دشواری حفظ شخصیت دروغین درزیر سقف مشترک

دشواری حفظ شخصیت دروغین درزیر سقف مشترک

گروه خانواده وسلامت:طلاق با چه پیش زمینه هایی به وقوع می پیوندد و زوجین چه زمانی متوجه می شوند که زمان طلاقشان فرارسیده است چگونه می توان از این امر پیشگیری کرد و از عواقب آن دوری کرد.
وقتی که وارد دادگاه خانواده می‌شویم زوج‌های جوانی را می‌بینیم که با حالت اضطراب و آشفتگی روی صندلی‌ها نشسته‌اند یا در سالن‌های انتظار با حالت پریشان قدم می‌زنند و با خود کلنجار می‌روند و از درون در خود می‌سوزند.به‌طور معمول وقتی زمینه آشنایی فراهم می شود در وقت‌های مقرر و در محیط‌های گوناگون با هم رابطه کلامی برقرار می‌کنند و تا جایی پیش می روند که شخصیت خود را به یکدیگر نشان دهند تا طرف مقابل به درستی او را بشناسد. در واقع اولین قدم در شکست زندگی و وقوع طلاق، معرفی شخصیت قهرمانانه از خود است.
وقتی یکی از طرفین خود را فردی با درآمد بالا، احساسات و عواطف عشقی بی‌نظیر و روشن‌فکر معرفی می‌کند و خانم نیز خود را همسری قانع به درآمد کم همسر و توقع‌های کم و کدبانو بودن نشان می‌دهد، اولین جرقه های طلاق به وجود می آید.مدت ها بعد از ازدواج دو طرف دیگر نمی توانند شخصیت دروغین که از خود ساخته اند را حفظ کنند و شروع به ایرادگیری از هم می کنند و کم کم زمینه طلاق شکل می گیرد.
همه در زندگی شخصی خود دچار عصبانیت و دلهره می شوند. این احساسات کاملا طبیعی است و در هر رابطه ای پیش می آید. مخصوصا اگر در دوران نامزدی و شناخت همسر آینده خود هستید باید با چشمان کاملا باز و هوشیاری در عرصه زندگی متاهلی قدم بگذارید.
گاهی لازم است از یک رابطه بیرون بیایید و (حداقل برای مدتی) تنها زندگی کنید. گاهی دو طرف اشتباه می کنند و گاهی یک نفر چوب اشتباهات طرف مقابل را می خورد. در هر صورت بعضی مواقع لازم است از بطن رابطه بیرون بیایید و بهتر و درست تر به مسایل فکر کنید.بیشترین علت طلاق برسر وضعیت اقتصادی است ،از آنجایی که امروزه خانواده ها رو به سوی زندگی تجملاتی و تشریفاتی آورده اند، بسیاری از همسران قادر به برآورده ساختن نیازهای زیاد طرف مقابل خود نیستند. درآمد کم و ناامنی شغلی با رضایتمندی زناشویی پایین همراه است. هنگامی که زوجـین دائمـاً دربـاره پـول نگرانـی داشته باشند، رضایتمندی زناشویی پایین خواهد بود. به همین منوال، هر قدر در سطوح قشربندی اجتمـاعی پـایین تر بیاییم، میزان طلاق رو به افزایش می گذارد ولی بالعکس، میزان طلاق در بین گروه های دارای منزلت حرفه ای و فنّی، کمتر است. از طرف دیگر بیکاری نیز یکی از عوامل پیش بینی کننده طلاق است.
در عین حـال رضـایتمندی شغلی به ویژه برای شوهرها، با خشنودی زناشویی رابطه دارد و بنابراین شغل تاثیر بسزایی در غنی سازی رابطه دارد.
با توجه به اینکه عدم رضایت جنسی در بین زوجین یکی از دلایل طلاق است،وقتی بی میلی و نارضایتی وجود دارد، این حس در خانم یا آقا القا می شود که برای طرف مقابلش اهمیت و جذابیتی ندارد و به مرور زمان زمینه سرد شدن نسبت به یکدیگر ، اختلافات بیشتر، جدایی و طلاق عاطفی فراهم می شود.رضایت اولیه از رابطه جنسی یک عامل پیش بینی کننده قوی برای رضایت و تـداوم رابطه در زمان های بعدی است . از سوی دیگر، مشکلات جنسی اغلب به خاطر ارتباط ضعیف در زندگانی زناشویی است و لـذا قسـمتی از درمـان آنهـا بـرای مشکلات جنسی عبارت است از کمک به زوج ها برای بهبود رابطه کلی خود با طرف مقابل. درواقع هماهنگی جنسـی با رضایت زناشویی مرتبط است نه فراوانی فعالیت جنسی.
متاسفانه زوجین با بیان اختلافاتشان در بین خانواده و اطرافیان به شدیدتر شدن مشکلشان دامن میزنند و باعث دخالت های نادرست اطرافیان می شوند ،چراکه افراد مختلف تنها با توجه به تجربه زندگی خود راهکاری را ارایه می‌دهند و مهارت های لازم برای استحکام همه زندگی ها را یاد نگرفته اند، بنابراین وقتی زوجین از این راهکارهای گاهی اوقات قدیمی استفاده می کنند، نتیجه عکس را می گیرند و اختلافشان تشدید می شود.
متاسفانه مشکلی که در حوزه روانشناسی با آن مواجه هستیم باور و دید نادرست مردم نسبت به این حوزه است که معتقدند باید روانشناسان یک راهکار عمومی را درجهت حل مشکلات زوجین ارایه کنند ،درصورتی که در روانشناسی راهکارهای ارائه شده مبتنی بر سبب شناسی است.از پیامدهای ناگوار استفاده بی رویه از فضاهای مجازی، فیلمها و تبلیغات شبکه های ماهواره ای بوجود آمدن حس عدم اعتماد در زوجها است. زمانی که زوجها ارتباط کلامی و عاطفی ندارند، اولین تفکر حس سوءظن به یکدیگر است. خواه ناخواه این شرایط باعث تغییر و بوجود آمدن طلاق عاطفی در خانواده ها خواهد شد. بی شک زوجین نیاز به امنیت روانی دارند و در چنین شرایطی این احساس امنیت از بین می‌رود . آنچه در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که اوقات فراغت و حضور در این فضاها باید مدیریت شود و زمان محدودی به آن ها اختصاص یابد.
فیلم های پخش شده از شبکه های ماهواره ای باعث ترویج فرهنگ نادرستی در جامعه شده اند که خانم یا آقا میتوانند با چند نفر ارتباط داشته باشند. درواقع این مسئله باعث افزایش خیانت زوجین و عاملی برای طلاق است.
علت اصلی آشفتگی در خانواده عدم مهارت‌های کلامی و ارتباطی اعضا با یکدیگر است . مهارت‌هایی از جمله کنترل خشم، ‌نیاز سنجی در زوجین، شناخت جنس مخالف و … از جمله مهارت‌های مهمی است که می‌بایست به زوجین آموزش داده شود .
متاسفانه زوجین ما یاد نگرفته اند که چگونه با چالش های خود در زندگی کنار بیایند ، ناآگاهی و عدم مهارت زوجین فاکتور دیگری برای طلاق است. وقتی زوجین با مشکل و چالشی روبه رو می‌شوند و میخواهند شکایت یا انتقاد کنند مهارت لازم برای مطرح کردن نیازشان را ندارند و یاد نگرفته اند که چگونه با هم صحبت کنند .از همه مهمتر اینکه به دنبال یادگیری این مهارت هم نرفته اند.
هرچند که عوامل مختلفی میتواند زوجین را در مسیر طلاق قرار دهد اما مواردی که بعنوان عوامل طلاق مطرح شد عوامل شایع طلاق های امروزی است که جلوگیری از این پدیده بزرگ یک برنامه ریزی کلی و همه جانبه را می طلبد بنابراین تمام قوا و نهادهای حکومتی باید با برنامه ریزی های طولانی مدت در مبارزه با این پدیده وارد میدان شوند.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۵:۰۹ ق.ظ

دیدگاه


× هشت = 32