توزیع مستقیم درآمد نفت باهدفمند کردن یارانهها
میثم پیلهفروش
گروه اقتصادی :موضوع نفت و نحوهی استفاده از درآمدهای ارزی حاصل از صدور آن، همواره مورد بحث اقتصاددانان و متخصصان امر بوده است. بهطور کلی، دو رویکرد به نفت و درآمدهای ارزی حاصل از صدور آن وجود دارد. رویکرد نخست با استناد به عملکرد اقتصادی و سیاسی ضعیف و نامطلوب کشورهای برخوردار از منابع غنی نفت، آن را بهمثابه بلا و پدیدهی شوم مینگرد که اثرات مخربی بر اقتصاد و سیاست کشورهای بهرهمند از آن خواهد داشت.
رویکرد دوم نیز با استناد به عملکرد اقتصادی کشورهایی همچون نروژ و نیز با بررسی و مقایسهی ساختارهای سیاسی و اقتصادی کشورها و کیفیت نهادهای آنها، نفت را بهعنوان موهبت میبیند که در صورت استفادهی درست از درآمدهای ارزی حاصل از صدور آن و همچنین ایجاد و تقویت نهادهای مربوطه، میتوان از دستاوردهای مثبت این موهبت بهرهمند شد. بنابراین نحوهی برخورد با درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت خام و همچنین کیفیت نهادها و ساختار اقتصادی و سیاسی هر کشور است که میتواند در ظهور و بروز بلایای ناشی از منابع نفتی مؤثر باشد.در ایران نیز نحوهی درست استفاده از درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت خام همواره مورد بحث و چالش اقتصاددانان و دولتمردان بوده است. اکثر اقتصاددانان و متخصصان امر بر این باورند که نحوهی برخورد دولتهای وقت با نفت و درآمدهای حاصل از آن بهگونهای بوده است که این موهبت را به میزان زیادی از کارکرد توسعهای دور کرده و با دامن زدن به بیماری هلندی، آثار سوئی بر اقتصاد و ساختار حکومت در کشور داشته است. افکار عمومی نیز بر این باور است که ثروت نفت عملکرد اقتصادی کشور را تحلیل برده و اثر سوئی بر ساختار سیاست در کشور داشته است؛ بهگونهای که برخی چنان راه اغراق را میپیمایند که از ثروت نفت در کشور، بهمثابه بلا و نفرین یاد میکنند. به این مفهوم که نحوهی استفاده از ثروت نفت در کشور بهگونهای بوده است که نتایج رفاهی و توسعهای مورد انتظار از آن را به بار نیاورده است؛ چنانکه گویی اقتصاد کشور به بلای منابع گرفتار شده است. علاوه بر این، یکی از مشکلات منابع عظیم نفتی در ایران، تبدیل دولت به دولتی رانتیر بوده است. از سال ???? تاکنون، بخش عمدهای از درآمد دولت ایران از راه فروش نفت به دست آمده است و در واقع شرط اول دولت رانتیر، در ایران برقرار است. این رانت یعنی بازده نفت خام وابستگی ناچیزی به ابزارهای داخلی تولید دارد و بهویژه سهم نیروی کار بخش نفت از کل نیروی کار کشور بسیار ناچیز است. بر این اساس، درآمد نفت بهعنوان نتیجهی نیروی کار و سرمایهی داخلی نیست، بلکه نوعی عایدی بادآورده محسوب میشود (شرط دوم و سوم). در ایران نیز مانند اکثر کشورهای نفتی، دولت درآمدهای نفتی را دریافت و خرج میکند (شرط چهارم وجود دارد). این حجم عظیم منابع، تأثیر زیادی بر دولت، روابط دولت و جامعه و همچنین بر اقتصاد ایران داشته است؛ بهگونهای که دولت رانتیر خود به مانعی برای توسعهی ایران تبدیل شده است. توزیع مستقیم درآمدهای نفت بین مردم، راهکار دیگر استفاده از منابع نفتی است که در ایران با قانون هدفمند کردن یارانهها، فارغ از شیوهی اجرا مورد توجه جدی قرار گرفت و نظرات متفاوتی دربارهی نقاط قوت و ضعف آن بیان شد. عدهای این روش را اتلاف منابع میدانند و با آن مخالفاند و دستهای دیگر این کار را تنها راه عوض کردن جایگاه دولت و مردم و خلاصی از دولت رانتیر در ایران میدانند.از طرف دیگر، برخی دولتمردان در برهههایی با بیاعتنایی به ظهور و بروز بیماری هلندی و فراتر از آن، بلای منبع نفت، به تزریق بیرویهی درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت خام کشور به اقتصاد داخلی از طریق تأمین کسریهای بودجهی مزمن، پرداخت یارانهها و سرمایهگذاریهای دولتی پرداختهاند. در این میان، حتی برخی دولتها با استناد ناقص به شواهدی مخدوش، ضمن رد حادث شدن بیماری هلندی در اقتصاد ایران، اقدام به تزریق و هزینه کردن اشتباه دلارهای نفتی کردهاند.
کشورهای دارندهی منابع تجدیدناپذیر، بهویژه کشورهای دارندهی منابع هیدروکربنی، همواره با این سؤال مواجه هستند که »منابع حاصل از فروش منابع تجدیدناپذیر«چگونه مدیریت شود؟ هر کشوری متناسب با سطح توسعهیافتگی خود، قواعدی برای استفاده از درآمد حاصل از منابع تجدیدناپذیر، که عمدتاً بهصورت ارز خارجی است، انتخاب کرده و به کار میبندد. بهصورت نظری، شیوههای ممکن و سناریوهای متصور زیر برای استفاده از این منابع به نظر میرسد: الف) مصرف کردن
ـ تبدیل ارز خارجی به پول ملی و اختصاص آن به برنامههای عمرانی،ـ توزیع ارز خارجی بین شهروندان
ـ تبدیل ارز خارجی به پول ملی و توزیع آن بین شهروندان ب) پسانداز کردن و سرمایهگذاری
ـ سرمایهگذاری مستقیم ارز خارجی در کشورهای دیگر،ـ سرمایهگذاری ارز خارجی در بازارهای مالی بینالمللی
ـ تبدیل ارز خارجی به پول ملی و سرمایهگذاری آن در صندوقهای ویژه (مانند پرداخت وام ریالی از صندوق توسعهی ملی)
ـ سرمایهگذاری ارز خارجی در صندوقهای ویژه (مانند حساب ذخیرهی ارزی در ایران)
با استخراج نفت و سرازیر شدن درآمدهای هنگفت به کشورهای تولیدکننده، مسائل متعددی در تعداد زیادی از این کشورها ظهور کرد. انتخاب هرکدام از راهکارهای مزبور، تبعات مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در کشورهای دارندهی نفت خواهد داشت. به نظر میرسد ارائهی راهکاری برای استفاده و تقویت وفاق و انسجام ملی در ایران، که آثار منفی دولت رانتیر را نداشته باشد، یکی از مسائل اصلی کشور است. با توضیحات مذکور، به نظر میرسد پژوهش دربارهی سازوکارهای بهینهی استفاده از منابع نفتی در کشوری که برخوردار از بیشترین منابع هیدروکربونی دنیاست، یکی از ضروریترین اقدامات مورد نیاز کشور است.?? به همین دلیل، رهبر انقلاب در جلسهی تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی (?? اسفند ??)، از نفت بهمثابه »نعمتی«برای کشور یاد کردند که تبدیل آن به »فرصت« یا »تهدید«، بستگی به چگونگی سیاستگذاری مسئولین کشور دارد. ایشان چنین فرمودند: »نکتهی هفتم [از مؤلفههای سیاستهای مقاومتی]، کاهش وابستگی به نفت است. یکی از سختترین آسیبهای اقتصادی ما همین وابستگی به نفت است. این نعمت بزرگ خدادادی برای کشور ما در طول دهها سال، مایهی فروریختگیهای اقتصادی و فروریختگیهای سیاسی و اجتماعی شد. باید ما یک فکر اساسی بکنیم. ما نمیگوییم از نفت استفاده نشود، [بلکه] تکیهی ما بر استفادهی حداقلی از فروش نفت خام است. نفت را میتوان بهصورت فرآورده در اختیار گذاشت که در این سیاستها دیده شده. یک کار اساسی و مهمی که باید انجام بگیرد، این است.
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۵:۰۴ ب.ظ