ادبیات ترجمان احساسات عقاید و افکار ملت هاست

ادبیات ترجمان احساسات عقاید و افکار ملت هاست

گروه فرهنگی: ادبیات با تحولات اجتماعی هم آهنگ است و با پیشرفت های علمی و هنری توسعه می یابد . نوع این تغییر متناسب با نوع افکار حاکم بر جامعه است . چه بسا ملتی که ادبیاتش در یک دوره از زمان در نهایت پختگی ، شیوایی ، محکمی ،زیبایی ، فصاحت و رسایی بوده و در عصر دیگر قوس نزولی پیموده و به ابتذال گرائیده است .
ادبیات ترجمان احساسات ، عقاید و افکار ملت هاست . دوام و اعتبار هر ملت مرهون ادبیات و آثار ادبی نویسندگان آن قوم است . کارنامه ها ، افسانه ها ،اسطوره ها ،قصه ها ، متل ها و مثل ها مظاهر تحولات سیاسی و اجتماعی و ادبی و نمودار صعود و نزول افکار ، روحیات و در یک کلمه فرهنگ جوامع بشری اند .
هر چه جامعه از نظر علمی و اجتماعی توسعه یابد نیازش به ادبیات و شاخه های متنوع آن بیشتر می گردد ، زیرا افکار نو بایستی به وسیله ای تعبیر و بیان شوند هر چه این تعبیرات دقیق تر و لطیف تر و زیباتر باشد ، دلنشین تر و جذاب تر خواهد بود . فکر بشر تغییر می کند و گسترش می یابد لیکن غرایز طبیعی او زیاد دچار تغییرات نیست . احساسات ، عواطف و تمایلات روحی ، هنر دوستی ، همواره با بشر همراه است .
و ادبیات پیوند نا گسستنی با این عناصر فطری دارد . و برای همین است که هیچ گاه کهنه نمی شود . حتی عده ای از دانشمندان معتقدند ادبیات یک پدیده جاودانه اجتماعی است که از هیچ جامعه ای حتی جوامع بدوی جدا نیست و همچون بسیاری از پدیده های اجتماعی قابل تعریف با کلام و الفاظ نیست . گروهی ادبیات را مجموعه تظاهرات هنری هر قوم می دانند که در قالب کلام ریخته شده باشد .
و به تعبیری دیگر ادبیات مجموعه بازتابهای آدمیان است در مقابل عوامل درونی و بیرونی که به صورت کلام همراه با تخیل و عاطفه در آمده و هدفش سعادت و خوشبختی آدمی است . این سعادت و خوشبختی در سایه ی تربیت صحیح امکان پذیر است . و تربیت بایستی از خردسالی انجام پذیرد . پس کودک و خرد سال به نوعی خاص ادبیات نیاز دارد . این ادبیات با تعاریفی که از ادبیات به معنای اعّم شد ، تفاوت کلّی ندارد بلکه از آنجا که برای موجودی کم تجربه و در حال رشد ساخته می شود . باید عالی تر ، جذاب تر و سازنده تر باشد . ادبیات کودک در ایران شاخه ای ضروری و دیررس بر تنه درخت تناور ادبیات به مفهوم عام به شمار می رود .
اندیشه پردازان مختلف با هر گونه نظام فکری لزوم ادبیات کودک در ایران را برای باروری هر چه بیشتر تفکر کودکان و شکل بخشیدن به گفتار و کردار او تأیید کرده اند .دیررس بودن این شاخه نتیجه ی شرایط متعدد حاکم بر اوضاع و احوال اجتماعی می باشد . چند دهه ی اخیر دوره ی رشد سریع ادبیات کودکان در ایران است . در این دوره مولفان و مترجمان تعداد چشمگیری از متون مختلف را برای کودکان تألیف و ترجمه کرده اند . تاریخ ادبیات کودک ایران نشان می دهد که پیشرفت آن توأم با چه حساسیتی بوده است . و در مدتی بس کوتاه ادبیات کودک این سرزمین در زمان کودکی خود از کودک فاصله بسیار داشت و به جای آنکه ادبیات کودکان باشد ، ادبیات کودکانه ای بیش نبود . از آن زمان تا کنون سیری را که پیموده همواره به جهت رشد و توسعه و توجه به جهان خاص کودک و تخیلات او بوده است . وظیفه ی این ادبیات کشف واقعیت با تمام غنای آن برای کودک و همچنین تخیل و آفریندگی فکری اوست . به همین دلیل ، گونه هایی از ادبیات کودک را مانند : قصّه ، افسانه ها ، متل ها ….. که در پرورش تخیل او موثرند بسیار ارج می نهیم .
بی شک هیچ گاه نمی توان نقش ارزنده ی زبان و ادبیات را در تاریخ تکامل بشریت منکر و یا آن را کم رنگ دید و به یقین ادبیات هر سر زمین چه به صورت مکتوب چه شفاهی نشان دهنده ی غنا ، اصالت و بالندگی فرهنگ آن ملت است . و در این میان ادبیات ویژه ی کودکان دارای جایگاهی ویژه و ممتاز است . زیرا که دنیای کودکان دنیایی متفاوت از بزرگسالان است و هنوز ذهن ساده و پاک این فرشتگان زمینی نقشی از دنیای واقعی نپذیرفته است . در نظر کودک ، پلنگ تیز دندان به رامی و بی آزاری گنجشک است و عقرب جراره ، به لطافت پروانه ی خوش خط و خال . سنگ خاموش در نزد آنها همانقدر گویاست که انسان با روح و سخنگو . به همین جهت ، پاره های کاغذ ریخته و پراکنده ، برای بزرگسالان صورتی زباله گونه و دور ریختنی دارد ولی برای کودکان رمزی و رازی دیگر . در خصوص ادبیات کودکان و تحقیق پیرامون این گستره ی وسیع کشور ما ، کشور نوپایی است . البته این بدان معنا نیست که مثلأ گذشتگان در زمینه ی ادبیات کودکان کاری نکرده اند ، ولی آنچه مسلم است اینکه تحقیقات آنان سیری منطقی و شکل نهایی خود را باز نیافته است .
در واقع می توان گفت بسیاری از مطالبی که می تواند در یهنه ی ادبیات کودکان وارد شود ، به صورت شفاهی بود . که ما جز آثاری اندک چیزی از آنها را در دست نداریم و آنچه هم از زمان مشروطیت به بعد به آنها پرداخته شده تاریخچه ای مدون و مطلوب نداشته است و محققان کمتر به آن پرداخته اند و جهات آن را مورد بررسی قرار داده اند .
نقش ادبیات شفاهی را بر ادبیات کودک نمی توان نادیده گرفت . تأثیر شگرف و غریب این ادبیات ? شفاهی ? بر روح و روان کودک آنچنان است گاه تا سالها در ذهن او نقش ماندگاری می گذارد .
نظریه پردازان بسیاری در باره ی ادبیات کودکان به سخن پرداخته اند و تعاریف گوناگونی از آن ارائه داده اند . اما شاید جامع ترین تعریف این باشد :» ادبیات کودک و نوجوان عبارتست از تلاش هنرمندانه در قالب کلام ، برای هدایت کودک به سوی ( رشد ) با زبان و شیوه ای مناسب و در خور فهم او « .
به دیگر سخن ، هر تلاش که به شیوه ای هنرمندانه و موثر و جاذب کلام را به خدمت گیرد تا در شکل های متفاوت شعر ، قصه و …. کودکان را به سوی تعالی و راه خدا سوق دهد و از گمراهی برهاند ، ادبیات اسلامی و کودکان و نوجوانان است .
ممکن است این سوال پیش آید که آیا تعریف مذکور مثلأ شامل قصه هایی که با هدف برخور داشتن کودک از بازی با کبریت » و یا « تشویق نوجوان به اتحاد و دوستی نوشته می شود و یا شعری که تنها سرور آفرین و لذت بخش است هم می شود ؟
در پاسخ باید گفت که » تلاش« یاد شده ، ابعادی گوناگون دارد ، هرشعر ، قصه ،» او« نوشته شده باشد ، قابل قبول و اسلامی است . می_بینم که با این ترتیب ، دیگر ادبیات کودکان و نوجوانان ، چیزی جدای از مکتب و متفاوب با برنامه های هدایتی اسلام برای رشد انسان نیست ، بلکه خود اسلام منتها با ترتیب و زبانی در خور فهم ، و شکلی قابل قبول و جذاب برای کودک .

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۵:۰۲ ق.ظ

دیدگاه


− دو = 5