آفت اشرافی‌گری دولت اسلامی بر جان جامعه

آفت اشرافی‌گری دولت اسلامی بر جان جامعه

مهدی سعیدی
گروه اقتصادی: در آستانه طلیعه پنجمین دهه انقلاب اسلامی قرار داریم و ملت ایران در بهمن امسال چهل سالگی تولد شجره طیبه نظام اسلامی را جشن خواهد گرفت. انقلاب اسلامی در فرآیند تکاملی خود در مرحله شکل دادن به دولت اسلامی قرار دارد و در این مسیر از یکسو گام های بزرگی برداشته شده و از دیگر سو با موانع و مشکلات و آفتی نیز روبرو است. مساله دنیاگرایی و رشد خوی اشرافی گری در میان مسئولین، آفت مهلکی است که می‌تواند به مهمترین مانع تحقق دولت اسلامی بدل گردد. این مساله سالیان متمادی است که مورد توجه و تذکر رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار داشته و به مناسبت‌های مختلف بالاخص در جمع مسئولین نظام اسلامی تکرار گردیده است. معظم له بطور ویژه در ماه‌های اخیر نسبت به آفت “اشرافی‌گری انذار داده‌اند و در چهار سخنرانی به این مهم پرداخته‌اند! در روز ۲۹ فروردین ماه امسال معظم‌له دیداری با وزیر، مدیران و کارکنان وزارت اطلاعات داشتند که به موضوع ضرورت »مبارزه با فساد« و ابعاد آن پرداختند و تاکید فرمودند: »باید موضوع مبارزه با فساد بسیار جدی گرفته و با شریان‌های اصلی آن مقابله شود، زیرا فساد موجب انهزام و شکسته شدن روحی و روانی افراد و جامعه می‌شود.« معظم‌له در ادامه به ریشه‌یابی بحث فساد پرداختند و علت را در بسیاری از موارد ناشی از روحیه زیاده‌طلبی و اشرافی‌گری و تجمل‌پرستی دانستند و خاطر نشان کردند: »اینکه امام بزرگوار بارها بر حفظ زی طلبگی و داشتن زندگی ساده و معمولی مسئولان تأکید داشتند، به همین علت بود.« امام جامعه اسلامی دغدغه خود در زمینه سبک زندگی مسئولین کشور را یادآور می‌شوند و گوشزد می‌کنند: »مسئولان در نظام اسلامی نمی‌توانند این تصور را داشته باشند که چون مسئولان در کشورهای دیگر از امکانات گوناگون برخوردارند، پس در نظام اسلامی نیز چنین مواردی مباح است.« چرا که »در جمهوری اسلامی ما با نام اسلام به‌دنبال حکومت پیامبر اسلام(ص) و امیرالمومنین(ع) هستیم«
پیشگامی معظم‌له در پرداختن به این انحراف ضروت همگانی شدن مبارزه با این انحراف را در جامعه اسلامی به همراه دارد که بنظر می‌رسد افکار عمومی، علما و بزرگان دینی، فرهیختگان و اساتید حوزه و دانشگاه باید پیشگام مبارزه با اشرافی‌گری بوده و خود در عمل از آن اعراض کنند! جالب آنکه راه مقابله با شیوع اشرافیت در جامعه نیز ساده زیستی و مقابله با رشد اشرافیت نزد مسئولین و بزرگان جامعه است. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی »ما اگر بخواهیم تجمل و اشرافی‌گری و اسراف و زیاده‌روی را – که واقعاً بلای بزرگی است – از جامعه‌مان ریشه‌کن کنیم، با حرف و گفتن نمی‌شود؛ که از یک طرف بگوئیم و از طرف دیگر مردم نگاه کنند و ببینند عملمان جور دیگر است! باید عمل کنیم. عمل ما بایستی مؤید و دلیل و شاهد بر حرف‌های ما باشد تا اینکه اثر بکند.« (۲/۶/۸۷)
دنیاگرایی سرمنشاء خوی اشرافیت
خوی اشرافیت را باید بیماری مهلکی برای جامعه اسلامی دانست، بالاخص آنگاه که در میان مسئولین نظام اسلامی رشد و شیوع یابد! اشرافی گری ریشه در دنیاطلبی و حب دنیا دارد و چه خوب امیرالمومنین(ع) گوشزد می‌کند که »حب الدنیا راس کل خطیئه«! دنیاگرایی؛ سرآغاز انحراف در زندگی بشر و تداوم آن ایجاد جبهه مقابل جبهه حق و راه و مرام انبیاء و اولیاء الهی است. سرمنشاء تمامی ظلم‌ها و جورهای تاریخ بشریت توسط دنیاگرایانی شکل گرفته که هم و توان خود را بهره برداری خودخواهانه و انحصارگرایانه از مواهبت الهی قرار داده‌اند. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلام در این مرام »اولًا به حقوق انسانها ظلم می‌شود؛ ثانیاً حق و سهم آحاد بشر از این سفره‌ی عظیم طبیعت الهی و موهبت الهی ندیده گرفته می‌شود؛ ثالثاً همین دنیاطلبان برای اینکه به مقاصد خودشان برسند در جامعه فتنه ایجاد می‌کنند؛ جنگ‌ها، تبلیغات دروغین، سیاست‌بازی‌های ناجوانمردانه؛ این‌ها ناشی از همین دنیاطلبی‌هاست.« لذا منشاء همه زشتی‌ها و پلیدی‌ها، جنگ‌ها و تجاوزها، فسادها و زیاده‌خواهی‌ها، ریشه در دنیاطلبی دارد که در جهان نابرابر امروز در قالب شکل‌گیری استکبارجهانی و صهیونیسم بین‌الملل ظهور و بروز یافته است. خوی اشرافی‌گری آن روی روحیه استکبار و زیاده خواهی است که در حوزه فردی و سبک زندگی فردی ظهور و بروز می‌یابد.
آثار و تبعات سوء اشرافی‌گری مسئولین
رشد اشرافی‌گری در جامعه و بطور ویژه نزد مسئولین نظام اسلامی، تبعات و آثار تخریب‌کننده‌ای در جامعه اسلامی خواهد گذاشت که می‌تواند به بلایی برای کشور و عاملی برای انحراف جامعه اسلامی و ارتجاع به گذشته بدل گردد. برخی از آثار و تبعات سوء آن را چنین می‌توان شرح داد:
۱٫اشرافی‌گری مسئولین؛ دشمن عدالت و مانع تحقق آن در جامعه
اولین عامل مذموم بودن خوی اشرافی‌گری مسئولین، در تعارض قرار داشتن آن با عدالت و برابری است. اگر عدالت را شعار اصلی و محوری نظام جمهوری اسلامی و یکی از مهمترین اهداف حکومت دینی بدانیم، این شعار شاخص اصلی برای سنجش حرکت نظام و مسئولان آن در مسیر صحیح مبنی بر مبانی اصول، آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی خواهد بود. ساده‌زیستی مسئولان و کارگزاران نظام و برخورداری حداقلی آنان از بیت‌المال، یکی از نشانه‌های اصلی حرکت حکومت اسلامی در مسیر تحقق عدالت است. بدیهی است که هر نوع فاصله گرفتن از ساده‌زیستی و برخوردار شدن غیرمتعارف از بیت‌المال و سوگیری به سمت یک زندگی اشرافی توأم با تجمل‌گرایی و عافیت‌طلبی، نتیجه‌ای جز ذبح عدالت به عنوان اصلی‌ترین شعار انقلاب و نظام اسلامی در پی نخواهد داشت و از رشد عدالت در عرصه‌های دیگر نیز جلوگیری خواهد نمود. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی »از جمله چیزهایی که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کند می‌کند، نمود اشرافیگری در مسوولان بالای کشور است.«
۲٫اشرافی‌گری مسئولین؛ عامل ایجاد شکاف بین مردم و مسئولین
نظام اسلامی نظامی مردم‌سالار است که در آن مردم از جایگاه و اعتبار بالایی برخوردارند. در این نظام افرادی از صلاحیت لازم برای پذیرش مسئولیت برخوردارند که از میان مردم برخاسته باشند! لذا مردمی بودن یکی از شاخص‌های مهم مسئولیت پذیری در جمهوری اسلامی است. این مردمی بودن موجب همدلی و انسجام کامل بدنه اجتماعی و مسئولین بوده و این همگرایی و مقبولیت رکن اصلی اقتدار نظام جمهوری به حساب می‌آید! به واقع نظام اسلامی بیش از آنکه به توانایی نظامی – اقتصادی خود متکی باشد مستحضر به حمایت توده‌ها و مقبولیت مردمی است.اشرافی‌گری یکی از مهمترین آفاتی است که می‌تواند این رکن اساسی قدرت در نظام اسلامی را دچار تزلزل کرده و بین مردم و مسئولین فاصله بیندازد! مردمی که مسئولین خود را برخوردار از زندگانی مرفه و اشرافی ببیند بدون شک آنان را از خود ندانسته و میل به همیاری و همکاری با حکومت از بین رفته و حکومت را به حال خود رها خواهند ساخت! این واگرایی مردم از مسئولین به واسطه ایجاد فاصله طبقاتی، نظام اسلامی را دچار بحران‌های مختلف سیاسی، امنیتی و … خواهد ساخت. به واقع این شکاف اجتماعی می‌تواند تهدیدات گوناگونی را در سطوح مختلف برای نظام اسلامی به همراه داشته باشد و حتی به شورش مردم علیه مسئولین بینجامد! مسئولینی که به واسطه آلوده شدن به خوی اشرافی‌گیری مشروعیت خود را از دست داده‌اند!حکیم فرزانه انقلاب اسلامی در تشریح این حقیقت می‌فرمایند: »جمهوری اسلامی دو جزء دارد: جمهوری است، یعنی مردمی است اسلامی است، یعنی بر پایه‌ی ارزش‌های الهی و شریعت الهی است. مردمی است، یعنی مردم در تشکیل این نظام، در بر روی کار آوردن مسئولان این نظام نقش دارند، پس مردم احساس مسئولیت میکنند؛ مردم برکنار نیستند. مردمی است، یعنی مسئولان نظام از مردم و نزدیک به مردم باشند، خوی اشرافی‌گری، خوی جدائی از مردم، خوی بیاعتنائی و تحقیر مردم در آنها نباشد.«
۳٫اشرافی‌گری مسئولین؛ موجب فساد و ویرانی جامعه
شیوع آفت اشرافی‌گری تنها نزد مسئولین باقی نخواهد ماند، بلکه به مثابه بیماریِ واگیردار و مهلکی است که جامعه اسلامی را نیز در بر خواهد گرفت! واقعیت آن است که وقتی اشرافی‌گری در قلّه‌های جامعه به‌وجود آمد، خیلی زود سرریز به بدنه اجتماعی خواهد شد و آنگاه شاهد آن خواهیم بود که رقابت و مسابقه برای برخورداری بیشتر به فرهنگ عمومی و ارزشی در جامعه تبدیل شده و همه توان جامعه را چشم و هم‌چشمی و رقابت کثیفی خواهد گرفت که جامعه اسلامی را به قهقرا خواهد برد. اولین قربانی در این میان نیز اخلاق و معنویت است و جامعه با فاصله گرفتن از ارزش‌های اخلاقی در منجلاب مفاسد و بیماریهای مختلفی غرق خواهد شد که جامعه انسانی را به سطح جامعه حیوانی تقلیل خواهد داد! بخشی از مفاسد اقتصادی – اجتماعی اعم از اختلاس، رانت‌خواری، کلاهبرداری، حقوق نجومی، املاک نجومی، و … محصول شیوع همین بیماری در جامعه‌ای است که اشرافی‌گری در آن به ارزش بدل گردیده باشد!
۴٫اشرافی‌گری مسئولین؛ عامل تغییر سبک زندگی جامعه
اشرافی‌گری شاخصی مستقل و بی‌تاثیری در دیگر ابعاد زندگی نیست، بلکه هنجار و ارزشی از یک سبک زندگی غیراسلامی است که منظومه ارزش‌های دیگری را نیز در کنار خود قرار داده است. به واقع رواج خوی اشرافی‌گری، رونق و گسترش ضدارزش‌هایی چون مدگرایی، مصرفگرایی، خودبرتربینی تبعیض و فاصله طبقاتی، تبرج، اباحی گری و ولنگاری و … را به همراه خواهد داشت و حاصل آن تغییر سبک رندگی اسلامی – ایرانی و جایگزینی سبک زندگی غربی خواهد بود.
۵٫اشرافی‌گری مسئولین؛ عامل اسراف و حیف و میل سرمایه ملی
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از فارس ، اشرافی‌گری را می‌توان عامل اسراف و از بین رفتن سرمایه‌های مادی جامعه دانست. مولفه اصلی اشرافی‌گری مصرف‌گرایی و هزینه کرد بی‌رویه برای اموری است که جزو ضروریات زندگی به حساب نمیآید! در پس این خلق و خوی تغییر ذائقه و سیری ناپذیری کاذب وجود دارد که فرد را به خرید غیرمنطقی کالایی که نیازمند آن نیست، دعوت می‌کند. این فرآیند اگر به فرهنگی عمومی بدل گردد ناخواسته بخش عظیمی از سرمایه کشور را مصروف اموری خواهد کرد که تاثیری در پیشرفت و توسعه کشور نخواهد داشت! بالاخص آنکه این اشرافی‌گری معمولا با نوعی ازخودباختگی و بی‌هویتی همراه است و اولویت خود را در خرید کالای غیرایرانی می‌بیند، لذا اینچنین مسئولینی را در صف حامیان واردات بی‌رویه کالاهای غیرضرور و مصرفی و تجملی خارجی قرار می‌دهد! که متاسفانه آثار آن را در برخی تصمیم‌گیریهای غلط اقتصادی می‌توان مشاده نمود.
Arazazarbaijan.aghtesadi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۲ ق.ظ

دیدگاه


9 − شش =