انتقاد شدید جریان‌های سیاسی از دولت هاشمی

انتقاد شدید جریان‌های سیاسی از دولت هاشمی

گروه تاریخی: در سال‌های آخر دوره اول ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، به تدریج سیاست‌های دولت از سوی نیروهای مسلح اسلام‌گرای راست و چپ با انتقاد و مخالفت مواجه شد.
گروه‌های چپ‌گرا عمدتاً از طریق برخی نشریات و روزنامه‌های خود به طرح انتقاد علیه سیاست‌های رفسنجانی، به ویژه سیاست‌های اقتصادی او و تشدید فشار بر طبقات متوسط و پایین می‌پرداختند. در مقابل، انتقادها و حمله‌های نیروهای راست‌گرا بر رفسنجانی وسیع‌تر و مؤثرتر بود.
نیروهای راست‌گرا افزون بر ناخرسندی از برخی سیاست‌های اقتصادی دولت رفسنجانی، از آزادی‌های سیاسی و فرهنگی اجرا شده توسط این دولت، از جمله گسترش نسبی مطبوعات ناراضی بودند. این مخالفت‌ها به ویژه پس از آغاز به کار مجلس چهارم در سال ۱۳۷۱ تشدید شد.
نمایندگان جناح راست در این مجلس که اکثریت را در دست داشتند، به ویژه سیاست‌های وزارتخانه‌های کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی را که از مجریان این سیاست‌های آزادسازی بودند، مورد حمله‌های تندی قرار دادند و سرانجام رفسنجانی را به تغییر وزرای این دو وزارتخانه (عبدالله نوری و سید محمد خاتمی) ناچار کردند. بدین ترتیب فضای عمومی کشور در آستانه برگزاری انتخابات ششمین دوره ریاست جمهوری متأثر از پیامدهای اجرایی برنامه اول توسعه و برنامه تعدیل اقتصادی بود.
اجرای برنامه توسعه اول در این دوران، علاوه بر رونق بخشیدن به فعالیت‌های اقتصادی، باعث ایجاد ترک در سرمایه‌گذاری، تولید و اشتغال و تأمین رشد توسط سالیانه ۷٫۳ درصد تولید ناخالص داخلی شد و بازسازی خرابی‌های جنگ تا حدی ترمیم گردید.
اما اجرای برنامه تعدیل اقتصادی و خصوصی‌سازی به تدریج با موانع متعددی مواجه شد و با وجود برخی موانع ساختاری قانونی و همچنین پیامدهای تورمی برنامه و تبعات فرهنگی و اجتماعی آن به تدریج فشارهای متقاطعی را بر دولت آقای هاشمی وارد آورد.
به طوری که این دولت چاره‌ای جز تن دادن به یک چرخش و بازگشت به سیاست‌های گذشته و برقراری دوباره محدودیت‌های تجاری و کنترل‌های ارزی نداشت. بدین سالن سیاست‌های بعضاً متفاوتی توسط دولت اتخاذ گردید که عقب‌نشینی از برنامه مصوب تعدیل اقتصادی محسوب می‌شد.
از سوی دیگر، آقای هاشمی رفسنجانی در راستای برنامه توسعه اقتصادی خود و به منظور بهره‌گیری از امکانات بین‌المللی برای بازسازی اقتصادی کشور، بر گسترش ارتباط با جهان خارج و بیرون آوردن کشور از انزوای سیاسی دوران جنگ تأکید کرد و در این راستا بر لزوم تشنج‌زدایی در سیاست خارجی به عنوان یک اولویت مهم تأکید داشت و به این منظور تلاش‌های مختلفی را برای بهبود رابطه ایران با کشورهای همسایه، کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای اروپایی آغاز کرد که نتیجه آن بهبود نسبی روابط ایران و عربستان پذیرش قرارداد الجزایر توسط عراق و بازگشت اسرای ایرانی از آن کشور و بهبود نسبی روابط ایران با کشورهای اروپای غربی و گسترش روابط ایران با کشورهای بزرگی همچون شوروی سابق بود.
* انتقاد تند چپ از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چه بود
در حالی که در سال ۱۳۷۲ فضای انتخابات کم کم گرم می‌شد پیش‌بینی‌ها از قطعیت ریاست جمهوری مجدد آقای هاشمی رفسنجانی حکایت داشتند اما حضور آقای هاشمی رفسنجانی در رقابت‌های انتخاباتی برای دوره دوم، در شرایطی دنبال می شد که از سوی هواداران مجمع روحانیون مبارز و به خصوص روزنامه سلام مورد هجمه‌های جدی قرار گرفته بود.
جناح موسوم به چپ که با عدم اقبال مردم در انتخابات مجلس چهارم مواجه شده بود با بهانه قرار دادن رد صلاحیت برخی از چهره‌های خود موجی از انتقاد را به راه انداختند. ولی عملکرد بعدی آنها نشان داد که به خوبی پی برده‌اند که در افکار عمومی، شانسی برای پیروزی ندارند و بنا دارند تا به بازسای خود بپردازند و فضا را برای رقیب باز بگذارند اما این استراتژی هرگز به عدم انتقاد آنها از دولت منتهی نشد.
آقای هاشمی رفسنجانی از یک سو مورد نقد جناح چپ بود که وی را عامل شکست و حذف خود در انتخابات مجلس چهارم می‌دانستند و از سوی دیگر مورد انتقاد جناح موسوم به راست به دلیل استفاده از افراد چپ‌گرا در کابینه اول خود بود.حضور افرادی چون سید محمد خاتمی (وزیر ارشاد) مصطفی معین (وزیر فرهنگ و آموزش عالی) و عبدالله نوری (وزیر کشور) از آقای هاشمی رفسنجانی چهره دیگری ساخته بود.
اکثریت مجلس چهارم که با شعار حمایت از هاشمی روی کار آمده بودند کم‌کم به منتقدین جدی وی تبدیل شدند. با این حال در کنار حضور مجدد آقای هاشمی رفسنجانی در رقابت‌های ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که از سوی جامعه روحانیت مبارز و تشکل‌های همسو حمایت می‌شد سه چهره دیگر نیز از میان ۱۲۸ داوطلب پست ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان تائید صلاحیت شدند.
رقابت عبدالله جاسبی (رئیس وقت دانشگاه آزاد که عملا منصوب هاشمی بود) و مهندس رجبعلی طاهری (استاندار وقت تهران در دولت اول هاشمی) بیشتر به تائید سیاست‌های آقای هاشمی رفسنجانی شباهت داشت و تنها دکتر احمد توکلی بود که او را به چالش کشید.
احمد توکلی در نطق‌های انتخاباتی‌اش با تمرکز بر بی‌عدالتی اقتصادی و اجتماعی ناکارآمدی سیاست‌ها و مدیریت‌ها، امتیازطلبی و تجمل‌گرایی کارگزاران، و سیاست‌های ایدئولوژی زدایی و رفاه‌طلبی، فهرست بلندی از سوتدبیرها و سورفتارهای دولت پنجم را به چالش کشید.
در این مقطع احزاب جناح چپ شامل : مجمع روحانیون مبارز سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی،‌ خانه کارگر و … که موضعی انفعالی اتخاذ کرده بودند و نامزد خاصی را معرفی نکرده بودند مواضع توکلی را مورد توجه قرار داده و به انعکاس آن پرداختند.
روزنامه سلام به نمایندگی از این تفکر به پوشش خبری مناسبی از انتقادات توکلی نسبت به عملکرد دولت پنجم می‌پرداخت اما هیچ گاه از او حمایت نکرد.
در مقابل روزنامه رسالت که توکلی خود روزی سردبیر و از بنیانگذاران آن بود به حمایت تمام قد از آقای هاشمی پرداخت و اخبار توکلی را بسیار کم‌رنگ‌تر پوشش می‌داد.
در حالی که جامعه روحانیت مبارز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، حزب مؤتلفه اسلامی جامعه اسلامی مهندسین و جامعه اسلامی دانشجویان از آقای هاشمی رفسنجانی حمایت کردند، مجمع روحانیون مبارز به دبیرکلی مهدی کروبی، برخلاف دور اول، در دور دوم از آقای هاشمی رفسنجانی حمایت نکرد و موضع رسمی این تشکل سکوت در برابر نامزدها و دعوت مردم به شرکت در انتخابات بود.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱:۰۳ ب.ظ

دیدگاه


5 × چهار =