ادبیات مشترک موثرترین راه ارتباطی انسانها است

ادبیات مشترک موثرترین راه ارتباطی انسانها است

گروه فرهنگی:حفظ زبان و هویت دینی و ملی باید جز ضروری‌ترین برنامه‌های مسئولین ودغدغه‌های اصلی یک ملت باشد. هر قوم و آیینی با زبان و لهجه آن شناخته می‌شود و ساده_ترین و موثرترین راه ارتباطی انسانها زبان است و از آنجا که انسان موجودی اجتماعی و مدنی الطبع است به این ارتباط محتاج است. هر آنچه که سبب خدشه به این بعد هویتی انسان می‌شود باید با برخورد جدی مواجه شود و با شدت از این مهم حفظ و صیانت گردد.
در اهمیت و ضرورت این بحث شبهه و تردیدی نیست و همگان به آن اذعان دارند، گرچه در عمل ممکن است از روی غفلت یا جهل اقداماتی انجام گیرد که ضرباتی به زبان و گویش یک ملت وارد کند. به عنوان نمونه شبکه‌های اجتماعی و نوع نوشتار در آن سبب شده تا حدودی املا و گویش فارسی مورد آسیب قرار گیرد. جوان و کودک ایرانی باید به زبان ایرانی افتخار کنند و آن را موجب عزت و مباهات خود بدانند و از اینکه فارسی سخن می‌گوید خوشحال بانشد.
از سوی دیگر امروز ارتباطات به قدری وسیع شده است که تعامل با جهان را گریزناپذیر کرده است. در مرابطات تجاری و علمی و حتی دوستانه نیازمند استفاده از یک یا چند زبان دیگر را برای افراد دارای اهمیت کرده است.
از سوی دیگر آموزه بعثت حضرت ختم رسل و نزول دین جهانی اسلام سبب شده، انقلاب اسلامی ایران که برگرفته از آیین محمدی(ص) است، نگاهی آرمانی و افقی جهانی داشته باشد. از این رو ضرورت تبلیغ و ترویج تعالیم اسلام و آرمانهای انقلاب اسلامی موجب شده تا پیوند و ارتباط خود با جهان را به گونه ای دیگر تعریف کنیم. ما وظیفه داریم پیام انسان‌ساز و سعادت‌بخش خاتم الانبیا(ص) را به جهانیان برسانیم و اسلام ناب محمدی(ص) که اسلام مبارزه با استکبار و حمایت از مستضعفین است را در عالم نشر دهیم همانگونه که حضرت امام خمینی(ره) آرمان این انقلاب را اهتزاز پرچم »لا اله الا الله« در قلل رفیع جهان و تشکیل حزب مستضفین جهانی عنوان کرد. از این رو یادگیری زبانهای متعدد در کشور ما باید یکی از برنامه‌های مهم دستگاههای فرهنگی و آموزشی باشد.مطلبی که امام خامنه‌ای در روز دیدار با معلمان بیان نمودند از یک سو ناظر به همین بحث است. چنانچه رییس جمهور محترم نیز چند روز بعد در نمایشگاه کتاب نیز بر این نکته تاکید نمود که »آموزش زبان های خارجی باید متنوع و کیفی شود و هر زبانی که علم را در کشور عمیق‌تر منتقل می‌کند، باید بیاموزیم. در اروپا بچه‌های دبستانی و دبیرستانی حداقل باید به دو زبان خارجی دیگر مسلط شوند و چرا ما در این زمینه یک گام عقب هستیم؟
هر چقدر که بتوانیم جوانان خود را به چند زبان خارجی آشنا کنیم با آموختن هر زبان یک دریچه از علم و دانش و فهم و شناخت به روی او باز خواهد شد. بی‌تردید فردی که با زبان عربی آشنایی دارد از خواندن قرآن لذت و درک دیگری دارد نسبت به کسی که زبان عربی بلد نیست.
…در مجموع ما با امکاناتی که در اختیار داریم هر چقدر که بتوانیم چند زبان مهم خارجی را به دانش‌آموزان یاد بدهیم به نفع زندگی آن دانش آموز کار کرده‌ایم.«
اما آنچه در این بین مهم است این است جوان ایران باید بداند یادگیری زبان خارجی برای او اصالت ندارد و از روی ناچاری و انجام وظیفه به دلیل تبلیغ معارف دین و آرمان انقلاب به آن محتاج است. با این نگاه جوان ایرانی بی‌مورد و از سر تفنن و یا از سر کم بودن اعتماد به نفس به سراغ زبان نمی‌رود.
پدر و مادرها فرزندان خود را برای چشم و هم چشمی و تفاخر به کلاس زبان نمی‌فرستند. سخن گفتن به زبان خارجی نشانه شخصیت و با سوادی تلقی نمی‌شود.
آن امری که مورد عتاب رهبری بوده است همین است که انحصار بی مورد در زبان انگلیسی آن هم به نحوی که سبب خود باختگی فرهنگی را فراهم آورد مذموم است. اینکه انگلیسی یاد بگیریم چون زبان برتر است و موجب تفاخر می‌باشد، یک اشتباه اساسی است. جوانان ضمن آنکه انگلیسی فرا می‌گیرند باید بدانند این زبان با ظلم و ستم به زبان بین‌المللی بدل شده است و ثانیا می‌توان با زبانهای دیگر نیز با دنیا مرتبط شد. امروز بیش از یک میلیارد نفر به زبان اردو و یا چینی صحبت می‌کنند. بسیاری از مردم جهان زبان اسپانیولی دارند و بیش از یک میلیارد نفر زبانشان عربی است. لذا این امر نشان می‌دهد برای تعامل با دنیا و پیشرفت علمی فقط نباید با زبان انگلیسی آشنا بود. تبلیغ دین و انقلاب برای همه جای دنیا لازم است و چه بسا یادگیری زبان آفریقایی یا سایر زبانها نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
اما حادثه تاسف باری در این چند روز رخ داد این بود که عده ای به جای فهم صحیح کلام رهبری بر زبان انگلیسی تاختند و حتی با استناد به مثال اشتباه رییس جمهوری در مورد پیشرفت هندوستان، بهانه‌ای برای تقابل وی با رهبری تراشیدند. این در حالی است که رجوع به سخنان ریاست جمهوری نشان می‌دهد وی اگر چه در بیان خود دقیق و متقن نبوده است اما سخنانش حداقل در این موضوع منافات و تقابلی با سخنان رهبری ندارد.
جا دارد به جای اینکه هر موضوعی تبدیل به مجادلات سیاسی شود در جای خود و با مطالعه و دقت مورد بررسی قرار گیرد تا راهکاری برای تحقق درست آن در جامعه پیدا شود. اینکه قرار باشد از هر موضوعی برای تقابل سیاسی استفاده کنیم در وهله اول جفای به نظام و رهبری و سپس جفا به همان موضوع خواهد بود.
زبان” را می‌توان یکی از پایه‌های اصلی هر فرهنگ و تمدنی تلقی کرد. بنابراین انتقال زبان از کشوری به کشور دیگر، به‌مثابه “انتقال فرهنگ” به آن کشور است. »الان آموزش زبان انگلیسی بالخصوص زبان انگلیسی… خیلی رواج پیدا کرده، آموزشگاه‌های فراوانی به‌وجود می‌آورند… همه‌ی کتاب‌های آموزش که خیلی هم با شیوه‌های جدید و خوبی این کتاب‌های آموزش زبان انگلیسی تدوین شده، منتقل‌کننده‌ی سبک زندگی غربی است، سبک زندگی انگلیسی است. خب این بچه‌ی ما، این نوجوان ما و جوان ما [که] این را می‌خواند، فقط زبان یاد نمی‌گیرد؛ حتی ممکن است آن زبان یادش برود، اما آنچه بیشتر در او اثر می‌گذارد آن تأثیر و انطباعی [است] که بر اثر خواندن این کتاب از سبک زندگی غربی در وجود او به‌وجود می‌آید.«( مقام رهبری)از همین‌روی، حداقل از دو دهه پیش، پژوهش‌های بسیاری در این‌باب مخصوصا آثار سوء یادگیری بدون برنامه‌ی زبان انگلیسی نوشته شده است. ظهور اصطلاحاتی چون “امپریالیسم زبان انگلیسی” نیز تحت تأثیر همین فضا بوده است. “رابرت فیلیپسون”، زبان‌شناس انگلیسی در کتاب خود با عنوان “امپریالیسم زبانی”، در کنار اشکال دیگر استعمار کشورها چون امپریالیسم اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و…، از امپریالیسم زبان انگلیسی نیز به‌عنوان شکل نوینی از استعمار در دوران حاضر یاد می‌کند. از نظر او، ترویج زبان انگلیسی توسط دو کشور آمریکا و انگلیس در سایر کشورها، به‌منزله‌ی “نفوذ و استیلا” یافتن در آنها به شکلی نرم و آرام است. از نظر فیلیپسون، ترویج زبان انگلیسی از طرفی موجب افزایش منافع غرب در کشورها شده و از طرفی دیگر، فرهنگ‌ها و زبان‌های ملی و محلی را در بلندمدت به سمت تضعیف یا نابودی پیش می‌برد. »هر جا انگلیس‌ها وارد شدند، زبان مردم بومی را تبدیل کردند به انگلیسی؛ اگر زبان رقیبی وجود داشت، آن را از بین بردند. در شبه‌قاره‌ی هند، زبان فارسی چند قرن زبان رسمی بود؛ تمام نوشتجات، مکاتبات دستگاه‌های حکومتی، دولتی، مردم، دانشوران مدارس عمده، شخصیت‌های برجسته، با زبان فارسی انجام می‌گرفت. انگلیس‌ها آمدند زبان فارسی را با زور در هند ممنوع کردند، زبان انگلیسی را رائج کردند.«( مقام رهبری)

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۵:۴۶ ق.ظ

دیدگاه


سه − = 2