رحمت خداوند بر قهراو تقدم دارد

رحمت خداوند بر قهراو تقدم دارد

گروه دین و زندگی: انسان‌ها ایمان دارند و مؤمن هستند ولی باید در مسائل دینی تفکر کرد. انسان بدون تفکر هیچ ارزشی ندارد. اگر انسان به عنوان یک موجود عاقل و اندیشمند به این جهان نمی‌آمد این دنیا در حد طبیعت باقی می‌ماند. فرهنگ و تمدن از آثار انسان است برای اینکه انسان می‌اندیشد.
اگر انسان به این عالم نمی‌آمد و تجربه‌های این عالم را نداشت، یک چیزی کم داشت. انسان به این دنیا آمده است که تجربه بیاموزد و صورت‌ها را ببیند و بداند که از صورت می‌توان به معنی رسید.
هرآنچه صورت دارد و صورت است، دارای معنی است و همیشه معنی هم در صورت ظاهر می‌شود. معنی، صورتی دارد. معنی به صورت می‌آید تا دیده شود. این عالم، عالم صورت است. انسان آمده است به این عالم تا صورت را ببیند و تجربه کند اما به صورت آمد تا معنی را تجربه کند.
غلامحسین ابراهیمی دینانی در تفسیر مقالات شمس تبریزی اظهار داشت: خواسته‌های شهوانی آتش‌اند، برای اینکه سرکش هستند. این دنیا و خواسته‌های دنیوی انسان همانند آتش است و می‌سوزاند.
عضو انجمن حکمت و فلسفه افزود: شمس دنیا را آتش وش می‌داند. انسانی در درون شهوات رنگارنگ و سرکش و آتش صفت می سوزد. اگر انسان به توحید روی آورد از این آتش در امان خواهد بود.
وی ادامه داد: خداوند می‌فرماید رحمت من همه چیز را فرا گرفته است و همه چیز مشمول رحمت خداوند است. خداوند رحمتش وسیع است البته قهار هم است. یکی از صفات خداوند قهار بودن است. قهر خداوند به قهر تعلق می‌گیرد. در واقع نفی در نفی اثبات است. اگر قهر را قهر کنی نتیجه اش رحمت می‌شود. قهرِ قهر اثبات است یعنی رحمت است.
غلامحسین ابراهیمی دینانی عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران و چهره ماندگار فلسفه تصریح کرد: اظهار کرد: خصلتی در انسان است که اگر انسان اشتباه بیندیشد وقتی متوجه اشتباه خود شد از اندیشه خود برمی گردد این بازگشت ترقی است. در اندیشه حتی اگر بازگردی عمرت را تلف نکرده‌ای و آن پیشرفت است و این حضور انسان در عالم معنی عالم را آشکار کرده است.
ابراهیمی دینانی تاکید کرد: همه موجودات در این عالم هستند، انسان هم در این عالم است اما انسان در عالم حضور دارد، حضور در عالم غیر از مظروف بودن است.
وی گفت: چرا قهر صفت جهنمی است؟ آتش با سرکشی می‌سوزاند، خصلت ذاتی آتش سرکشی است، قهر سرکشی است به این جهت است که قهر از صفات جهنمی است. شیطان هم سرکش است. چون از جنس آتش است هر آنچه از جنس آتش است سرکش است. انسان در حالت قهر و غضب حالت سرکشی دارد، غضب از جنس آتش است.
ابراهیمی دینانی خاطرنشان کرد: انسان در آخرت نه تکلیف دارد و نه گناه می‌کند. اگر در اینجا گناه کرده باشی آنجا آثارش است. اگر اینجا ظلم و گناه و قهاریت کرده باشی این آثار در روان است و در آنجا مشمول قهر است ولی با اینکه آنجا مشمول قهر است باز رحمت خداوند تقدم دارد بر قهر خداوند.
وی گفت: اسراف زیاده روی است، زیاده روی از سرکشی حاصل می‌شود طغیان و سرکشی از آتش حاصل می‌شود. انسان خصلت آتشین دارد.
این چهره ماندگار فلسفه تصریح کرد: راه پرخطر است، رسیدن به مقصد بزرگ خطرات خودش را دارد. اما شما با توکل به خداوند و احتیاط عاقلانه راه برو و به پروردگار اتکا کن و نترس.
وی افزود: در میان حیوانات که در این عالم زندگی می‌کنند هیچ حیوانی مانند انسان راست قامت نیست، تنها موجودی که به معنای واقعی راست قامت است انسان است. راست قامت انسان نشان دهنده آن است که باید درست بیندیشد.ابراهیمی دینانی گفت: حرکت انسان در زندگی افقی است اما در اندیشه عمودی حرکت می‌کند، راست قامت بودن انسان به ما نشان می‌دهد که باید عمودی حرکت کنیم، اندیشه عمودی است.
ابراهیمی دینانی اظهارداشت: با کمال تأسف برخی از آدمیان در این عالم به صورت مشغول می‌شوند و اشتغال بیش از اندازه به صورت باعث فراموش شدن مرگ می‌شود. اگر غرق در صورت شویم و از معنی غافل شویم، در صورت فرو می‌مانیم.
عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران بیان داشت: بدون تردید این عالم، عالم ماده است. بعضی از حکماً می‌گویند اگر انسان در این عالم آفریده نشده بود، چیزی بر ماده افزوده نمی‌شد. انسان تجربه می‌کند و از تجربه فرا می‌رود.
چهره ماندگار فلسفه افزود: هر چیزی همان است که هست اما انسان همان است که می‌شود. انسان در همان لحظه می‌تواند یک انسان دیگر باشد. یک انسان مؤمن در همان لحظه می‌تواند یک کافر شود. انسان هم هست، هم می‌شود. در واقع همان است که می‌شود. چون می‌خواهد که بشود. چون ادراک می‌کند. انسان ادراکاتش فوق غریضه است.
وی گفت: از زمان سقراط و پیش از سقراط، یونانیان و حکمای باستان درباره فلسفه تعریفات مختلفی کرده اند. یکی از آنان حب دانستن است. یعنی کسی که دوست دارد که بداند. کسی که مجموعه اطلاعات عالم را دارد ولی دوست ندارد که بیشتر بداند، حکیم نیست. اما یک کسی هم هست که اطلاعات زیادی ندارد اما دوست دارد که بداند، این حکیم است. کسی که دوستدار حکمت است، حکیم است. فیلسوف یعنی دوستدار حکمت. کسی که دوستدار حکمت است، هر لحظه اش با لحظه دیگرش فرق دارد.
ابراهیمی دینانی خاطرنشان کرد: عقل از نقش و صورت فرا می‌رود. عقل تنها موجودی است که خود را مورد انتقاد قرار می‌دهد. تنها موجودی که در عالم هستی خود را زیر ذره بین خودش قرار می‌دهد، یعنی خودش به خودش نگاه می‌کند و منتقدانه هم نگاه می‌کند، عقل است. اگر عیبی داشته باشد، سعی می‌کند عیبش را رفع کند. عقل نه تنها همه چیز را نگاه کرده و بررسی می‌کند، خودش را هم بررسی می‌کند و فرا می‌رود.
عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران افزود: عقل اگر به این عالم نمی‌آمد، یک چیزی کم داشت. آمدن عقل به این عالم برای تکمیل تجربیات است. اگر به این عالم نمی‌آمد بسیاری از تجربیات را نداشت. حالا که به این عالم آمده است نباید در تجربیات فرو بماند. باید از ظاهر به باطن و از باطن به ظاهر بیاید. اگر این تعادل ظاهر و باطن حفظ شود، تمام مشکلات بشر حل می‌شود.
چهره ماندگار فلسفه اظهارداشت: هر آدمی باطن دارد اما همه آدم‌ها باطنشان را ظاهر نمی‌کنند. آنچه که در باطن دارند را نمی‌گویند. منشأ بدی‌های عالم دروغ و نفاق است. اگر دروغ و نفاق و دورویی در عالم نبود، این همه فساد در عالم پیدا نمی‌شد. تمام مشکلات بشر برای این است که انسان‌ها ظاهر و باطنشان با هم تطابق ندارد.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از مهر، وی گفت: مرز دروازه ورود به عالم آخرت از درون ماست. اگر مرادهای خود را عالم آخرت ببینیم، مردن را مرگ نمی‌دانیم. مردن را رسیدن می‌دانیم. رفتن و رسیدن به مرادها، رسیدن است نه مرگ. چون بیش از حد مشغول به این عالم هستیم، باعث فراموش شدن دروازه می‌شود و رفتن را مرگ می‌بینیم.
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۳ ق.ظ

دیدگاه


− 2 = یک