زبان موسیقی بهتر از زبان دیپلماتیک است

زبان موسیقی بهتر از زبان دیپلماتیک است

یاسر یگانه
گروه فرهنگی: محمد معتمدی معتقد است که زبان موسیقی در ارتباط بین ملت‌ها، نتایج بسیار بهتری نسبت به زبان دیپلماتیک در پی خواهد داشت. ارتباطات در دنیای امروز به اشکال مختلف و در کمترین زمان و در هر فاصله‌ی ممکن شکل می‌گیرد.
در گذشته بیشتر ارتباط‌ها به صورت یک طرفه شکل می‌گرفت، امروز اما این ارتباط‌ها دوطرفه و متقابل است. در واقع دنیای امروز و رسانه‌هایش هر روز به سمتِ تعامل و گفت‌وگوهای متقابل پیش می‌روند.
این ارتباط و این گفت‌وگوها در عرصه موسیقی هم شکل گرفته و گاهی نتایج شگفت‌انگیزی را رقم می‌زند. خواننده یا آهنگساز یا نوازنده‌ای از یک فرهنگ، با هنرمند یا هنرمندانی از دیگر فرهنگ‌ها همکاری می‌کند و گاهی حاصلش شاهکار از آب در می‌آید. هنرمندان مختلف از داشته‌های هنری و فرهنگیِ دیگران در دیگر فرهنگ‌ها وام می‌گیرند و فضاهای جدیدی خلق می‌کنند.در موسیقی ایران هم بسیاری از هنرمندان به چنین تعامل‌هایی دست زده‌اند. در سال‌های گذشته شاهدِ همکاری‌های زیادی میان موزیسین‌های ایرانی با موزیسین‌های دیگر کشورها بوده‌ایم.
هرچند برخی از اهالی موسیقی با نگاهِ سنتی به این ماجرا، هرگونه تغییر در موسیقی ایران را جایز نمی‌دانند. اما هنرمندانِ خلاق با دیدِ باز، همیشه از تجربه کردنِ فضاهای جدید استقبال می‌کنند.یکی از هنرمندانی که همیشه به دنبال تجربه‌های جدید بوده و نگاهِ سنتی به موسیقی ایرانی را کنار گذاشته، محمد معتمدی است. معتمدی در سال‌های گذشته تلاش کرده تا در آثارش، خلاقیت را سرلوحه کارش قرار دهد.با محمد معتمدی گفت وگویی داشتیم تا درباره همکاری هنرمندان ایرانی با هنرمندان خارجی، نظرش را جویا شویم و از دیدگاه‌هایش برایمان بگوید. در ادامه حاصل گفت و گو با محمد معتمدی را می‌خوانید:
*همکاری هنرمندان ایرانی با هنرمندانِ دیگر کشورها را چطور می‌بینید. آیا این همکاری‌ها نتایج مثبتی در پی خواهد داشت و موجب پیشرفت موسیقی ایرانی خواهد شد یا خیر.
همکاری هنرمندان از چند ملیت مختلف همیشه جنبه‌های مثبتی دارد. در دنیای مدرن این همکاری‌ها موجب تعامل و گفت‌وگو با ابزاری کارآمد به نام فرهنگ و موسیقی است. تاثیری که این گفت‌وگوهای موسیقایی دارد، شاید گفت‌وگوهای دیپلماتیک نداشته باشد.
چنین اتفاق‌هایی موجب نزدیک شدن مهر و محبت ملت‌ها به همدیگر می‌شود. به همین دلیل این گفت‌وگوها همیشه خوب و سازنده بوده است. از سوی دیگر این همکاری‌ها موجب انتفال تجربه‌های هنرمندان به همدیگر می‌شود. یعنی هر کدام از دیگری چیز تازه‌ای یاد می‌گیرند.همکاری هنرمندان از چند ملیت مختلف همیشه جنبه‌های مثبتی دارد. در دنیای مدرن این همکاری‌ها موجب تعامل و گفت‌وگو با ابزاری کارآمد به نام فرهنگ و موسیقی است. تاثیری که این گفت‌وگوهای موسیقایی دارد، شاید گفت‌وگوهای دیپلماتیک نداشته باشد.
*در سال‌های اخیر شاهد هستیم که موسیقی ترکیه تاثیراتی بر موسیقی ایران داشته است. این تاثیرگذاری را چطور می‌بینید.
ما دو کشور همسایه هستیم و طبیعی است که توجه‌مان به همدیگر بیشتر باشد. این توجه هم از طرف ما به آنها و هم از طرف آنها نسبت به ما همیشه بوده و هست.
از طرفی موسیقی ایرانی در سال‌های اخیر، به خصوص بعد از انقلاب، ردیف محور شده است. این نگاه نتوانسته جاذبه‌ای در میان عموم مردم ایجاد کند. به همین دلیل شاید بتوان گفت که موسیقی سنتی ایرانی از نظر مخاطب به یک ورشکستگی رسیده است.در ترکیه اما موسیقی مقامی را دستمایه قرار داده‌اند و به فُرمی از موسیقی پاپ مردم پسند رسیده‌اند تا مردمشان موسیقی بشنوند که مبتنی بر موسیقی مقامی‌ و اصیل‌شان باشد.از طرفی موسیقی ایرانی در سال‌های اخیر، به خصوص بعد از انقلاب، ردیف محور شده است. این نگاه نتوانسته جاذبه‌ای در میان عموم مردم ایجاد کند. به همین دلیل شاید بتوان گفت که موسیقی سنتی ایرانی از نظر مخاطب به یک ورشکستگی رسیده است.
* تاثیرپذیریِ موسیقی ایرانی از موسیقی ترکیه به همین موزیکالیته مربوط است؟ از نظر شما، موسیقی ایرانی هم می‌تواند بهره‌برداریِ درستی از این موزیکالیته داشته باشد؟
آنچه باعث تاثیرپذیریِ موسیقی ایران از موسیقی ترکیه شده، همین موزیکالیته ترک‌ها بوده است. اگر بتوانیم این اجتهاد و تحلیل را داشته باشیم که بتوانیم بدون تقلید از نغمه‌های موسیقی ترک، فقط موزیکالیته را از ترک‌ها و عرب‌ها بگیریم و نغمه‌های خودمان را با موزیکالیته‌ و آرایه های جذاب به مخاطب ارائه کنیم، حتما قدم خوبی خواهد بود.این درست همان کاری است که امثال فرهنگ شریف، فضل اله توکل، پرویز یاحقی و اسداله ملک در روزگار خودشان انجام دادند. در واقع ما در عرصه موزیکالیته پیشرو بوده‌ایم. اما به واسطه تفکرِ تاکید بر ردیف دستگاهی مطلق از این قافله عقب ماندیم.بتوانیم بدون تقلید از نغمه‌های موسیقی ترک، فقط موزیکالیته را از ترک‌ها و عرب‌ها بگیریم و نغمه‌های خودمان را با موزیکالیته‌ و آرایه های جذاب به مخاطب ارائه کنیم، حتما قدم خوبی خواهد بود.
البته تاکید می‌کنم که اندیشه‌های ردیف محور هم درست است. ولی برای تغذیه جامعه و توده گسترده میلیونی، پاسخگو نیست. به همین دلیل بود که موسیقی ردیف دستگاهی در دراز مدت به ورشکستگی در حوزه مخاطب رسید.
آنچه الان در بین بسیاری از موزیسین‌های ردیف دستگاهی وجود دارد، بحث سرخوردگی و یاس از داشتن مخاطب است. در این بین اشکالاتی هست که شاید خودِ این موزیسین‌ها هم متوجه این اشکالات نیستند.این موزیسین‌ها گاهی مردم و حتی همکارانشان را مورد اتهام قرار می‌دهند که دیگران خالطور و بی‌سواد هستند. در حالی که باید نگاه به این جریان و به این موسیقی کمی با عدالت و انصاف و دیدگاه بازتری باشد.
همیشه گفته‌ام که در موسیقی اصالت با نغمه است. براساس آرایه‌ها و یا سازبندی نباید قضاوت کرد. مثلا اگر در اجرای قطعه‌ای گیتار بیس نواخته می‌شود، نباید اینگونه برداشت کرد که این موسیقی ایرانی نیست. باید ماهیت نغمه و ملودی را بررسی کرد.
البته اگر هم موزیسینی آمد و کاری ارائه داد که نغمه‌اش ریشه در یک ملودیِ ترکی یا عربی داشت، این برای آن هنرمند گناهی محسوب نمی‌شود.
بهره برداری از داشته‌ها و گنجینه‌های موسیقیِ دیگر ملل اتفاقی مثبت است و جرم نیست. از سوی دیگر ما با ترک‌ها، عرب‌ها، تاجیک‌ها، آذری‌ها و برخی دیگر از ملل، فرهنگ موسیقی، ادبی، اعتقادی، عرفانی و ایدئولوژیک مشترکی داریم. اگر نگاه کنیم ما با این ملل در یک بستر تاریخی، خواستگاه مشترک داشته‌ایم که این خواستگاه مشترک هم به واسطه نزدیکیِ جغرافیایی و اقلیمی بوده است.پس ما می‌توانیم از همدیگر الهام بگیریم و اصلا هم اشکالی ندارد. در میان کارهای خودم هم یادم نمی‌آید که اثری از من ترکی بوده باشد، که اگر هم بوده، به هیچ وجه ایراد نیست.
* همکاری هنرمندان ترکیه با نوازنده‌ای جوان در موسیقی ایران را چطور می‌بینید؟
همکاری بین هنرمندی مستعد از ایران و هنرمندی شناخته شده از ترکیه، فی نفسه حرکت بسیار قشنگ و مفیدی است. همکاریِ برابر و خوبی شکل گرفته و من به عنوان مخاطب بارها و بارها دوست داشتم آن را مرور کنم.
بعد از سوءتفاهمی که از شعرخوانی رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه ایجاد شد و فضایی تنش آلود به وجود آمد، این همکاری ها می‌تواند موجب نزدیکی ملت ایران و ترکیه شود.
موسیقی تنها زبانی در جهان است که نیاز به ترجمه و آموزش ندارد. یعنی همه آدمیزادگان زبان موسیقی را درک می‌کنند. زبان موسیقی برخلاف زبان سیاست، بسیار شفاف و بدون پنهان کاری است. موسیقی به جای گوش، با قلب انسان‌ها درک و دریافت می‌شود. موسیقی از صافی قلب هنرمندان رد می‌شود و در قلب مخاطب هم می‌نشیند.
*یعنی از نظر شما همکاری با هنرمندان مطرح ترکیه موجب ایجاد فضاهای جدید در موسیقی ایرانی می‌شود و این همکاری‌ها در نهایت به نفع موسیقی ایران است.
یکی از ابتدایی‌ترین اتفاقات در چنین همکاری‌هایی این است که دو طرف به دنبال یافتن نغمه‌ها، جملات یا ویژگی‌های مشترک همدیگر هستید. وقتی این اشتراک‌ها پیدا شد میان دو هنرمند تبادل شکل می‌گیرد و نتیجه‌اش ایجاد فضاهای جدید است.
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از تسنیم، اوایل انقلاب و از دهه ۶۰ و ۷۰ فقط موسیقی ردیف دستگاهی در جامعه ارائه شد و هیچ موسیقی دیگری به جامعه ارائه نشد. مردم هم آن موسیقی را شنیدند و اتفاقا از نوستالژی‌های خوبِ مردم هم شد.اما به محض اینکه ممنوعیت موسیقی پاپ برداشته شد، موسیقی سنتی ایرانی با ریزش بسیار شدید و شُک‌آور مخاطب مواجه شد. بعد از آن هنرمندان عرصه موسیقی ایرانی به جای اینکه اشکال کار را متوجه شوند، دست به کارهای عجیب و غریب زدند.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۵ ق.ظ

دیدگاه


دو × 3 =