندک کودکان از فضاهای شهری است. حتی در بعضی موارد نیز دیده می‌شود که کودکان به دلایلی ازجمله نامناسب بودن فضای اختصاص یافته به بازی در پارک ها و درعین حال ایمن نبودن وسایل بازی از کودکی کردن دراین محیط ها محروم می شوند .
کارشناسان درباره رابطه فضای کلانشهرها با وضعیت روحی کودکان بر این باورند که کلانشهرها به همان میزان که می توانند جذاب باشند و دسترسی انسان ها را به منابع مختلف رفاهی، اطلاعاتی، فرهنگی و غیره آسان کنند، به همان اندازه جدایی انسان ها و به ویژه کودکان از طبیعت را به همراه دارند که این وضعیت روحیه انزواطلبی و فردگرایی را تشدید می کند. کودکان بنا به اقتضای سن خود باید امکانات فراز و نشیب را در اختیار داشته باشند، باید بتوانند در خاک غلت بزنند و سرما و گرما را احساس کنند. سایه و نور را و همچنین فصل‏‌ها و به طور کلی توالی زمان را درک کنند.
بنابر این در تاثیر فضای شهری در رشد کودکان می توان گفت کودکانی که به دور از طبیعت و در محیط های مصنوعی آمیخته به انواع آلودگی ها و بحران ها رشد می کنند، رفتارهای خشونت آمیز پیدا کرده و روز به روز، بر تنش های عصبی آنان افزوده می شود. این افزایش تنش های عصبی در جامعه، تهدیدی بزرگ برای سلامت و تعادل جامعه در آینده خواهد بود.
شهرها مرکز مدنیت و تجمع خدمات رفاهی آموزشی، فرهنگی تعریف می شوند اما آیا این امکانات و خدمات برای تمام گروه های اجتماعی به ویژه گروه های آسیب پذیر همانند کودکان و زنان در نظر گرفته شده است؛ موضوعی که متاسفانه در کشورهای در حال توسعه، چندان به آن توجه نشده و کودکان از جمله گروه های اجتماعی محروم از فضاهای شهری به شمار می_روند.زندگی شهری درکشور ما هم دسترسی به آموزش های رسمی، کالاهای فرهنگی خدمات رفاهی و بهداشتی را برای کودکان آسان تر و باکیفیت ترکرده است. اما در مقابل به دلیل نبود فضای بازی و نشاط مناسب و دور ماندن کودکان از طبیعت، آنان را در چهاردیواری آپارتمان ها نگه داشته است که این خود آسیب و تهدیدی بزرگ به شمار می رود.به عبارتی دیگر فضای شهرهای ایران برای حضور افراد جامعه به خصوص گروه آسیب پذیر کودکان بسیار نامناسب است؛ از نبود امنیت و ایمنی فضاها گرفته تا آلودگی های دیداری و شنیداری و سلطه خودروها بر شهر که همگی دست به دست هم داده تا کودکان را از فضای شهری برانند.
در واقع، فضای شهری ما امکان تجربه آموزی را از کودکان گرفته است. نه تنها خیابان ها و میدان های شهری، بلکه اندک پارک های محلی هم چنان بی کیفیت و فاقد ایمنی و امنیت لازم برای حضور کودکان است که کم کم جایگاه خود را در زندگی کودکان از دست داده و آنان را به سمت وسایل دیجیتالی و بازی های انفرادی کشانده است.علاوه بر این، در فضاهای شهری کمبود امکانات حضور والدین در کنار کودکان هم احساس می شود. تصور کنید یک کودک ۲ سه ساله که نیازمند به نگهداری است بخواهد از فضای شهری بهره مند شود. به طور طبیعی مادرکودک باید بتواند کالسکه فرزند خویش را همراه داشته باشد.
درکلانشهرها اما پستی و بلندی های خیابان ها و نبود وسایل حمل و نقل عمومی مناسب این امکان را از آنان گرفته است و این به خودی خود خانواده ها را از رفتن به پارک و فضای بازی منصرف می کند. روی آوردن به استفاده از وسایل شخصی هم دردی دوا نمی کند و به نوعی کودکان را از حرکت بازمی دارد و همچون عروسکانی به تماشای ناهنجاری های شهری می_نشاند.فضای زیستی مناسب برای کودکان فضایی امن و ایمن است؛ فضایی که کودکان به راحتی بتوانند در آن به بازی و شادی بپردازند.
چنین فضایی باید پیاده محور و دور از تسلط خودرو و همچنین از طبیعت مناسبی برخوردار باشد. به این معنا که تنها کاشتن چند درخت و تزیین کردن فضا کافی نیست و نباید چنان بسته و گره خورده در هم باشد که کودک را از دید والدین خارج کند. در واقع در بستری امن و ایمن به کودکان اجازه بازی و کشف وشهود بدهد.
علاوه بر طبیعت و سبزینه بودن فضای بازی کودکان، وسایل و تجهیزاتی که برای بازی و یادگیری آنان در نظر گرفته می شود هم از اهمیت خاصی برخوردار است. چنین فضایی باید منعطف باشد و از طراحی های سخت و غیر قابل انعطاف در آن پرهیز شود، وسایلی متناسب با سن کودکان، احساس ها و هیجان های آنان را تخلیه کند تا شاهد حوادث خطرناکی از قبیل پرت شدن، برق گرفتگی و موارد دیگر که منجر به محصور شدن کودکان در فضای خانه است نباشیم.از دیگر ویژگی های مهم فضاهای مناسب بازی برای کودکان، در دسترس بودن آن است تا مادران و کودکان بدون کمترین مانعی به آن جا بروند.
به عبارتی طراحی فضاهای جزیره ای و دور از دسترس، نمی تواند نقش چندانی در حیات اجتماعی کودکان بازی کند چراکه این دسترسی با وسایل حمل و نقل عمومی فراهم می شود. بنابراین حمل و نقل عمومی در یک شهر دوستدار کودکان هم از اهمیت خاصی برخوردار است.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایرنا، در پایان باید به این موضوع توجه داشت که هرچه فضا و مبلمان شهری مناسب با جوامع انسانی و گروه های آسیب پذیر به ویژه کودکان طراحی شود، جامعه ای سرشار از آرامش و امنیت و شاد خواهیم داشت و بر عکس، محروم ماندن کودکان از مهمترین تجربه زندگی یعنی بازی با همنوع خود، آنان را منزوی کرده و روحیه مشارکت و تجربه آموزی در کنار دیگران را از آنان می گیرد.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۵:۱۲ ق.ظ

دیدگاه


نُه + = 17