آغاز تئاتر سیاسی با شروع نهضت مشروطیت

آغاز تئاتر سیاسی با شروع نهضت مشروطیت

گروه فرهنگی: همان گونه که معروف است و همه کس می دانند ریشه اصلی هنر نمایش در ایران به گونه های تعزیه و روحوضی بر می گردد. تئاتر مدرن از دوره ناصری در عهد قاجار وارد ایران می شود. جالب است که ورود تئاتر مدرن به ایران از همان ابتدا با اجرای تئاترهای سیاسی نیز همراه است. از این نظر آغاز هنر تئاتر مدرن در ایران درواقع آغاز تئاتر سیاسی نیز هست. گرچه واضح است که می توان ریشه ها و رگه های سیاسی پررنگی نیز در دو گونه تعزیه و روحوضی_ها جست و جو کرد. با این مقدمه کوتاه می توان گفت که تئاتر در ایران از هر حیث ریشه_های سیاسی و ظلم ستیزانه داشته و در دوران معاصر نیز، درونمایه های سیاسی اش را حفظ کرده است. با این همه آغاز تئاتر سیاسی به معنای متداول و مدرن آن در سال ۱۲۸۶ و تقریبا همزمان با آغاز نهضت مشروطیت در ایران بود.
با طلوع مشروطیت در ایران به سال ۱۳۲۴ هجری قمری، جوش و خروش عجیبی در زمینه ادبیات و فرهنگ به وجود آمد و تئاتر هم چون سایر بخش های فرهنگی و هنری از این تحول عظیم بهره مند شد. جماعات هنرپیشگان و تئاترهای متعددی در این دوره پدید آمد.
اولین اینها، تئاتر فرهنگ بود که در عمارت مسعودیه نمایش می داد. یعنی بنایی بود که به اسم مسعود میرزا ظل السلطان معروف بود و بعدها شد وزارت فرهنگ.بعضی از اعضای تئاتر فرهنگ در رشته های دیگری شهرت پیدا کردند که از آن جمله بودند: محمدعلی فروغی، عبداله مستوفی، علی اکبر داورفر، فهیم الملک و سیدعلی نصر یعنی کسی که او را پدر تئاتر ایران نامیده اند.تئاتر دومی، تئاتر ملی نام داشت که از قضا سیدعلی نصر نیز عضو آن بود. این تئاتر را سید عبدالکریم محقق الدوله در سال ۱۳۲۹ هجری قمری بنا کرد. تا پیش از تاسیس »تئاتر ملی« انجمن ها و مراکز مختلف تحت عناوین گوناگون از تئاتر برای پیشبرد هدف های سیاسی و تبلیغاتی خود استفاده می کردند، اما »تئاتر ملی« که ریاست آن را عبدالکریم خان محقق الدوله به عهده داشت، امکانات و بودجه خود را از محل خیریه آموزش و پرورش تامین می کرد و مستقلا در اختیار نمایش و اجرای تئاتر قرار داد.
فعالیت_های چندساله »تئاتر ملی« موجب شد که تئاتر همچون هنری مستقل که حتی قادر است از نظر مالی خود را تامین کند از طرف مقامات رسمی و مردم شناخته شود و شوق و شوری در میان مردم نسبت به تئاتر برانگیخته شود.حتی عده_ای از دانشجویان که برای تحصیل به خارج رفته بودند، در رشته تئاتر تحصیل کردند و با دست_های پر علمی و هنری به ایران بازگشتند و بنای تئاتر نوین ایران را طرح ریزی کردند.باید دانست که در جریان مشروطیت مردم ایران به حقوقی واقف شدند که پیش از آن از وجود آن آگاه نبودند. در کشور ما حزب های مختلف، هر چند به شیوه سنتی وجودداشت، اما تئاتر وجود نداشت.
بنابراین به گمان عده ای از روشنفکران تاسیس تئاتر، گذشته از ارزش هایی که بر قفس نمایش مرتبط بود، نمادی از ترقی و رشد فکری تلقی می شد. شرایط تئاتر ایران در فاصله سال_های ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۲ را شماری پژوهندگان به سبب گستردگی اجرای صحنه و رشد تئاتر »دوران صحنه« نامیده اند.
این دوران به دلیل استقبال جامعه تماشاگران و مخاطبان از تئاتر صحنه به یادماندنی است. در آن سال ها تولیدات سینمای ایران به لحاظ کیفی و کمی در حدی نبود که بتواند پاسخگوی مخاطبان باشد، تلویزیون هنوز به ایران نیامده بود.
رادیو به میزانی که باید در دسترس مردم قرار نداشت.به دلیل درصد بالای بی سودای در کشور از مطبوعات استقبال چندانی نمی شد و به همین دلیل از فعالیت های نمایشی استقبال مناسبی به عمل می آمد.انگیزه تماشاگران متفاوت بود و گروهی به قصد صرفا سرگرمی و شماری به دلیل گرایش های سیاسی خود نمایش های مورد نظرشان را برای تماشا انتخاب می کردند. شکل_های پذیرش جامعه از تئاتر و جو سیاسی حاکم بر کشور، زمینه ای برای انتخاب و اجرای آثار نمایشی بود.تئاتر در این دوره ظرفیتی بالقوه برای تبلیغ سیاسی رایج و جذب افراد به سوی احزاب نوپا داشت. در سال های نخست انقلاب اسلامی، تئاتر نیز همچون دیگر فعالیت های هنری به خاطر شرایط سیاسی- اجتماعی آن روزها دچار تغییراتی شد و به دلیل عدم برنامه_های مشخص با رکورد همراه بود.
از سال ۶۱ با روی کار آمدن مسئولان جدید و سیاستگذاری های مرکز هنرهای نمایشی تولیدات تئاتری رو به افزایش گذاشت و با برگزاری جشنواره های مختلف تئاتر آمار تولیدات بالا رفت. به هر حال در دهه اول پس از انقلاب رشد تئاتر همچون دیگر هنرها چندان شتابنده نبود و فضای سیاسی و اجتماعی ناشی از پیروزی انقلاب و همجمه های خارجی به کشور و جنگ تحمیلی، به حوزه فرهنگ کشور چندان فضایی برای اظهار وجود نمی داد. در این دوران آثار کسانی همچون اکبر رادی و بهرام بیضایی شیوه های پرداختن به موضوعات سیاسی و فرهنگی را در تئاترهای سیاسی متحول کرد.با این حال در دهه هفتاد و هشتاد نسل جدیدی از نمایشنامه نویسان و کارگردانانی وارد صحنه شدند که متاثر از نمایشنامه های بیضایی و رادی به دنبال راه های جدیدی برای بیان هنری می_گردند و این جست و جو را در آثارشان منعکس می کنند. در این دوران و پس از پایان جنگ تحمیلی، نظارت نهادهای دولتی بر اجرای تئاترها بیشتر شد و یله بودن این حوزه که از ابتدای انقلاب به واسطه شرایط انقلابی به وجود آمده بود، با نظارت وزارت ارشاد، محدود شد.
در برخی از دولت ها نظارت بسته بر اجرای تئاترها باعث شد که گروه هایی زیرزمینی شکل بگیرند و تئاترهایی که اصطلاحا خط قرمزی هستند را روی صحنه های زیرزمینی ببرند. بر همین اساس در سال های دهه گذشته نوعی تئاتر خانگی یا زیرزمینی شکل گرفت که برای فرار از ممیزی دستگاه های نظارتی در فضاهای خصوصی عرضه می شود. اگرچه این گروه های تئاتر عمدتا با هدف رد کردن خط قرمزها و ممیزی های اخلاقی شکل گرفتند اما برخی نیز موضوعات سیاسی تند و تیزی را در اجراهای خود دنبال کردند.
به هر حال حیات تئاتر سیاسی همواره در تاریخ پس از انقلاب حفظ شد و به ویژه پس از پایان دولت دهم، تئاترهای سیاسی در تماشاخانه های خصوصی افزایش پیدا کردند. تئاتر سیاسی در سال های اخیر به لحاظ فرم و زیبایی شناسی بصری و همچنین به لحاظ محتوایی از نظر نشانه شناسی و بیان سمبلیک به بلوغ رسیده است. زبان هنر تئاتر درواقع با بهره گیری از طنز و کمدی بیان موضوعات سیاسی را در دستور کار خود قرار داده و مخاطبان خود را به گفت و گو دعوت می_کند.جالب آن است که در تئاترهای چند سال اخیر به جای برجسته شدن موضوع های سیاسی مضامین سیاسی مدنظر تئاترها قرار گرفته است. به این معنی که به جای ارجاع خاص به اشخاص یا رویدادهای سیاسی، فرآیندهای امر سیاسی و کنش سیاسی مورد توجه قرار گرفته است.

نوشته شده توسط araz در یکشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۴:۴۱ ق.ظ

دیدگاه


5 − = یک