الزامات و راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی

الزامات و راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی

سید سعید زاهد
گروه اقتصادی: در جریان مدرن کردن اقتصاد ایران از اواخر دور? قاجار محور توسع? اقتصادی، درآمد نفت قرار گرفت و همه چیز بر این اساس تنظیم شد.
در دوران پهلوی اول، این روند با برنامه های شبه مدرنیستی ادامه یافت و در دوران پهلوی دوم، برنامه های توسع? کشور با محوریت نفت دولتی و سرمایه خارجی ادامه یافت. نتیجه این شد که اقتصاد کشور بر محوری برون زا تنظیم و توسعه یافت. بر این اساس، بدیهی است که هر وقت آن مرکز بیرونی اراده می کرد می توانست کل اقتصاد را فلج نماید. کما این که در دوران دولت دکتر مصدق که صنعت نفت ملی شد، با تحریم خرید نفت ایران توانستند به سادگی و با یک کودتای نیم بند آن دولت ملی را ساقط کرده زمین? وابستگی بیشتر را فراهم آورند. پس از انقلاب اسلامی نیروهای ملی با اتکاء به دیگر توانمندی های کشور، دریچه های تازه ای در اقتصاد گشودند و حداقل بخش زیادی از نیاز به سرمایه خارجی را با سرمایه های حاصل از فروش نفت و دیگر منابع عمدتاً معدنی تأمین نمودند. امروز می بینیم که مجدداً استعمارگران با استفاده از همین اهرم وابستگی به نفت و منابع خارجی در تلاش اند تا انقلاب اسلامی و انگیزه های استقلال طلبی ملت ایران را زمینگیر کنند. مسلما هر عقل سلیمی بریدن ریشه های وابستگی و اتکای به نیروهای داخلی را چاره کار می بیند. این چاره به فضل الهی در برنامه اقتصاد مقاومتی به صورت مدون و حساب شده و الگوئی تمام عیار تنظیم گردیده و آرزویی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در دل ها بود را محقق می کند. می باید تکیه اقتصاد را از بیرون کشور به داخل آورد و اقتصادی درون زا تنظیم نمود. اما باید توجه داشت که الگوی اقتصاد مقاومتی و برنامه تنظیم شده یک نقشه و طرح است که باید عملیاتی شود. درست مانند یک نقشه ساختمان که پس از کشیده شدن باید توسط یک معمار مدیریت شود و عوامل اجرائی آن را بسازند. بیگانه بودن دست اندرکاران ساختن ساختمان از منویات و ملزومات نقشه ساختمانی چه بسا موجب شود که آنچه مورد نظر طراح اصلی است، روی زمین پیاده و اجرا نشود. در مورد الگوی اقتصاد مقاومتی و طرح حاضر نیز به همین صورت خطر درست اجرا نشدن وجود دارد. برای اجرای صحیح آن می باید فرهنگ سازی لازم در دو سطح خواص و عموم مردم صورت پذیرد. به طور کلی اجرائی و عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی نیاز به فرهنگی متفاوت از فرهنگ اقتصادی جاری در کشور دارد. باید به هم? کارآفرینان میدان فعالیت داد و از سرمایه های خرد و امکانات سرشار پراکنده در اقصا نقاط کشور استفاده کرد. خالی از سکنه شدن بسیاری از آبادی ها بر خلاف رویکرد اقتصاد مقاومتی است. باید امکان تولید و بهره وری از هم? امکانات موجود در کشور فراهم شود و تمرکزگرائی موجود به تفویض اختیار به استان ها و شهرستان ها مبدل گردد. می توان گفت از عمده ترین موانع اجرائی اقتصاد مقاومتی، فرهنگ حاکم بر اقتصاد موجود می باشد. اقتصادی که به وابستگی به درآمد سرشار نفت و سرمایه خارجی عادت کرده است، نیاز به آموزش برای تغییر فضا برای درک و پیاده کردن اقتصاد جدید دارد. در اقتصادی که وابسته به سرمایه و آن هم از نوع دولتی آن است، ریخت و پاش موجب درآمد بیشتر دست اندرکاران و لفت و لیس کاسه لیسان است. بنابراین استفاده بهینه از امکانات و صرفه جوئی، در این الگو چندان جائی ندارد. بر عکس در اقتصاد مقاومتی که حداکثر کردن ارزش افزوده و استفاده بهینه از کلیه نهاده ها مدّ نظر است صرفه جوئی یکی از عوامل اصلی است. پس باید روحیه و فرهنگ ریخت و پاش به فرهنگ صرفه جوئی تبدیل شود؛ هم در مردم و هم در دولت و دست اندرکاران. متأسفانه فرهنگ ریخت و پاش در جامعه ما به نحو گسترده ای برای خود جا باز کرده است. امروزه ما می بینیم که در برگزاری بسیاری از مجالس دولتی و مردمی ریخت و پاش های فراوان صورت می گیرد و برای ما این ریخت و پاش ها به صورت عادت در آمده است. این عادت می بایستی ترک شود و جای آن را صرفه جوئی بگیرد. قناعت از ملزومات اقتصاد مقاومتی است. راضی بودن به سود کم و پا برجا نگه داشتن واحد تولیدی برای ایجاد اشتغال و امید داشتن به رونق کسب و کار در آینده ای نه چندان دور، از مسیر قناعت می گذارد. حرص مخرب اقتصادی است که می خواهد از هم? امکانات ولو اندک هم استفاده کند تا بتواند ارزش افزوده اقتصادی ایجاد نماید. امروزه برای سود بردن آنی و ورود به بازار سرمایه نیاز به سرمایه کلان است. اما اگر حرص را کم کنیم و قناعت را در مقابل آن بگذاریم با سرمایه های اندک و سود مختصر هم می توان وارد اقتصاد شد و به ارزش افزائی اقتصادی پرداخت. بها دادن به واحد های کوچک و متوسط اقتصادی در اقتصاد مقاومتی از این جهت است. به طور کلی مقتصد بودن یکی از صفات لازم برای راه اندازی اقتصاد مقاومتی است. مقتصد بودن یعنی حساب و کتاب مالی هر چیز را به دقت داشتن. این صفت لزوماً با بخل و دست تنگی همراه نیست. درست و به جا خرج کردن و هر چیز را سر جای صرفه مند خود دیدن نشانه های مقتصد بودن است. از خرج کردن های بیهوده باید پرهیز کرد و در جای خود خرج های ضروری را انجام داد. توجه به صداقت و امانت موجب رونق اقتصاد است. کاسبی که مردم به او اعتماد دارند مشتری او می شوند و آن که نمی تواند اعتماد مردم را جلب کند، بازارش از رونق برخوردار نیست. بنابراین دمیدن روحیه اعتماد در هم? فعالیت های اقتصادی اصل مهمی است که هم? دست اندرکاران اقتصادی چه دولتی و چه ملی می بایستی به آن توجه جدی کنند. امروز متأسفانه این اعتماد از بسیاری از فعالیت های اقتصادی ما رخت بر بسته و لازم است این امر به سرعت و جدیدیت مورد توجه قرار گرفته اعتماد به صحن? اقتصاد باز گردد.
برای عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی، می بایستی سیاست مداران رویکرد تمرکزگرای توسعه را به رویکرد غیر تمرکزگرا تغییر دهند. برای این کار لازم است بسیاری از تصمیم گیری ها را به استان ها و شهرستان ها تفویض نمایند، اما نظارت کنند تا تصمیماتی که در اقصا نقاط گرفته می شود در راستای تقویت اقتصاد مقاومتی باشد. در مورد تغییر فرهنگ می باید کلیه وسائل ارتباط جمعی تلاش خود را صرف احیای روحی? قناعت، صرفه جویی و امانت داری و صداقت کنند و آموزش و پرورش به خصوص در دور? دبستان این صفات را در بین دانش آموزان ترویج نماید. خانواده ها هم می بایست روحیه تولید و مصرف کالا های داخلی را در خود و فرزندان خود بپرورند. هر چند ممکن است در برخی از کالاها مشابه خارجی آن کمی بهتر باشد اما سرمایه گذاری روی تولیدات ملی به نفع همه خواهد بود. ملت ایران ملت گذر از گذرگاه های سخت است. این گذرگاه هم از آن جمله است و رجای واثق داریم که هرچه زودتر و با استواری بیشتر این مسیر طی خواهد شد و ملت سربلند ایران روی استقلال و سرافرازی خود را بیش از پیش خواهد دید.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴ ساعت ۷:۲۸ ق.ظ

دیدگاه


6 + = یازده