دولتِ نفتی بدون فروش چه خواهد کرد

گروه اقتصادی: یکی از اصلی‌ترین منایع بودجه‌ی کشور نفت است که با گسترش کرونا و کاهش تقاضا و سقوط ارزش نفت در بازار‌های جهانی، می‌تواند مشکلات جدی نظیر تورم برای اقتصاد ایران به دنبال داشته باشد.
هفته‌ی گذشته به نقل از فرانس پرس، بهای نفت خام وست تگزاس اینترمدییت آمریکا، به منفی ۳۷ دلار و ۶۳ سنت برای هر بشکه در قرارداد‌های آتی رسید. اخبار چند روز گذشته نیز از افت بی سابقه قیمت نفت در قرن اخیر حکایت دارد. حال در این برهه حساس کنونی، شرایط ایران چه می¬شود؟ ایرانی که اصلی‌ترین بازوی درآمدی اش، نفت و دلار‌های حاصل از فروش آن به کشور‌هایی مانند چین و هند است، در این روز‌های کرونایی، چه آینده‌ای در پیش خواهد داشت؟
کرونا و صدها میلیون نفر بیکار
درحال حاضر بیش از نیمی از انسان‌های جهان، در راستای تلاش برای قطع زنجیره انتقال کووید ۱۹ در قرنطینه خانگی به سر می¬برند که بنظر می¬رسد درحال حاضر تنها راه کاهش جلوگیری از افزایش مرگ و میر مبتلایان نیز همین اقدام است. این شرایط به زبان اقتصادی؛ یعنی جهان برای کالا‌ها و خدماتی مانند ماسک، محلول‌های ضدعفونی کننده، لباس‌های مخصوص پزشکی و… تقاضا دارد و برای برخی دیگر از آن‌ها مانند گردشگری تقاضایش به صفر رسیده است، صد‌ها میلیون نفر کار خود را از دست دادند و بسیاری از کارخانه‌ها و تولیدی‌ها برای جلوگیری از افزایش ضرر، تعطیل شده اند.
اقتصاد، پس از مرگ چند ده هزار انسان که در پی شیوع این ویروس، در سراسر دنیا کشته شده اند، اصلی‌ترین حوزه متاثر شده از این بیماری است. به گفته برخی کارشناسان اقتصادی، جهان درحال گذار از رکودی عمیق‌تر از رکود بزرگ در سال ۲۰۰۸ است که تا مدتی پس از پایان یافتن این بیماری نیز ادامه خواهد داشت.
کرونا قوی تر از بزرگترین تولیدکنندگان نفت
بر مبنای اصول اقتصاد، کاهش تقاضا درصورت عدم تغییر در میزان عرضه، به معنی کاهش قیمت است. این دقیقا همان اتفاقی است که در بازار نفت درحال رخ دادن است. همین چند هفته پیش بود که خبر نشست اضطراری اوپک پلاس در رسانه‌های جهان مخابره شد. خروجی این جلسه، کاهش تولید روزانه ۱۰ میلیون بشکه نفت تا دو سال آینده برای تمام تولیدکنندگان، اعم از عضو و غیرعضو اپک بود. این کشور‌ها امیدوار بودند که با توافقی که در این جلسه انجام شد، بتوانند تاحدی ضرر‌های ناشی از افت تقاضایی که براثر کرونا ایجاد شده است را جبران کنند؛ اما بنظر می¬رسد کرونا، موثر‌تر از اصلی‌ترین مجمع بین المللی تصمیم گیر در رابطه با طلای سیاه عمل کرده باشد.
تکمیل ظرفیت ذخیره سازی نفت
۱۰ روز پیش قیمت نفت‌خام آمریکا نزدیک به ۲۰ درصد از ارزش خود را از دست داد و برای اولین بار از سال ۲۰۰۲ در سطح کمتر از ۲۰ دلار بسته شد، قیمت نفت سنگین هاردسیتی کانادا که معمولا ازطریق خط لوله یا خطوط راه‌آهن به آمریکا صادر می‌شد، در اوایل ماه جاری میلادی به حدود ۸دلار بر بشکه رسید، نفت نیجریه اکنون حتی با قیمت ۱۲ دلار در هر بشکه هم خریدار ندارد. همچنین اواسط هفته‌ی پیش، به نقل از فرانس پرس، بهای نفت خام وست تگزاس اینترمدییت آمریکا، به منفی ۳۷ دلار و ۶۳ سنت در هر بشکه رسید. با این حساب احتمال به صفر رسیدن یا منفی شدن قیمت کالایی که روزی طلای سیاه نام داشت و نقش تعیین کننده‌ای در اتخاذ سیاست‌های تاثیرگذاری بر مناسبات سیاسی جهان بازی می¬کرد، امروز به وقوع پیوسته است. به عقیده کارشناسان حوزه انرژی، اصلی‌ترین دلیل این افت قیمت، تمام شدن ظرفیت ذخیره سازی کشورهاست؛ خبر‌ها حاکی از آن است که حتی ظرفیت ابر نفت کش‌های مستقر برروی اقیانوس‌ها نیز تکمیل شده. با این تفاسیر عاقبت ما چه می¬شود؟
ایران پای ثابت فروش نفت
ایران کشوری نفت خیز است که اصلی‌ترین منبع هزینه‌های لیست شده در بودجه هرساله آن را، پول فروش نفت تامین می¬کند؛ هرچند که دولت‌ها سعی در کم کردن سیطره نفت بر بودجه و میزان تولید ناخالص داخلی کشور دارند. لایحه بودجه آخرین سال قرن حاضر شمسی را می¬توان یکی از پربحث‌ترین لوایح بودجه در تاریخ جمهوری اسلامی ایران دانست؛ زیرا هم مورد انتقاد‌های جدی از سمت اقتصاددانانی با طرز فکر‌های متفاوت واقع شد و هم بدلیل شیوع کرونا و تعطیلی مجلس، پروسه ویژه‌ای برای به تصویب رسیدن را طی کرد.
در این لایحه و در ردیف لیست درآمد‌های دولت، روزانه فروش ۱ میلیون بشکه نفت در روز به مبلغ ۵۰ دلار برای هر بشکه درنظر گرفته شده است؛ یعنی درآمد دولت از محل صادرات نفت، ۴۸ هزار میلیارد تومان خواهد بود که در مقایسه با سال ۹۸ کاهش ۶۸ درصدی را تجربه می¬کند؛ کاهشی به معنای از دست رفتن بخش اعظمی از منابع درآمدی.
تا قبل از کرونا و زمانی که ردیف‌های لایحه بودجه ۹۹ در مطبوعات منتشر شد، بسیاری از کارشناسان به دلایل متعدد اقتصادی و سیاسی، تحقق میزان درآمد‌های لیست شده را عملی نمی¬دیدند که این میزان از فروش نفت هم ازجمله آن‌ها بود. با شیوع کرونا و کاهش بی سابقه تقاضا در بازار انرژی جهان، بنظر می¬رسد باید آمار‌ها و تحلیل‌های این کارشناسان را جدی‌تر بررسی کرد؛ زیرا احتمالا شرایط از آنچه که آنان پیش بینی می¬کردند سخت‌تر خواهد بود. البته ازطرف دیگر نباید خاصیت چسبندگی و عادات مصرفی مصرف کنندگان را نادیده گرفت؛ در دوران پساکرونا شاهد بازگشت تقاضا به میزان قبل و حتی بیش از آن خواهیم بود؛ اما دو نکته در اینجا قابل اعنتناست.
رشد درآمدهای تورم زا به دنبال کاهش درآمدهای نفتی
اول آنکه طبق تحقیقات پزشکان، مشخص نیست که چه زمانی داروی موثر بر این بیماری کشف خواهد شد؛ درنتیجه باتوجه به غیرقابل کنترل بودن سرعت شیوع آن، عملا تا زمانی که این دارو کشف نشده، نمی¬توان به حالت عادی زندگی بازگشت. برآورد‌ها نیز حاکی از آن است که کشف و آزمایشات بالینی این دارو حداقل تا یکسال آینده به زمان نیاز دارد. نکته دوم آنکه باتوجه به افزایش میزان نفت ذخیره شده، بنظر نمی¬رسد پس از بازگشت اوضاع به حالت عادی، تغییرات قیمت نفت، به میزان دلخواه باشد. باتوجه به این دو نکته، تحقق درآمد‌های نفتی لایحه بودجه امسال، غیرمحتمل‌تر از همیشه است. حال اگر این سناریو یعنی کسری بودجه دولت در سال جاری را بپذیریم، اتفاقات ناخوشایندی را در افتصاد ایران شاهد خواهیم بود؛ جهش‌های قیمتی، بیکاری، افزایش هزینه‌های جاری دولت ناشی از شیوع کرونا و… که تبعاتی مانند دست درازی به ذخایر بانک مرکزی، برداشت بی رویه از ذخایر صندوق توسعه ملی و… خواهد داشت. علی ایحال با این شرایط چه باید کرد؟
اجرای عملی اقتصاد مقاومتی راه نجات از بحران
اقتصاد مقاومتی، مدل اقتصادی است که چند سال گذشته بوسیله جمعی از اقتصاددانان نوشته و توسط رهبر انقلاب به دستگاه‌های دولتی ابلاغ شد. یکی از مهمترین مولفه‌های این مدل اقتصادی، عدم اتکا به درآمد‌های نفتی و تمرکز برروی ظرفیت‌های داخلی برای افزایش درآمد سرانه و تولیدناخالص داخلی است. با بررسی شاخص‌های اقتصادی در چند سال اخیر، بنظر نمی¬رسد جز جلسات و کنفرانس‌های تخصصی، اقدام عملی و موثر دیگری برای پیاده شدن این مدل در اقتصاد ایران انجام شده باشد؛ درصورتیکه اگر این موارد اجرایی شده بود، قطعا میزان نگرانی برای تحقق درآمد‌های نفتی و نوسانات بازار انرژی، به این اندازه نبود. در هر حال اگر الان هم شروع کنیم، دیر نیست. به گزارش آراز آذربایجان به نقل از خبرگزاری دانشجو،ظرفیت‌های بالقوه‌ای در سراسر ایران وجود دارد؛ افزایش منابع الیاتی از جمله پایه‌های مالیاتی و جلوگیری از فرار‌های مالیاتی، جاذبه‌های گردشگری و شرایط برای توسعه صنعت توریسم، نیروی کار جوان و تحصیل کرده، ذخایر انرژی‌های تجدیدپذیر، پتانسیل موجود در بازارسرمایه، موقعیت ژئوپولیتیکی و ترانزیتی و… نشان از آن دارد که ایران می‌تواند بدون وجود نفت نیز درآمد داشته باشد و هزینه‌های خود را به خوبی تامین کند. درحقیقت شرایط بوجود آمده بدلیل شیوع بیماری کرونا را می¬توان بعنوان فرصتی برای بی اثرکردن یا به قولی، سفید کردن تاثیر طلای سیاه بر اقتصاد ایران دانست و دقیقا از همین نقطه جراحی این اقتصاد را، با اتخاذ سیاست‌های درست و منطقی، شروع کرد.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۶ ق.ظ

دیدگاه


هشت + = 13