تأثیر مجالس عزاداری امام حسین برهویت زنان دوره قاجاریه

تأثیر مجالس عزاداری امام حسین برهویت زنان  دوره قاجاریه

قسمت دوم.
گروه تاریخ :همچنین زن‏ها شب‏ها ومردان روزها با سرو پاهای برهنه برای عزاداری بیرون می‏آمدند و با تعزیت، به همدیگر تحیت و سلام می‏کردند و برای حادثه غمبار حسین محزون می‏شدند.
یا دعبل خزاعی وقتی اشعارش را در رثای آن بزرگوار می‏خواند، به وضوح پیداست که تلاش دارد تنها عمق فاجعه را به حضار نشان دهد.اما در عصر قاجار خصوصا اواخر عصر قاجار تا عصر حاضر، تغییرات عمده‏ای در مجالس عزاداری داده شد.
یکی از آن تغییرات اطلاع‏رسانی و تبلیغ عمومی دین اعم از احکام و فقه، کلام و سایر معارف دینی در مجالس عزاداری است. یکی از علل این امر می‏تواند این باشد که در یکی دو قرن اخیر مداحان و شاعران از روضه‏خوان‏ها و (وعاظ) تمایز یافته‏اند.
یعنی اگر در قرون اولیه، دعبل هم شاعر بود هم خواننده شعر و هم مصیبت‏خوان، از دوره قاجار به بعد این وظایف تقسیم شده و هر کسی کار معینی را انجام می‏دهد. لذا وعاظ فرصت بیشتری را دارند تا معارف دینی را هم به عزاداران بیاموزند و مداحی و نوحه‏سرایی را به مداحان و نوحه‏سرایان واگذار کنند.
در شرایطی که زنان از اولین امکانات آموزشی بی‏بهره بودند، این مجالس فرصت خوبی برای آموختن و فراگیری ضروریات اجتماعی و دینی محسوب می‏شد. و همچنین به موازات پیشرفت‏های جهانی دو قرن اخیر انتظارات مستمعان نیز بیشتر شده و وعاظ هم مایلند تا از این فرصت در تبلیغ دین به بهترین وجهی استفاده کنند.
بنابراین می‏بینیم که در مجالس وعظ بعضا مطالبی عنوان می‏شد که اصلاً ربطی به حادثه کربلا نداشت و چه بسا مسائل روز در مجالس وعظ طرح و عنوان می‏گردید. به عنوان نمونه می‏توانید به روزنامه الجمال که متن سخنرانی‏های سیدجمال‏الدین واعظ اصفهانی را در سال‏های ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴••• .ق در تهران چاپ می‏کرد، مراجعه کنید.
موضوع دوم: شرکت انبوه زنان ایران (خصوصا در شهرها) در مجالس روضه‏خوانی از دوره قاجار:هر چند زنان ایرانی در همه ادوار علاقه‏مند شرکت در مجالس وعظ و سخنرانی و پی‏گیر امور اجتماعی بوده‏اند، اما شرکت زنان در این گونه مجالس در قرون گذشته با مشکلات زیادی همراه بوده، چنانچه اسرارالتوحید در مورد مجلس و وعظ ابوسعید ابوالخیر می‏نویسد:… در همان زمان دختر استاد بوعلی دقاق کدبانو فاطمه که درحکم استاد امام ابوالقاسم قشیری بود، از استاد امام ابوالقاسم دستوری خواست تا به مجلس شیخ ما بوسعید برود.
استاد امام در آن ایستادگی می‏نمود و اجازت نمی‏کرد. چون به کرّات بگفت، استاد گفت دستوری دادم اما متنکروار و پوشیده شو و ناونه به زبان نیشابوریان یعنی چادر شب کهنه، بر سر افکن تا کسی ظن نبرد که تو کیستی، کدبانو فاطمه چنان کرد و چادری کهنه بر سر گرفت و پوشیده به مجلس شیخ ما آمد و در میان زنان بر بام نشست..
همچنین در مورد شرکت در مجلس شیخ نه اینکه مسجدی یا خانه‏ای باشد و نیمی مردان و نیمی زنان یا تمامی آن مجلس را زنان تشکیل دهند بلکه معمولاً مجلس برای مردان برگزار می‏شد. اسرارالتوحید می‏گوید زنان برای شنیدن سخنان ابوسعید در پشت‏بام‏ها ازدحام کرده بودند.اما پدیده جالبی که در دوره قاجار با آن مواجه هستیم عبارت است از ارزشمند شدن شرکت زنان در مجالس روضه‏خوانی و به تبع آن هجوم زنان به این مجالس و همچنین کثرت برگزاری این گونه مجالس در منازل می‏باشد چنانچه کسروی می‏گوید: در محرم سال ۱۳۲۴ در تبریز علاوه بر مساجد و تکایا از هر ده خانه در یک خانه مراسم عزاداری بر پا بود
مستوفی شرکت زن‏ها در مجالس روضه‏خوانی را چنین توصیف می‏کند: فعال‏ترین بُعد حضور اجتماعی زنان در دوره قاجار، شرکت در مراسم عزاداری ماه محرم، روضه‏خوانی و نمایش‏های تعزیه بود. لازم به ذکر است که این مراسم در آن دوره مدت زمان بیشتری را در بر می‏گرفت.
در دوره قاجار در تهران، در هر محله و بر سر هر گذری، تکیه‏ای وجود داشت که مردم در ماههای محرم و صفر [حداقل به مدت ۶۰ روز] به برپایی مراسم روضه‏خوانی در آن می‏پرداختند. بهترین و مفصل‏ترین مجالس روضه‏خوانی ماه محرم در مسجد حاج شیخ عبدالحسین برگزار می‏گردید که گاه جمعیت شرکت‏کننده در آن متجاوز از ده هزار زن و مرد می‏شد.
در بررسی منابع تاریخ معاصر بارها به مسئله حضور فعال زنان در چنین مراسمی برخورد می‏کنیم. مثلاً مهدی قلی‏خان هدایت گزارش می‏دهد: در تکیه دولت، اطراف سکو از زن‏ها پُر می‏شد، قریب شش هزار نفر، مردها به علت کثرت جمعیت زنان، بدان راه نمی‏یافتند..
همچنین طبق منابع موجود این نکته مسلم است که شرکت انبوه زنان در مجالس روضه و مراسم عزاداری تنها به تهران و تکیه دولت اختصاص نداشت. همچنین اختصاص به محرم و صفر نیز نداشت بلکه در شب‏های جمعه و وفیات و جهت ادای نذر نیز برگزار می‏شد.
کسب اجر اخروی، نیت برای توبه از معاصی افزودن بر اطلاعات دینی، دیدن رجال سیاسی روحانیون، مراجع بزرگ و شنیدن مواعظ آنها در کنار محظوظ شدن از لذت در جمع واقع شدن مشارکت در طبخ غذا و تناول آن از انگیزه‏های کوچک و بزرگی بودند که به حضور زنان در این مراسم قوت می‏بخشید.
در نتیجه این دو موضوع، درست در زمانی که به قول علی‏اصغر شمیم »زن در خانه زندگی می‏کرد و تقریبا هیچ گونه ارتباطی با خارج از محیط خانواده نداشت«، حوادث تاریخی مهمی اعم از مشارکت سیاسی، مبارزات سیاسی و … که به تفصیل ذکر خواهد شد، از زنان ایران در تاریخ ثبت گردیده و این در صورتی است که هنوز مدارس امروزی دختران دایر نشده بود و زنان تقریبا به اتفاق از نعمت خواندن و نوشتن محروم بوده و حجاب نیز به شدت تمام مراعات می‏شد.توضیح اینکه در دوران قاجار خصوصا در عصر حکومت ناصرالدین شاه، تهران بارها شاهد تظاهرات دسته‏جمعی زنان، در سال‏های ۱۲۷۷ه••• .ق، ۱۳۰۲••• .ق و مهم‏تر از همه اینها قیام تنباکو در سال۱۳۰۹ه••• .ق بود. که عین ماجرا از تاریخ دخانیه شیخ حسن کربلایی نقل می‏شود:
به دنبال حکم ناصرالدین شاه به آیت‏اللّه‏ میرزای آشتیانی در روز یکشنبه دوم جمادی‏الثانیه ۱۳۰۹، مبنی بر اینکه یا حکم تحریم آیت‏اللّه‏ میرزای شیرازی را لغو کنید یا اینکه تهران را ترک نمایید، میرزای آشتیانی تصمیم گرفت که فردای آن روز (دوشنبه سوم جمادالثانیه) تهران را به مقصد عتبات عالیات ترک نماید.این خبر در شهر پخش شد و صبح روز دوشنبه مردم دسته دسته رو به محله سنگلج … روانه شدند.
هنگام ظهر زنان نیز دسته دسته و فوج فوج جمع آمده جمعیت زنان نیز انبوه شد. پس از این اجتماع، اول کار زنان این بود که روانه بازارها شدند. هر دکان را گشوده دیدند، خواهی نخواهی بستند، تا به جایی که در تمامی [بازار] شهر به این عظمت، یک باب دکان دیگر گشوده نماند. این جمعیت زنان با آن همه انبوهی و کثرت پس از فراغت جستن از این کار تماما سرها را از روی چادرها لجن گرفته و …
تیموری این صحنه را چنین وصف می‏کند جمعیت زنان با روبند سفید و چاقچور که اغلب سر خود را لجن مالیده و شیون و ناله می‏کردند و یا حسین یا حسین می‏گفتند بسیار دلخراش بود.
کربلایی در ادامه می‏نویسد:همین قدر در شرح عظمت این هنگامه می‏توان گفت که این چنین شورش و غوغای عظیمی را پیش از آنکه به عیان آید هیچ وهمی نمی‏اندیشید.
این جمعیت زنان که در هنگامه‏جویی پیش‏آهنگ شورشیان بودند، نخست طرف خطابی را که در نظر خود معین داشتند، به اسم شاه‏باجی، شاه‏باجی سبیلو، مخاطب ساخته. یکمرتبه صدای یا علی و یا حسین از تمامی این همه مخلوق بلند شده …
از این چنین هنگامه عظیمی که دفعتا در میدان ارک [سلطنتی] بر پا گردید، تمامی اجزای دولت خاصه [اهل [حرمسرای سلطنتی را وحشت و دهشت عظیمی فرا گرفته از صدر تا ساقه مضطرب و پریشان شدند ... در ضمنِ هر فصلی نیز فریادهایی بدین مقوله بلند بود که ای خدا! می‏خواهند دین ما را از بین ببرند، علمای ما را بیرون کنند تا فردا عقد ما را فرنگیان ببندند اموات ما را فرنگیان کفن و دفن کنند، بر جنازه ما فرنگیان نماز گزارند ... بالجمله؛ جمعیت زنان پس از این هنگامه، از ارک مراجعت نموده به مسجد شاه رفتند؛ مصادف افتاد که در آن هنگامه آقای امام جمعه در بالای منبر مشغول وعظ [علیه نهضت تحریم میرزای شیرازی] و تهدید مردم بودند به خیال اینکه شاید این گونه فتنه عظیم را به پاره‏ای تهدیدات بتوانند فرو نشانند.
جمعیت زنان هجوم آورده، همین که از وضع صحبت آگاهی یافتند یک دفعه آغاز فریاد و فغان کرده آنجا نیز به تفصیلی که شرح‏دادنی نیست قیامت کردند … واعظ بیچاره را به افتضاح هر چه تمام‏تر از منبر به زیر آورده و از آنجا دوباره به ارک مراجعت نمودند.
جمعیت مردم به حدی شد که تمام کوچه و بازارها تا میدان ارک یک وصله پیوسته زن و مرد بود. راه عبور و مرور از کوچه و بازارها بالمرّه مسدود گردید. فریاد و افغان وا شریعتاه و وا اسلاماه، یا علی، یا حسین، از تمامی این همه مخلوق پیوسته بلند بود.
تمامی شهر به این عظمت را چنان ضجه [و ناله] و غلغله و شور و شیون فرا گرفته بود که به وصف نتوان درآمد.
لازم به یادآوری است که چنین تحرک سیاسی منحصر به زنان پایتخت نبود بلکه نمونه‏های مشابهی در اصفهان(۲۵) و تبریز و … گزارش شده است.
نکات مهمی که تقریبا در همه موارد اجتماع زنان مشترک بود عبارتند از: اصل رعایت حجاب کامل سنتی ـ استفاده از شعارهای اسلامی ـ دفاع از علما و روحانیت. جالب اینجاست که روشنفکران عصر ما در توجیه این وقایع تاریخی راه به خطا رفته و سعی می‏کنند با الگوهای غربی این وقایع را توجیه کرده و همه موارد شبیه این را با یک چوب رانده و برای همه امراض نسخه‏های مشابه بنویسند.
به عنوان مثال خسرو معتضد و نیلوفر کسرا در تحلیل حوادث فوق می‏گویند: با پیشرفت زمان و روشن شدن اذهان مردم، مردان و زنان روشنفکر و آزاداندیش جامعه به اهمیت نقش زنان در پیشبرد فعالیت‏های اجتماعی و مسئولیت خطیر خود در تکوین جامعه روشن‏تر و زیبنده‏تر پی بردند.
با افزایش هوشیاری اجتماعی و آشنایی با علوم جدید و اصطلاحات هر چند کوچک که در این دوران صورت گرفت … افزایش رفت و آمدهای خارجی‏ها به ایران و آشنایی با شیوه زیستی بانوان ایشان … بر اهمیت اثر زنان در ایجاد جامعه فعال‏تر اذعان نمودند.
این جملات هر چند برای محافل سرّی و اتحادیه غیبی نسوان یا زنان درباری مثل تاج‏السلطنه و در خصوص بانوان بعد از کشف حجاب رضاخان، صادق است اما وقایع قبل از مشروطه خصوصا وضعیت زنانی که درد دین داشتند و تنها برای دفاع از اسلام و علمای دین قیام کرده و می‏کنند، را نمی‏تواند توجیه کند.
تحریف عمدی یا اشتباه دیگر روشنفکران این عصر این است که در مورد حوادثی که زنان به انگیزه غیر دینی به میدان می‏آیند مثل حادثه قحطی نان در سال ۱۲۷۷ که زنان تظاهرات کرده و ناصرالدین شاه هنگام بازگشت از شکار با انبوهی چند هزار نفری زنان روبه‏رو می‏شود،این گونه حوادث را با آب و تاب شرح و تفصیل می‏دهند اما وقتی نوبت به مواردی می‏رسد که تنها انگیزه قیام زنان درد دین بوده با شتاب هر چه تمام‏تر فقط به ذکر گوشه‏هایی نارسا اکتفا می‏نمایند.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۵:۱۳ ق.ظ

دیدگاه


+ 4 = سیزده