يادمان حماسه ي دوم بهمن اروميه

دوم بهمن و فاسونیه چی

دوم بهمن و فاسونیه چی

مصطفی قلیزاده علیار
گروه فرهنگی: دوم بهمن ۵۷ در ارومیه مژده ی پیروزی شکوهمند ۲۲ بهمن بود.
به گزارش آراز آذربایجان، ۱۹دی ماه ۵۶ در قم، ۲۹ بهمن ۵۶ در تبریز، ۱۰ فروردین ۵۷ در کرمان،۱۷ شهریور ۵۷ در تهران و … و دوم بهمن ۵۷ در ارومیه در تاریخ معاصر ایران از ایام الله به شمار می روند، چرا که اراده تعیین کننده الهی از آستین خشم و خروش مردم ایران اسلامی بدر آمد و ستمگران و زورگویان را به خاک مذلت نشاند. گروه های مسلح انقلابی پیرو خط امام(ره) در ارومیه به فرماندهی روحانی سلحشور و مجاهد مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ غلامرضا حسنی از حدود دو ماه قبل از پیروزی انقلابی با سلاح به مبارزه با عوامل رژیم پهلوی می پرداختند. چرا که شورای انقلاب اسلامی در ارومیه به فرماندهی حاج آقا حسنی به این نتیجه رسیده بود که اگر انقلابیون مسلح نشوند و با سلاح در عرصه انقلاب و راهپیمایی حضور نداشته باشند، امکان پیشرفت امور انقلاب در ارومیه نیست و عناصر وابسته به رژیم شهربانی وقت به فرماندهی سرهنگ مهپور مردم را قتل عام خواهند کرد.
در دوم بهمن ۵۷ که گروه های مسلح انقلابی به فرماندهی حاج آقا حسنی در ارومیه در مقابل نظامیان مسلح و تانکهای وحشت آفرین آنها، به دفاع از مردم و راهپیمایی شکوهمند آن روز پرداختند، عوامل رژیم با گلوله تانک، گنبد مسجد اعظم را به عنوان ستاد انقلاب مورد حمله قرار داده، دو گلوله به گنبد مسجد زدند که گنبد را سوراخ کرد!
اما حماسه حضور مردم و شجاعت و مقاومت گروه های مسلح انقلابی در هفت ـ هشت نقطه حساس و مرکزی شهر ارومیه، در خیابان بعثت، حوالی بازار و اطراف مسجد اعظم و …و عمل انقلابی ایشان، چنان زهر چشمی از عناصر مسلح و گستاخ شاه گرفت که تا پیروزی انقلاب اسلامی و ۲۲ بهمن ۵۷ دیگر جرأت مواجهه با مردم را پیدا نکردند… حماسه دوم بهمن ۵۷ در ارومیه، را گرامی می داریم.
شادروان حاج حمید فاسونیه چی از پیشگامان نهضت اسلامی در ارومیه: حماسه دوم بهمن ۵۷ در ارومیه نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران و انقلاب اسلامی بود.
اشاره: مجاهد بزرگ حاج حمید فاسونیه چی (متولد ۱۳۱۰، ارومیه، وفات ۵ دی ماه ۱۳۹۹، دفن در قطعه خانواده شهدای باغ رضوان ارومیه) از چهره های آشنا در تاریخ معاصر استان آذربایجان غربی و ارومیه است. وی از نظامیان متدین و متعهد قبل از انقلاب اسلامی بود که در طول سالیان خدمت خود در ژاندارمری خدمات شایانی به ملت و کشورش انجام داد و با کژی ها و عوامل وابسته به رژیم پهلوی در افتاد و مبارزه کرد. حاج حمید فاسونیه چی از دوران جوانی با روحانیت اصیل و متعهد و انقلابی آذربایجان غربی و استان لرستان (در سالهای خدمتش در آن استان) ارتباط صمیمی داشت و در راستای نشر ارزشهای دینی و معنوی و مبارزه با مفاسد موجود فعالیت می کرد. همین فعالیت ها که به نوعی رنگ و بوی مخالفت با رژیم شاهنشاهی داشت، باعث گردید که حفاظت اطلاعات هنگ ژاندارمری در ارومیه و خرم آباد لرستان علیه او پرونده سازی و زمینه را برای برکناری و اخراج او از ارتش هموار نماید. ولی فاسونیه چی با هوشیاری تمام و با همکاری همکاران متعهدش، زودتر از موعد اقدام به درخواست بازنشستگی کرد و اتفاقاً با درخواست وی موافقت گردید! بدین ترتیب استوار حاج حمید فاسونیه چی در ۴۱ سالگی (اردیبهشت ۱۳۵۱) با حقوقی اندک بازنشسته شد و به عبارتی دیگر عناصر وابسته به شاه، وی را کنار گذاشتند.
از آن پس فاسونیه چی در ارومیه آزادانه به فعالیت های فرهنگی، تعلیمی، اجتماعی و سیاسی اش با همکاری روحانیون انقلابی و متعهد ادامه داد. حاج حمید فاسونیه چی در جریانات انقلاب اسلامی در ارومیه از فعالان جدی و همفکر و همسنگر روحانی مجاهد حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ غلامرضا حسنی بود. حاج حمید پدر شهید (محمد فاسونیه چی) است.
او بعد از انقلاب اسلامی مسئولیت های مهمی داشته و در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است. حاج حمید فاسونیه تا آخر عمر پربرکت خویش، همچنان دارای روحیه پرنشاط انقلابی و ولایی بود و خاطرات ارزشمندی از تاریخ شفاهی هفتاد ساله اخیر ارومیه و استان در گنجینه حافظه قوی خویش داشت که کتاب «پیر پیشگام» (مصطفی قلیزاده علیار، حوزه هنری آذربایجان غربی؛ نشر: تهران، سوره مهر ۱۳۹۲) مهم ترین خاطرات تاریخی و سیاسی وی را منعکس کرده است.
خاطرات ایام پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ در ارومیه از زبان وی شنیدنی است چرا که خود اوحاضر در صحنه بود. بر پایه این گزارش مرحوم حاج حمید فاسونیه چی به بیان فرازهایی از خاطرات و حوادث روز بسیار حماسی دوم بهمن ۵۷ در ارومیه در کتاب »پیر پیشگام« پرداخته که خلاصه آن را در اینجا می خوانیم:
روز دوم بهمن ۵۷ روزی سراسر حماسه و خاطره انگیز بود و نقطه عطفی در تحقق اهداف نهضت اسلامی و پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می شود که این حماسه تاریخی و انقلابی با الهام از پیام های امام خمینی (ره) و به همت همه مردم ارومیه به ویژه روحانیون انقلابی پیرو خط امام و دیگر انقلابی های مؤمن پدید آمد و عوامل رژیم و مراکز حافظ تاج و تخت پهلوی از جمله شهربانی ارومیه را تا روز ۲۲ بهمن منزوی ساخت و جرأت و جسارت را از آنها گرفت. از آن روز به بعد ابتکار عمل و کنترل اوضاع در واقع به دست انقلابی ها به فرماندهی حاج آقا حسنی (فرمانده شورای انقلاب اسلامی در ارومیه) افتاد و حرکت به سوی پیروزی نهایی انقلاب اسلامی سرعت گرفت.
در آن روز گروه های مسلح به فرماندهی حاج آقا حسنی و در نتیجه تصمیم گیری ستاد عملیاتی انقلاب اسلامی، در هفت یا هشت نقطه حساس شهر ارومیه بویژه در اطراف مسجد اعظم، خیابان امام خمینی، خیابان شهید باکری و حوالی بازار از هنگام اذان صبح مستقر شده بودند تا از حضور پرشور مردم در راهپیمایی دوم بهمن در مقابل هجوم عناصر مسلح رژیم حراست نمایند، زیرا شورای انقلاب اسلامی که بنده نیز افتخار حضور در آن را داشتم به این نتیجه رسیده بود که اگر فردا با سلاح به دفاع از مردم نپردازیم، عناصر رژزم، مردم را سرکوب کرده و کشتار بزرگی راه می اندازند و قتل عام می کنند این پیش بینی شورای انقلاب درست بود، زیرا فردا یعنی دوم بهمن ۵۷ عمال سرکوبگر رژیم علاوه بر افراد و مأموران مسلح، تانکهایی را هم از لشکر ۶۴ ارومیه برای سرکوب راهپیمایی مردمی و زیر گرفتن و له کردن مردم به خیابان آورده بودند که یکی از آنها در مقابل مسجد اعظم و تقاطع خیابان امام و عطایی فعلی مستقر شد.
اگر گروه های مجاهد مسلح انقلابی به فرماندهی حاج آقا حسنی در آن مسیرها نبودند و از مردم دفاع نمی کردند، بی شک راهپیمایی و حرکت انقلابی مردم را سرکوب می کردند و کشتار بزرگی را به وجود می آوردند و جلو پیشرفت انقلاب در این شهر را می گرفتند.
یک گروه مسلح به فرماندهی خود حاج آقا حسنی و با حضور ایشان در پشت بام مسجد اعظم مستقر شده بود، گروهی دیگر در پشت بام بازار بزرگ ارومیه به فرماندهی بنده، گروهی در پشت بام بانک شهریار در نزدیکی مسجد اعظم و چند گروه دیگر در خیابان امام، خیابان باکری و … وقتی عوامل مسلح رژیم و مأموران شهربانی به فرماندهی سرهنگ مهپور (فرمانده جنایتکار شهربانی استان) و تانک سواران به دستور سرهنگ هوشنگی به سوی مردم شلیک کردند و خواستند با تانک مردم را زیر بگیرند و له کنند، گروه های مسلح انقلابی از پشت بام مسجد اعظم و پشت بام بازار (به فرماندهی بنده) و …به دفاع از مرم پرداخته به سوی تانک و راننده آن شلیک کرند.
آنها در این حال با تانک به سوی گنبد مسجد اعظم شلیک کره، گنبد را سوراخ کردند که اگر گلوله تانک به قسمت اساسی یا ستون مسجد اصابت می کرد، بی شک سقف فرو می ریخت و چند صد نفر از مردم را در داخل مسجد می کشت و گروه مسلح پشت بام مسجد و خود حاج آقا حسنی را به خاک و خون می کشید، ولی خوشبختانه هر دو گلوله تانک به فضای خالی گنبد اصابت کرد و آسیب اساسی و ویرانگر وارد نشد.
بلافاصله بعد از آن صحنه جنایتکارانه، عوامل مسلح رژیم و تانک از ترس هجوم بی امان انقلابیون مسلح، صحنه را ترک کردند و رفتند. البته تعدادی از عوامل و مأموزان مسلح شهربانی در آن ماجرا به تیر گروه های مسلح ما کشته شدند. تعدادی از مردم عادی هم در نتیجه شلیک گلوله توسط عناصر شهربانی شهید شدند، حتی در میان شهداء کودک و نوجوان هم بود … از آن روز به بعد دیگر عناصر شهربانی جرأت نکردند با مردم مواجه شوند زیرا گروه های مسلح انقلابی که آن زمان «مجاهد» گفته می شد و حاج آقا حسنی فرمانده ایشان بود و بنده هم از ایشان بودم، با سلاح مراقب اوضاع بودند و از مردم و شهر دفاع می کردند تا انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی در ۲۲ بهمن ۵۷ به پیروزی شکوهمند و تاریخی خود رسید و مردم تحت حاکمیت نظام اسلامی سرنوشت خود را تعیین کردند.
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۷ ق.ظ

دیدگاه


× 1 = نُه