انسان برای ایمان واقعی به آزادی و اختیار نیاز دارد

انسان برای ایمان واقعی به آزادی و اختیار نیاز دارد

گروه فرهنگی: انسان، برای همیشه آزاد آفریده شده است، خوب را از بد تشخیص می‌دهد و آنطور که می‌خواهد عمل می‌کند. او اختیار دارد که با کمک واسطه بزرگ انسان‌ها، آزادی و زندگی ابدی را انتخاب کند و یا از طریق بندگی و قدرت شیطان، اسارت و مرگ را برگزیند.
تصور کنید که می‌خواهید برای شام بیرون بروید و یک سالاد سفارش دهید اما گارسن به شما می‌گوید که سالاد رستوران تمام شده و می‌توانید به جای آن سوپ انتخاب کنید. چه حسی به شما دست خواهد داد؟ انتخاب بین سوپ و سالاد انتخاب خوبی است اما یکی از ویژگی‌های طبیعت انسان را نشان می‌دهد: هیچکدام از ما دوست نداریم ما را مجبور به انتخابی کنند.
ما دربرابر اجبار مقاومت می‌کنیم. حتی وقتی با تصمیمات جدی‌تری روبه‌رو می‌شویم، آنهایی که پیامدهای اخلاقی دارند، خیلی مهم است که طبق نظر خودمان باشد. خدا به ما اختیار داده و همیشه به آزادی ما برای انتخاب احترام می‌گذارد. بااینکه همیشه خودمان مسئول انتخاب‌هایمان هستیم و این انتخاب‌ها همیشه عواقبی در بر دارد، چه خوب و چه بد، خداوند هیچوقت از زور استفاده نمی‌کند.
درواقع، خدا این آزادی را در ما به وجود آورده است و می‌داند که انسان برای اینکه واقعاً و به طور کامل به او ایمان بیاورد، به آزادی و اختیار عمل نیاز دارد. او به آدم و حوا می‌گوید که میوه ممنوعه را نخورند اما همچنین می‌گوید، »بااینحال خودتان می‌توانید انتخاب کنید.«
خوشبختانه اکثر ما در شرایطی زندگی می‌کنیم که به ما این امکان را می‌دهد که بتوانیم از این اختیاری که خداوند به ما هدیه کرده است استفاده کنیم و تصمیماتی بگیریم که سرنوشتمان را تعیین می‌کند.
خیلی مهم است که بخاطر حفظ آزادی خودمان آزادی دیگران را زیر پا نگذاریم. حتی اگر تصور کنیم که چیزی که فکر می‌کنیم به نفع دیگری است، خیلی مهم است که عقاید و نظرات خودمان را به آنها تحمیل نکنیم.
*گرفتن تصمیمات مهم
بعضی افراد به خود می‌بالند که هیچوقت مجبور نشده‌اند تصمیم مهمی بگیرند. آنها خودشان را افرادی صبور و مهربان می‌دانند. نگرش آنها به زندگی این است که زندگی کنند و به دیگران هم اجازه زندگی دهند.
صبور و مهربان بودن خصایص اخلاقی بسیار خوبی است که به دیگران این امکان را می‌دهد که هر طور که می‌خواهند انتخاب کنند. اما هیچ کاری نکردن خود یک انتخاب است و البته انتخاب جالبی نیست. همینطور اینکه اجازه بدهید افراد دیگر، جامعه یا سازمان‌های سیاسی برای شما تصمیم بگیرند.
بعنوان مثال، چون برخی فیلم‌های غربی روابط صمیمانه جنسی قبل از ازدواج را مسئله‌ای طبیعی و قابل‌قبول نشان می‌دهند، به این معنی نیست که واقعاً اینطور است. شخصیت ما با انتخاب‌هایی که براساس اخلاقیات می‌گیریم شکل گرفته و رشد می‌کند. و بر خلاف باور عموم، درست و غلط در جهان وجود دارد. حقیقت نسبی نیست و گناه فقط قضاوت یک فرد نادان نیست.
اما اگر درست و غلط به شما یاد داده نشده باشد، چطور می‌توانید انتخاب درستی داشته باشید؟ استفاده هوشمندانه از اختیاری که به شما داده شده است، نیاز به دانستن قوانین، تضادها آزادی نامحدود برای انتخاب کردن و درک حقیقت است که آن را می‌توانید در کتاب‌های مقدس پیدا کنید. بدون کمک این کتاب‌ها ازطریق تجربیات تلخ خودتان است که درس می‌گیرید و با انتخاب‌های ساده‌تر، خودخواهانه و گناهکارانه هیچوقت خوشبختی واقعی را تجربه نخواهید کرد. طعنه‌آمیز است که چطور انتخاب چیزهایی که به نظر ساده‌تر می‌رسند، مثل گناه لذت، تنبلی و خودخواهی، باعث میشود زندگی‌هایمان سخت‌تر و در طولانی‌مدت توام با ناراحتی و بدبختی گردد.
معمولاً از راهبه‌های مجرد سوال می‌شود که چطور تابحال با هیچکس رابطه جنسی برقرار نکرده‌اند و اینکه آیا دوست ندارند چنین رابطه‌ای داشته باشند؟ یکی از این زنان پاسخ می‌دهد، موضوع خواستن نیست.
خواندن محض راهنمای درستی برای رفتار اخلاقگرایانه نیست. خواب شب یا رفتن به سر کار برای کسی که بچه کوچک دارد ممکن است تبدیل به آرزو شود، اما یک پدر یا مادر وظیفه‌شناس تصمیم می‌گیرد که هر نوع فداکاری برای فرزندان خود بکند. داشتن یک انتخاب درست، نیاز به نظم دارد. نکته کنایه‌آمیز این است که هرچه منظم‌تر باشیم و هرچه انتخاب‌های صحیح‌تری داشته باشیم، آزادی‌مان بیشتر می‌شود. گناه انتخاب‌های آینده ما را محدود می‌کند: موادمخدر، الکل خیانت و امثال آن خیلی زود به صورت عادت درمی‌آیند و ترک آنها خیلی سخت می‌شود. آن اعتیاد ارباب ما می‌شود و ما برده آن. سوءاستفاده از آزادی آن را فلج می‌کند.
*شجاعت اخلاقی
در دنیای امروز، مکان‌های مقدس و مذهبی باید راهنمایی برای تصمیمات سخت اخلاقی باشد. ما نیاز به شجاعت اخلاقی داریم.
به کمک تاریخ و کتب تاریخی می‌توانیم مسائلی که طی سال‌ها باعث جدا شدن افراد شده است را به سادگی درک کنیم. به مطالعه تاریخ به نظرمان یک طرف دنباله‌رو حق و طرف دیگر شر است. اما درمورد تضادهای دنیای امروز خیلی سخت می‌توان گفت که کدام طرف خیر و کدام طرف شر است. جانب‌گیری درمورد موضوعاتی اینچنینی خیلی سخت است مخصوصاً اگر طرفی که به آن تمایل دارید طرفداران چندانی نداشته باشد.راهبه‌ها تشویق می‌شوند که برخلاف نظر عموم مردم، پای اعتقادی که دارند بایستند. راهی که آنها برای زندگی انتخاب کرده‌اند شاید ساده یا جالب به نظر نرسد. گاهی اوقات با جانب‌داری از چیزی خودتان را در معرض تمسخر، تحقیر یا حتی آزار جسمی قرار می‌دهید. در چنین موقعیت‌هایی برای کمک به خداوند تکیه کنید. او از ما انتظار دارد که به چیزی که به آن اعتقاد داریم عمل کنیم و او نیز به ما شجاعت اخلاقی می‌دهد. توجه نکردن یا ساکت ماندن کافی نیست. حتی می‌تواند گناه باشد. باید سر چیزی که به آن اعتقاد دارید بایستید و مبارزه کنید.
*بی‌طرفی سیاسی
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از مردمان،بااینکه درمورد مسائل اخلاقی باید سر اعتقادات بایستیم، اما درمورد مسائل و جانب‌داری سیاسی باید بیطرف باشیم و به هرکس اجازه دهیم براساس قضاوت خود انتخاب کند. همه انسان‌ها اختیار دارند کسی را انتخاب کنند که تصور می‌کنند رویکرد سیاسی او با اهداف شخصی زندگی آنها هماهنگ‌تر است. EMAIL.agazadeh1@gmail.com

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۲ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۶:۵۷ ق.ظ

دیدگاه


+ یک = 7