خداوند روزى مومنان را در جانبى که گمان ندارند قرار داده است

خداوند روزى مومنان را در جانبى که گمان ندارند  قرار داده است

گروه دین و زندگی: ارائه طرحی کامل و دقیق برای حیات دنیوی لازمه ی آخرین شریعت الهی و دینی منتخب است. در شریعت مبین اسلام؛ دنیا محلی است برای توشه اندوزی. آنچه در حیات دنیوی کشت می شود در سرای باقی برداشت خواهد شد از این رو اهمیت زندگی دنیوی نمایان می شود. کار و تلاش در این دنیا باید به گونه ای باشد که سعادت اخروی را به همراه آورد. از یک سو؛ تلاش برای زندگی دنیوی و کسب مال و ثروت لازمه ی گذراندن حیات مادی است و از سویی دیگر؛ این امر باید به گونه ای صورت پذیر که اندوخته ای برای دیار باقی گردد. اگرچه شاید توجه به کسب مال، امری مادی تلقی گردد اما با راهنمایی معصومین (علیهم السلام) این امر مادی به گونه ای هدفمند هدایت می شود که توشه ای برای آخرت گردد. در روایات وارده از سوی معصومین (علیهم السلام) تلاش مرد برای کسب مال و فراهم نمودن زندگی راحت برای خانواده_اش امری ستوده شده است.
اما از سوی دیگر ممکن است فرد به سبب توجه زیاد به امور مادی و تلاش برای کسب رزق؛ هدف غایی ازحیات مادی را فراموش نماید آنچنان که عده زیادی از افراد دیده می شوند که تلاش برای ثروت اندوزی آنان را از یاد خدا و زندگی اخروی باز داشته است و آنقدر به کسب رزق مشغول گشته اند که گویا غرض از زندگی در جهان مادی جمع آوری ثروت بوده است. این افراد دائما به فکرند تا چگونه بیشتر و بیشتر بر دارایی های خود بیافزایند و از کدامین راه بروند تا به ثروت بیشتری دست یابند و از سوی دیگر آنان که بهره مالی اندکی در زندگی دارند دائما غمناک اند در حالیکه نمی دانند روزی انسانها مقدر درگاه الهی است و هرکس بدان اندازه بهره مند می شود که خداوند برایش تعیین نموده است.
بدین جهت است امام صادق (علیه السلام) بیان می دارند که: »أَبَانٌ الْأَحْمَرُ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّهُ جَاءَ إِلَیْهِ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی عِظْنِی مَوْعِظَةً فَقَالَ ع إِنْ کَانَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ تَکَفَّلَ بِالرِّزْقِ فَاهْتِمَامُکَ لِمَا ذَا وَ إِنْ کَانَ الرِّزْقُ مَقْسُوماً فَالْحِرْصُ لِمَا ذَا …….؛ (التوحید، شیخ صدوق، ص۳۷۶) ابان احمر از حضرت صادق جعفر بن محمد (صلی الله علیه و آله) که مردى نزد وى آمد و به آن حضرت عرض کرد که پدر و مادرم فداى تو باد مرا به موعظه پند ده حضرت (علیه السلام) فرمود: که اگر خداى عز و جل روزى را متکفل شده باشد اهتمام کردنت از براى چیست؟ و اگر روزى قسمت شده باشد حرص از براى چیست؟…« آنکه غم روزی خورد گنهکار است چرا که خداوند رزاق است و روزی دهی به بندگانش را وعده نموده است. آنجا که در کتاب روشنگرش می فرماید: »وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها ؛( سوره هود؛ آیه ۶) خداوند متعال روزى مومنان را در جانبى که گمان آن را ندارند قرار داده، و این از جهت آنست که چون بنده نمى‏داند از کجا روزى و خرجى او تأمین مى‏شود دعا و نیایشش به درگاه خدا زیاد مى‏گردد«
و هیچ جنبنده‏اى در زمین نیست مگر [اینکه‏] روزیش بر عهده خداست و یا در جایی دیگر بیان می دارد: »وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُون ؛ . سوره ذاریات؛ آیه ۲۲٫) و روزى شما و آنچه وعده داده شده‏اید در آسمان است«. باور داشتن بدان چه پروردگار وعده داده است لازمه ی ایمان به خداوند است و بی اعتقادی به وعده های الهی کفر است. بدین سبب است که آنکه در طلب رزق غمخواری و نگرانی نماید گنهکار دانسته شده است.
پروردگار هستی گاه از جایی حساب نشده روزی دهی می نماید چرا که روزی رسانی به بندگان از طرقی مشخص سبب غفلت مردمان از روزی رسان می گردد و امری عادی و طبیعی تلقی می شود بدین سبب فرمود: »وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب ..؛ (سوره طلاق، آیه ۳) و از جایى که حسابش را نمى‏کند، به او روزى مى‏رساند«
و معصوم (علیه السلام) به بیان چرایی این امر می پردازند که: وَ قَالَ (علیه السلام‏) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى جَعَلَ أَرْزَاقَ الْمُوْمِنِینَ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُونَ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْعَبْدَ إِذَا لَمْ یَعْرِفْ وَجْهَ رِزْقِهِ کَثُرَ دُعَاوُه ؛ (من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق ج۳، ص۱۶۵، ح۳۶۰۸) و نیز فرمود: خداوند متعال روزى مومنان را در جانبى که گمان آن را ندارند قرار داده، و این از جهت آنست که چون بنده نمى‏داند از کجا روزى و خرجى او تأمین مى‏شود دعا و نیایشش به درگاه خدا زیاد مى‏گردد. مادامی که فرد نگران روزی اش است و نمی داند که چگونه و از چه راه بهره مند از روزی اش خواهد شد به درگاه الهی دست نیاز بلند می نماید و تنها امیدش به خالق اش است و فقط به او متوسل می شود و به هیچ کس امیدی ندارد.
این چنین است که نیاز مادی اش پلی می شود برای ذکر و یاد پروردگارش و همین توجه و توسل به خدایش توشه ای می گردد برای سرای باقی اش. و خداوند آنقدر رئوف و مهربان است که از هر روزنه ای به دنبال هدایت بندگانش است بگونه ای که رزق مادیشان را پلی می نماید برای جمع آوری حسنات از سوی افراد با ایمان. گاهی روزی را خدا پَر می ‌دهد و می‌آید دم در خانه شما. به در خانه می ‌آیند و می ‌گویند: »شما امسال به حج مشرّف شو یا مثلاً این‌قدر بگیر فلان کار را بکن.« این هم یک نوع روزی است که خدا پَر می ‌دهد.
دو جور روزی داریم؛ (هر) کسی باید صبح بلند شود و برود هشت ساعت کار کند؛ نتیجه‌ اش جلب روزی است. انسان حقوق می‌ گیرد یا هر روز منفعتی به دست می ‌آورد و زندگی ‌اش تأمین می ‌شود.
امّا گاهی روزی را خدا پَر می ‌دهد و می ‌آید دم در خانه شما. به در خانه می ‌آیند و می ‌گویند: »شما امسال به حج مشرّف شو یا مثلاً این‌قدر بگیر فلان کار را بکن.« این هم یک نوع روزی است که خدا پَر می ‌دهد.این “مِن غَیر اکتساب” است. از این_‌ها هم هست. خدا به کسانی که به حرف او گوش می‌ دهند و تقوا را مراعات می ‌کنند و گناه نمی ‌کنند وعده داده از این روزی ‌های غَیر مُکتَسَب برایشان پیش آورد. مکّه می ‌روند؛ مشهد می_‌روند خیلی از این چیزها زیاد برایشان پیش می_‌آید.
آنچه مخلوقات به آن منتفع شده و از خیر آن بهره ‏مند مى ‏شوند، رزق آنان بوده و خداوند هم رازق آن است. این مطلب گذشته از آیاتى که درباره رزق وارد شده، از آیات دیگرى هم که خلق و امر و حکم و ملک و مشیت و تدبیر و خیر را مخصوص خداوند دانسته، فهمیده مى‏ شود.
رزق معناى معروفى دارد و آنچه از موارد استعمال آن به دست مى‏ آید، معناى عطا و بخشش در آن موجود است. رزق در نظر ابتدایى به خوردنى‏ ها اطلاق شده و غیر آن از پوشیدنى‏ ها و امثال آن را شامل نبوده است. سپس در معناى آن توسعه داده شده و شامل تمام چیزهایى گشته که به آدمى مى‏ رسد و انسان از آن بهره ‏مند مى ‏گردد چون مال جاه، مقام، فامیل، علم و امثال آن.
آنچه از آیه شریفه‏ »إنّ اللّه هو الرّزّاق ذو القوّة المتین« (ذاریات،۵۸) که در مقام حصر وارد شده استفاده مى‏ شود، چند چیز است:
آنچه آدمى مورد استفاده قرار مى ‏دهد، ولى از نوع حرام است، از نظر معصیت منسوب به خداوند نیست. زیرا خداوند نسبت معصیت را از نظر تشریع از خود نفى کرده است، چنان که آیه شریفه »قل إنّ اللّه لا یأمر بالفحشاء« بدان دلالت دارد. (المیزان، ج۳، ص۱۳۷) اگر چه رزق در ظاهر ممکن است به غیر خداوند نسبتى پیدا کند چنان که از امثال »و اللّه خیر الرّازقین« (جمعه،۱۱) که وجود رازق‏هاى دیگر را تصدیق کرده خداوند را بهترین آن‏ها معرفى کرده است و همچنین از آیه‏ى »وارزقوهم فیها واکسوهم« (نساء،۵) استفاده مى‏ شود، لیکن در حقیقت جز به خداوند متعال منسوب نیست، رزق هم مانند عزت و ملک است که در حقیقت مخصوص خداست و دیگران به واسطه اعطا و بخشش خداوند از آن نصیبى گرفته ‏اند.
آنچه مخلوقات به آن منتفع شده و از خیر آن بهره ‏مند مى ‏شوند، رزق آنان بوده و خداوند هم رازق آن است. این مطلب گذشته از آیاتى که درباره رزق وارد شده، از آیات دیگرى هم که خلق و امر و حکم و ملک و مشیت و تدبیر و خیر را مخصوص خداوند دانسته، فهمیده مى‏ شود.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۳ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۵:۱۹ ق.ظ

دیدگاه


1 × یک =