خانواده سینما کتابخوان و پیگیر اقتباس نیستند

خانواده سینما کتابخوان و پیگیر اقتباس نیستند

گروه فرهنگی:پیمان شوقی، نویسنده کتاب »داستان‌ها چگونه فیلم می‌شود« با اشاره به تصوری که از انتظارات نویسندگان در حوزه سینما وجود دارد، گفت: یکی از مواردی که در این سال‌ها زیاد درباره آن شنیده‌ایم این بوده که انتظارات نویسندگان از سینما نامعقول است.
زهره کردلو: کتاب »داستان‌ها چگونه فیلم می‌شود؛ نوشته پیمان شوقی مجموعه مقالاتی درباره اقتباس است که با مقدمه‌ای از رامتین شهبازی، مدرس سینما، توسط انتشارات انجمن سینمای جوانان ایران منتشر شده است. این اثر پژوهشی با تکیه بر آموزش به فیلم‌سازان جوان ایرانی در راستای افزایش تعامل میان ادبیات و سینما است. پیمان شوقی در این اثر مجموعه مقالاتی جدید از استادان و چهره‌های نامدار آموزش فیلم‌نامه در جهان را که برمبنای اهداف کاربردی نوشته شده‌اند، گردآوری کرده است. درباره همین کتاب گفت‌وگویی داشتیم با پیمان شوقی، نویسنده کتاب که در ادامه می خوانید.
-ایده کتاب و تلاش شما برای زنده کردن اقتباس ادبی از کجا شروع شد؟
این کتاب محصول دوران کروناست؛ زمانی که همه خانه‌نشین بودیم. یکی از مواردی که جزو دغدغه‌های شخصی من بوده اقتباس ادبی برای سینماست. برای من، علاقه به سینما از دوران کودکی و ادبیات شروع شد و این دو یک پیوند ناگسستنی داشتند. نکته مهم این بود که با گذشت زمان و افزایش سن؛ وجوه آن را فهمیدم. درحال حاضر می‌بینیم که تا چه حد اقتباس ادبی در دنیا زیاد است. در صورتی که در سینمای ایران کم و بیش برمی‌گردد به زمانه موج نو و شاهکارهای ادبی که در دهه چهل و پنجاه ساخته شد. باید گفت؛ هم از نظر ادبی هم برگردان سینمایی آن‌ها آثار خوبی بودند. یکی از مواردی که در این سال‌ها زیاد درباره آن شنیده‌ایم این بوده که انتظارات نویسندگان از سینما نامعقول است؛ یا انتظارات مالی یا بحث امانت و حفظ چهارچوب‌های داستانی باعث شده نویسنده راضی نباشد از کتابش استفاده شود؛ ولی از آن طرف در ارتباط با سینماگران متوجه شدم خانواده سینما هم خیلی کتاب خوان و دنبال رو اقتباس نیست به همین خاطر خیلی توقعی نداشتم؛ موجی رخ دهد و اقتباس ادبی در سینمای ایران رخ دهد.
-باتوجه به اینکه کتاب مجموعه‌ای از مقالات است در این مقالات وضع اقتباس ادبی در دنیا چگونه است؟
در سینمای صنعتی مثل سینمای آمریکا، اقتباس ادبی درصد قابل توجهی از فیلم‌ها را به خود اختصاص داده است. چه اقتباس ادبی چه اقتباس از اتفاقات و وقایع و مقالات و این اقتباس درصد قابل توجهی از فیلم‌ها را به خود اختصاص داده است. در آمریکا نهادی وجود دارد، وابسته به کتابخانه ملی آمریکا که به صورت سیستماتیک کتاب‌ها را ارزیابی می‌کند و اگر مناسب اقتباس سینمایی باشد آن را به سینماگران معرفی می‌کند.
بسیاری از نویسندگان هم دید تصویری دارند و آثارشان برای سینما است. این پیوند آن‌قدر تنگاتنگ و جالب شده است که نویسنده‌ای مثل استیون کینگ که معروف‌ترین فیلم‌های ژانر ترسناک از کتاب‌های او ساخته شده و درآمد کلانی از فروش حق اقتباس کتاب‌هایش دارد، یک مجموعه داستان را منتشر می‌کند و اقتباس از این داستان‌ها را برای فیلم‌سازان جوان یا فیلم اولی‌ها را آزاد و رایگان اعلام می‌کند. حسرت ما همیشه این بود که چرا ما در ایران این شرایط را نداریم. تا اینکه حدود ۸سال پیش انجمن سینمایی جوانان ایران مقوله اقتباس را جدی گرفت و جایزه‌ای جداگانه به فیلم‌های اقتباسی اهدا می‌کند. همانطور که در اسکار هم این اتفاق می‌افتد.
-فیلم‌نامه نویسی اقتباسی با اورجینال تا چه حد متفاوت است؟ آیا مقاله‌ها به صورت کاربردی، انواع اقتباس را مطرح کرده‌اند؟
چند سال پیش مجموعه‌ای از بهترین داستان‌های کوتاه ایرانی به انتخاب یکی از کارشناسان ادبیات داستانی انتخاب شد که حدود ۶۰داستان داشت و این‌ها را همراه با یک اجازه ضمنی برای اقتباس از نویسندگان آثار به صورت کتاب منتشر کرد. این حرکت از فیلم کوتاه شروع شد و ما را به آینده امیدوار کرد. اقتباس ادبی برای خود یک دنیاست و قواعد و سازوکار خود را دارد. اینطور نیست هر فیلم‌نامه‌نویسی بتواند اقتباس ادبی خوبی بنویسد.
ما در ایران سینما را به عنوان هنر الیت و روشن فکرانه مطرح می‌کنیم در صورتی که فیلم‌نامه‌نویسی یک حرفه و مهارت است. کسی که سراغ فیلم‌نامه نویسی می‌رود باید هم علاقه و استعداد داشته باشد و هم آموزش ببیند. برای من مقوله آموزش باعث شد؛ شروع کنم به جست‌وجو و پیدا کردن مقالات و کتاب‌های مفید این حوزه. پس از جست‌وجو به حدود ۱۰۰ مقاله رسیدم. فکرم این بود که اگر یک سری مقالات پیدا شود؛ از کنار هم گذاشتن آن‌ها پازلی تشکیل می‌شود که خواننده را درگیر کند و خواننده حوصله خواندن آن را داشته باشد. از میان این صد مقاله حدود ۲۰ مقاله‌ای که به فیلم کوتاه ارتباط داشت انتخاب شد. این مقالات اقتباس ادبی برای سینما را از انتخاب سوژه و ایده‌یابی تا ساختارهای فیلم کوتاه و مقایسه آن با داستان کوتاه بررسی می‌کنند. بحث‌های مربوط به فرم را متاسفانه در آموزش‌های سینمایی کم داریم و نقطه ضعف جدی سینمای ایران همین است که پشتوانه آکادمیک ضعیفی دارد. در این حوزه مشابهت‌های ساختاری کم کار شده است. حتی ژانرهای مختلف ادبیات که قابل برگردان ژانرهای مختلف سینمایی هستند؛ کم است. در یکی از مقالات آکادمیک برخوردم به این موضوع که یکی از ژانرها شعر است. در نهایت مجموع مقالاتی را انتخاب کردم که در ادبیات سینمای ایران سابقه‌ای نداشتند. مقوله‌ها، مباحث و فوت‌های کوزه‌گری در مقالات مطرح می‌شود که به نظرم برای فیلم سازان جوان مفید خواهد بود.
-در کتاب به آثار سینمایی بلند هم پرداخته اید؟
رویکرد کتاب فیلم کوتاه است ما به جز یک مقاله آکادمیک که در حوزه وفاداری در فیلم‌های اقتباسی است، مشخصاً به سینمای بلند نپرداختیم. این مقاله هم در کنار مقاله شعر سینمایی دو مقاله آکادمیک کتاب هستند که هم طولانی‌تر هستند هم ارجاعات فراوان دارند و الزاماً چون مثال‌های آن از فیلم بلند است شاید مخاطب ارتباط آن را با فیلم کوتاه حس نکند؛ اما به درد هنرمندان فیلم کوتاه می‌خورد.
-درباره حق اقتباس و مشکلات آنچه مباحثی مطرح شده است؟
ما در این کتاب دو مقاله داریم که به مبحث معرفی حوزه مالکیت عمومی و حق اقتباس که به فیلم‌نامه‌نویسان یادآور می‌شود که چه گنجی در اختیار دارند از داستان های ایرانی و قصه‌های گلستان سعدی تا قصه‌های اساطیری که که در مالکیت عمومی است و بدون هیچ مشکل قانونی می توانند فیلم بسازند. از طرفی چون استفاده کردن از آثار نویسندگان معاصر اجازه نویسنده را می‌خواهد که باز مسائل خود را دارد و باید ابتدا جلب اعتبار کرد. در مجموع ما سعی کردیم جنبه‌ای ناگفته نماند و اگر فیلم ساز جوانی کتاب را دید تقریباً همه جنبه‌های مختلف اقتباس از ادبیات برای سینما برایش روشن شده باشد و نکته ناگفته‌ای نماند.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۴ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۸:۱۴ ق.ظ

دیدگاه


دو × 8 =