توفان روحانی یا نوش‌دارو پس از مرگ سهراب

توفان روحانی یا نوش‌دارو پس از مرگ سهراب

مهرداد خدیر
گروه جامعه: تا سهراب چه باشد. اگر سهراب، صلح و برجام است نمرده است و دولت اصول‌گرا و رییس جمهور اصول‌گرا هم ناگزیر از اجرای آن است چه رسد به همتی که با چند اگر و شاید، روی کاغذ بخت دارد. از رییس جمهوری خواسته بودیم از لاک سکوت بیرون بیاید و توضیح را به بعد موکول نکند. او هم امروز چنین کرد. پس، همین جای استقبال دارد. حسن روحانی گفت:
– در این انتخابات (مناظره ها و تبلیغات انتخابات) فهمیدیم چقدرزنان، خوب هستند. چقدر اقوام خوب هستند. همه از زنان و اقوام می‌گویند.
– کسانی که می‌خواهند دولت و قدرت را به دست بگیرند که انگار نه انگار در همین نظام بوده‌اند. از کره مریخ که نیامده‌اند.
– با شعور مردم بازی نکنید! حقیقت را اگر نمی‌گویید، واقعیت را حداقل انکار نکنید.
– من وعده داده بودم نگذارم جنگ شود و نگذاشتم. به وعده‌های اقتصادی هم در دولت اول عمل کردم. در دولت دوم اما درگیر جنگ اقتصادی شدیم. شدیم یا نشدیم؟ در سال ۹۳ تورم ۳۵ درصدی را به ۱۵ درصد رساندیم یا نه؟
– بله، در سال ۹۷ شرایط عوض شد. اما چرا عوض شد؟ چون وارد یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی شدیم. آقای صدا وسیما! در سؤالات خود می‌پرسیدی وارد جنگ اقتصادی شدیم یا نشدیم؟ تازه همین هم اگر کرونا پیش نمی‌آمد رو به بهبود بود. کرونا اما همه چیز را برهم زد. ۱٫۱ میلیون نفر را بیکار کرد. کرد یا نکرد؟
– در سؤالات مناظره‌ها جنگ اقتصادی مطرح نشد. گویی اصلا ترامپ نبوده است! بدترین جمهوری خواهان مگر کنار او نبودند تا ریش? ما را بکنند؟
– آقای صدا وسیما! می‌پرسیدی برجام آری یا نه؟ تحریم که معلوم است بد است. برجام را بپرس.
– کسانی که با من سینه به سینه می‌شدند و پرونده درست می‌کردند که فضای مجازی باید فیلتر شود حالا از پهنای باند حرف می‌زنند . قبلا این پهنا چقدر اذیت‌شان می‌کرد و حالا چقدر خوب شده این پهنای باند! خدا را شکر که دیگر هیچ کس نمی تواند بگوید طرفدار فیلترینگ است. سخنان روحانی صریح و روشن است. اما آیا می‌توان آن را نوش‌دارو پس از مرگ سهراب دانست؟ نوش‌دارو پس از مرگ سهراب، وقتی است که سهراب، مرده باشد. سهراب اما مگر مرده است؟
تا سهراب چه باشد. اگر سهراب، صلح و برجام است نمرده است و دولت اصول‌گرا و رییس جمهور اصول‌گرا هم ناگزیر از اجرای آن است چه رسد به همتی که با چند اگر و شاید روی کاغذ بخت دارد.اگر سهراب، اعتماد و سرمایه اجتماعی است شاید مرده باشد. اگر سهراب، ایران باشد ایران اما زنده است.
آرتور کوستلر می‌گوید: هر اعطایی را می توان بازپس گرفت و از هر افزودنی کاست اما آگاهی پس گرفتنی و کاستنی نیست.
»هیچ‌کس امروز جرأت نمی‌کند بگوید که با فیلترینگ، موافق است. کسانی که سینه به سینه من ایستادند و پرونده سازی‌ها کردند که باید فیلتر شود، امروز مخالف فیلترینگ شده‌اند. امروز الحمدلله با تحریم مخالف‌اند و می‌گویند باید به برجام برگردیم.«
اینها نوشتم تا به این سخن برسم که »سهراب« نمرده چراکه سهراب، همان آگاهی عمومی و چیرگی گفتمان صلح و توسعه در جامعه و اگرنه الزاما در سطوح مختلف حاکمیت است اما ولو به قصد کسب قدرت به هر رو برزبان برخی از نامزدهای شهره به اقتدارگرایی و مخالفت با مظاهر توسعه نیز جاری می‌شود.
دکتر محمد فاضلی پژوهش‌گر توسعه هم نوشته است: «‌هیچ نامزدی از تخریب برجام، از محدود کردن اینترنت و فضای مجازی، از مداخله در حریم خصوصی مردم، از محدودیت برای زنان، از رویکرد غیر تعاملی در سیاست خارجی و از محدود کردن آزادی نمی‌گوید. زیرا گفتن اینها رأی‌سوز است. کاش به اینها عمل هم نکنند، چون مملکت‌سوز است.
صریح‌تر و ملموس‌تر را حسین دهباشی نوشته و تحول را نه از بالا به پایین که از پایین به بالا و حاصل سلیقه »دهه هفتاد، هشتادی‌ها« دانسته که سبب شدند یکی چروک‌ها را بوتاکس کند و دیگری پینه پیشانی را بپوشاند و سومی در مذمت گشت ارشاد سخن بگوید (و نمایندگان تفکر گشت ارشاد هم هیچ به روی خود نیاوردند و به حساب توهین به مقدسات نگذاشتند) و چهارمی به رغم منع صریح ستاد کل نیروهای مسلح، خدمت سربازی را بخشی از جریان اتلاف وقت جوانان بداند و قس علی هذا…
جامع? ایران نوگراست. انقلاب ایران نیز مدرن بود و اگر جنگ رخ نمی‌داد آرمان هایی چون دموکراسی به محاق نمی‌رفت. در محدود ترین انتخابات که یک رییس جمهوری سابق و رییس سه دور? مجلس و معاون اول کنونی رییس جمهوری هم از غربال شورای نگهبان عبور نکردند باز برای جلب آرای مردم، مظاهر مدرن انکار نمی‌شود.
با نسل تازه که با دنیای هوشمند سر و کار دارد دیگر نمی‌شود با ادبیات صدا وسیما صحبت کرد و بازیگران سریال‌های خودشان هم در دنیای واقعی این قدر مصنوعی نیستند و این یعنی جامعه به نوجویی ادامه می‌دهد و به عقب برنمی‌گردد.
این لطیفه را احتمالا شنیده‌اید که کاروان یا کارناوال یک سیرک، »اسب هنرمند« خود را جا گذاشت و رفت و اسب، پس از چندی با مدیر یک سیرک دیگر تماس گرفت و داستان را به او گفت و برای همکاری اعلام آمادگی کرد و مدیر سیرک متقابلاً پرسید: »بسیار خوب، حالا چه کاری بلدی و چه هنری داری که مردم را سرگرم و شگفت‌زده کند؟« اسب اما پاسخ داد: »من دارم با تلفن و به زبان شما با شما صحبت می‌کنم. هنری و مهارتی از این بالاتر؟!« گاه، آن قدر امری بدیهی و ملموس به نظر می‌رسد که از یاد می‌بریم تا چه حد دور از دست‌رس و در حد آرزو بوده است. شک نکنید که ناصر‌الدین شاه قاجار اگر در پی ۱۲۵ سال سر از خاک برآورَد از مشاهده این همه خودرو و مردمانی که همه با موبایل در حال صحبت‌اند شگفت زده می‌شود چرا که سلطانِ صاحب قران نیز چنین امکاناتی نداشت!
همچنان که اگر یکی از فقهای ۲۰۰ سال قبل را در میدان ولی‌عصر تهران قرار دهند و انبوهی از زنان و دختران جوان را در تهران در تردد ببیند شگفت زده خواهد شد. ایرانیان، دوست دارند مدرن زندگی کنند و اگر برجام احیا شود و دلار قدری پایین بیاید اولین تقاضا پس از تحریم‌ها و سخت‌گیری‌ها و کرونا سفر خارجی و مطالبه دستاوردهای تازه فناوری خواهد بود.
چنین جامعه‌ای را نمی‌توان با هیچ رمل و اسطرلابی به عقب راند مگر با فقیر کردن عمدی و اگر هم دولت به دست یک اصول‌گرا بیفتد (‌در صورت ادامه تردیدها برای حضور) یا باید تلاش کند ارابه جامعه برای حرکت به سوی مدرن‌شدن را خنثی کند که جز با فقیر سازی میسر نیست و ناراضی تراش است یا تلاش بی‌حاصلی را برای رفاه نسبی همزمان با سرکوب تمایلات طبقه متوسط باید سامان دهد یا با جامعه همراه شود و در این صورت طبقه متوسط تا نفسی تازه کند و از ذغذغه آب و نان، خلاص شود دوباره در تمنای دموکراسی خواهد کوشید.
پس به این خاطر نباید نگران بود. چون اکثریت جامعه ایران سال‌هاست دست به انتخاب زده و ذهن و شعور خود را یک سر به تبلیغات رسمی و القائات آموزش و پرورش نسپرده است. دغدغه البته هست. این که ایرانِ تشنه، خشک و بخش‌های وسیعی غیر قابل سکونت شود، این که نخبگانی نومید و خسته، رخت سفر بربندند و در غیاب نظارت و رقابت، کسانی به فکر چنگ‌اندازی بیشتر به منابع عمومی بیفتند.
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از عصر ایران، این دغدغه‌ها البته هست اما نباید فراموش کرد که آن سوی خط، یک اسب دارد با ما حرف می‌زند! اگر حمل بر توهین نمی‌شد می‌نوشتم ما خود، همان اسب‌ایم!

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۴ ق.ظ

دیدگاه


2 − = یک