وضع وخیم کتاب در آشفته بازار اقتصادی
گروه فرهنگی: قیمت دلار هر روز بالا و بالاتر میرود و هیچ مسئولی نمیتواند به گردن آن افسار بیندازد. همه چیز گران شده، از لبنیات بگیرید تا میوه و لباس. در چنین شرایطی شاید پرسیدن این سوال که کتاب چه جایگاهی در سبد خرید افراد دارد، کمی خندهدار به نظر برسد. اما افراد زیادی با فروش کتاب زندگی میگذرانند.
کتاب، پرچمدار فرهنگ در کشور است اما با این وجود تقریبا با اولین فشار اقتصادی این کالای فرهنگی از سبد خرید افراد حذف میشود. حالا در این بلوشوی اقتصادی که دیگر حتی قیمت اقلام ضروری و اولیه زندگی هم هر روز بالاتر میرود، دیگر نمیتوان از کسی توقع داشت همچنان کتاب بخشی از خرید ماهانهاش را به خود اختصاص دهد.
از دست رفتن تفریحات سادهای مثل کتاب خواندن
کتاب همیشه برای مریم بخشی از خرید هر ماهه بوده است، او با وجود بیشتر شدن مخارجش به دلیل گرانیها همچنان کتاب میخرد. مریم به «ابتکار» میگوید: من همیشه کتاب میخرم، حتی اگر وضع اقتصادی از این هم بدتر شود باز کتاب میخرم. اما مطمئنا تعداد کتابهایی که میخرم کمتر خواهد شد و هرچه وضعیت اقتصادی بدتر شود، من از طبقه متوسط به طبقه فقیرتر نقل مکان میکنم و قطعا کتاب در اولویتهای پایینتری قرار میگیرد اما به هر حال من یکی از کسانی هستم که سعی میکنم بخشی از درآمدم را صرف کتاب خریدن کنم.
او درباره دلیل اولویت کتاب نسبت به سایر اقلام مصرفی میگوید: کتاب یکی از معدود تفریحاتی است که برایم باقی مانده است. من ترجیح میدهم به جای اینکه با دوستم به دیدن یک فیلم در سینما بروم، آن پول را خرج خرید یک کتاب کنم چون حس بهتری از کتاب خواندن دریافت میکنم تا دیدن یک فیلم ضعیف در یک سینمای درجه چند. کتاب تنها چیزی است که میتواند روح من را تازه کند.
مریم میگوید تا زمانی کتاب در سبد خرید او خواهد ماند که خرج روزانهاش حدود یک سوم حقوقش را تشکیل بدهد و اگر خرجش بیشتر از این شود، مسلما اولویت کتاب خریدن از بین خواهد رفت.
پول ندارم کتاب بخرم
سعید، در گذشته دور زیاد کتاب میخرید ولی حالا چند وقتی است که پولش را خرج کتاب نمیکند. او به »ابتکار« میگوید: وقتی پول ندارم تیتاپ بخرم، چرا باید کتاب بخرم؟ من با این وضعیت اقتصادی دیگر کتاب نمیخرم چون پول برای آن ندارم. با توجه به شرایط زندگیام دیگر کتاب خریدن جایی در سبد خریدم ندارد.
باید آرام آرام کتاب را از سبد خریدم حذف کنم
هوشنگ، ۴۰ ساله یک کتاب خوان قهار است. او هر روز زمانی را به مطالعه اختصاص میدهد و به همین دلیل طبیعی است که کتاب هم زیاد بخرد. او درباره کتاب خریدن در شرایط اقتصادی کنونی میگوید: ۱۲- ۱۳ سال است که هر ماه مبلغی را برای خرید کتاب کنار میگذارم یعنی همیشه کتاب یکی از بخشهای اصلی سبد خرید ماهانه من است، آن رقم همچنان وجود دارد اما طبیعتا این روزها برای تهیه بعضی کتابها مجبورم چند ماه آن مبلغ را کنار بگذارم تا آن یک کتاب را بخرم. قبلا این طور نبود. با وجود آنکه من آن عدد را به نسبت تورم هر سال افزایش دادم اما به شدت تعداد کتابهایی که میخرم کاهش یافته چون توان خریدم کمتر شده است.او ادامه میدهد: این روزها به این فکر میکنم که شاید باید آرام آرام کتاب را از سبد خریدم خارج کنم چون هزینههای واجبتری وجود دارد. البته سعی میکنم این اتفاق را تاجایی که ممکن است به تعویق بیندازم.
کتابفروشی، چوب دو سر طلا
کتاب خریدن دیگر اولویت افراد نیست، حتی کتابخوانها؛ چندان هم نمیتوان به کسی خرده گرفت که وقتی درگیر تامین نیازهای اولیه هستند، به کتاب فکر کنند اما در این میان به جز کتاب، کتابفروشها هم قربانی وضعیت اقتصادی هستند. با کاهش فروش کتاب، درآمد این افراد به نسبت دیگران کاهش بیشتری دارد.
از سوی دیگر بالا رفتن قیمت کاغذ هم منجر به افزایش قیمت کتاب شده است. حالا با این همه مشکل کتابفروشان باید چه کنند؟ یکی از فروشندگان، کتاب فروشی بزرگی در خیابان انقلاب که راسته کتابفروشان است درباره تاثیر وضعیت اقتصادی بر فروششان به «ابتکار» میگوید: مسلما این ماجراها تاثیرگذار است. ناشران به نسبت قبل سختتر به ما کتاب میدهند همین که کمی قیمت دلار جابهجا میشود دیگر به ما کتاب نمیدهند چون میگویند کاغذ موجود نیست و از پس چاپ کتاب برنمیآییم. با این اوصاف طبیعی است که فروشمان کمتر شده باشد. شما خودتان را جای یک خریدار بگذارید، وقتی مخارج واجبتری دارید، کتاب نمیخرید!
مرگ تدریجی کتابفروشیها
کاشیچی، مسئول یک کتابفروشی است. او هم از وضعیت اقتصادی و تاثیرش بر بازار کتاب گلایه دارد. او میگوید: این وضعیت بر فروش کتاب کاملا تاثیر گذاشته است. متاسفانه وقتی وضعیت اقتصادی کشور نابسامان میشود، اولین چیزی که از سبد خرید افراد حذف و قربانی وضعیت اقتصادی میشود، کالاهای فرهنگی است. متاسفانه در حالت عادی هم مردم ما چندان اهل کتاب خریدن و کتاب خواندن نیستند، وقتی هم که اوضاع بد شود، اولین چیزی که از آن چشمپوشی میشود، کتاب است. در یکی دو ماه اخیر فروش کتاب افت محسوسی داشته است. در حالت عادی ما باید ۲۰ درصد افزایش فروش داشته باشیم که با نرخ تورم همخوانی داشته باشیم اما میزان رقم فروش ما از سال گذشته هم کمتر است.او درباره تاثیر قیمت کاغذ در چند ماه اخیر بر فروش کتاب میگوید: افزایش قیمت کاغذ تاثیر آنی بر قیمت فروش کتاب ندارد، چون کتابهای موجود در کتابفروشیها مربوط به چند ماه قبل هستند اما اگر قرار باشد کتابی امروز چاپ شود و از چند هفته دیگر عرضه شود، با افزایش قیمت چشمگیری روبهرو خواهند شد.کاشیچی معتقد است در وضعیت کنونی کتابفروشیها مدت زیادی دوام نمیآورند. او میافزاید: خصوصا کتابفروشیهای تازهکار تر یا کسانی که باید اجاره بدهند، متاسفانه در آینده خیلی نزدیک مجبور خواهند شد که مغازهشان را تعطیل کنند. کسانی که قدیمیتر هستند یا صاحب ملک هستند، سعی میکنند به هر طریق دوام بیاورند چون سالهای سال شغلشان همین بوده اما تازهکارها خیلی دوام نمیآورند.
ورشکستگی در یک قدمی کتابفروشان
رضیانی از کتابفروشی پارسیان میگوید در این دو ماه اخیر تقریبا فروششان نصف شده است. او درباره اثر تلفیق افزایش قیمت کتاب به دلیل گران شدن کاغذ و فشار اقتصادی موجود بر کتابفروشیها میگوید: من فکر میکنم در بسیاری از مناطق تهران کتابفروشیها تعطیل خواهد شد.
اگر قرار باشد فقط کتاب بفروشیم باید مغازه را جمع کنیم. هیچ راهی وجود ندارد که بشود این وضعیت را حل کرد مگر اینکه مثل شهر کتابها که فقط کتاب نمیفروشند، کتابفروشیهای دیگر هم اقلام دیگر بفروشند اما با کتاب فروختن ورشکست خواهند شد.او در پاسخ به این سوال که آیا نهادهای دولتی میتوانند در این زمینه کمی به کتابفروشان کمک کنند، میگوید: نهادهای دولتی اگر هیچ کاری نداشته باشند بهتر است، هر جا که کمک کردند آنجا را نابود کردند!به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایرنا ، بحرانهای موجود در کشور آنقدر پیچیده شده که کتاب کمتر توجه کسی را به خودش جلب میکند، اما نباید فراموش کرد که جامعهای که از لحاظ فرهنگی دچار عقب افتادگی شود، در دیگر جنبهها هم پیشرفت نخواهد کرد!
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۱۱ ق.ظ