آسیب جوانان از دوستیهای مجازی در شبکه های اجتماعی
گروه اجتماعی: خانواده دیرپاترین و مناسبترین نهاد اجتماعی در تاریخ زندگی انسان بر روی کره خاکی است که همواره بار رویش، پرورش و تداوم نسل انسانی را بر دوش خود برداشته است.
امروزه کمتر نظریهپرداز و متفکر اجتماعی را میتوان سراغ گرفت که از ضرورت و اهمیت نهاد خانواده سخن نگوید، حتی نظریهپردازان فمینیست که روزگاری با شدت و هیجان از برچیدن نهاد خانواده سخن میگفتند، اکنون به مدافعان خانواده تبدیل شدهاند، بر اساس تحقیقات پردامنه و متنوع در حوزههای گوناگون روانشناسی، جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی یکی از عوامل مهم اختلالات روانشناختی و آسیبهای اجتماعی و فرهنگی، ناکارآمدی و کژکاری خانواده است.
اسلام دین فطرت است و آموزههای آن در همه سطوح و ابعاد، هماهنگ و سازوار با سرشت انسانی است، رسالت دین، تربیت انسان صالح و پرورش استعدادهای او در جهت کمال معنوی و اخلاقی و رساندن او به اوج سعادت حقیقی است و این امر جز با توجه به ساختار وجودی او و تأمین زیرساختهای مادی و معنوی آن میسر نمیشود، از نگاه اسلام، بنیان مقدس خانواده اصلیترین و مؤثرترین زیرساخت مادی و معنوی تربیت فرد سالم و شایسته و به دنبال آن، برساختن جامعه سالم و صالح است، ازاینرو بخش قابل توجه و برجستهای از احکام فقهی، توصیههای اخلاقی ـ تربیتی و مباحث معرفتی قرآن کریم و سنت و سیرت پیامبر(ص) و امامان اهل بیت(ع) به موضوع ازدواج و خانواده اختصاص دارد.
فرهنگ غنی اسلامی ـ ایرانی به مثابه ذخیرهای راهبردی، مجموعه متنوع و متکثری از تبیینها، تحلیلها و توصیهها را درباره ابعاد گوناگون پدیدههای مهم و انسانی ازدواج و خانواده در برگرفته است که ارجاع مداوم به آن و بهره جستن از تعالیم ارزشمند آن ضرورتی عقلانی و سودمند برای همه نسلهای کنونی و آینده است. از سویی تحولات گسترده و عمیق در ساحت زندگی بشر در حوزههای گوناگون سیاسی، اقتصادی و فکری و تزلزل در بنیانهای معنوی و اخلاقی و از دیگر سو رشد حیرتآور فناوریهای رسانهای، سبک زندگی انسانها را عمیقاً متأثر ساخته است.
ظهور نسلهای جدید فناوری رایانهای و موبایلی و پیدایش ظرفیتها و زمینههای ارتباطهای انسانی را بسیار آسان و گسترده کرده است، این زمینهها و ظرفیتها در کنار آثار مثبتی که میتواند بالقوه برای رشد، پویایی و تکامل مناسبات انسانی داشته باشد، پیامدهای ویرانگر و جبرانناپذیری را به مناسبات انسانی و سلامت روانی، اخلاقی، معنوی، و اجتماعی وارد ساخته و میسازد، براساس تحقیقات متعددی که از سوی مراکز مختلف صورت گرفته است، حضور در شبکههای اجتماعی مجازی جز مهمترین عوامل آسیبهایی مثل طلاق، خیانت، تجاوز به عنف و برخی دیگر از آسیبهای اجتماعی است.متأسفانه در سالهای اخیر در کشور ما، نرخ ازدواج سیر نزولی و پدیده طلاق و خیانت، سیر صعودی داشته است؛ بسیاری از جوانان (خصوصا پسران) شوق و رغبتی برای ازدواج نداشته و ترجیح میدهند نیازهای جنسی و عاطفی خود را از راههای دیگر به ویژه از راه پرسهزدنها، دوستیها و روابط مجازی در شبکههای اجتماعی تأمین کنند.مسائل گوناگونی بر این واقعیت تلخ اجتماعی دلالت میکند که از میان آن میتوان به کاهش نرخ ازدواج، افزایش روابط خارج از چارچوب دختر و پسر، بالا رفتن سن ازدواج، به ویژه در میان دختران، افزایش طلاق عاطفی و طلاقهای حقوقی، کاهش نرخ باروری و رشد جمعیت نام برد، این علایم و دلایل، بسیار نگرانکننده و حاکی از معضلی است که اگر برای آن فکری نکنیم و برای پیشگیری و درمان آن در قامت مسألهای ملی، چارهاندیشی و چارهجویی نشود، به بحرانی عمیق، گسترده و خطرناک تبدیل خواهد شد.
برای تبیین جامع و دقیق پدیده گرایش به شبکههای اجتماعی باید به همه علل و عوامل و زمینههای این پدیده توجه کنیم، برخی این علل و انگیزهها، سالم و در جهت تکامل اجتماعی افراد است، اما پارهای دیگر از انگیزهها و رفتارها در این عرصه، مرضی و ناسالم به شمار میرود، انسان موجودی اجتماعی و در حال تکامل است، یکی از مهمترین انگیزهها و نیازهای انسانها، انگیزه و نیاز به پیشرفت است، تأمین نیاز به پیشرفت، خود نیازمند فراهم شدن و بهره جستن از زمینهها، مهارتها و ابزارهای لازم برای ارضای این نیاز است.استفاده از شبکههای مجازی، دسترسی آسان به اطلاعات در گردش، فرصت ابراز وجود تقویت و تحکیم پیوندهای اجتماعی، به اشتراک نهادن نظرات، دیدگاهها و تحلیلها و آشنایی با نگرشها و دیدگاههای دیگران را میسر میکند. مضاف بر اینکه میتواند به تداوم پیوندهای گذشته در فضای کمهزینه و شتابان شبکههای مجازی یاری رساند، از این رو حضور هدفمند، مدیریت شده و مبتنی بر آگاهی از ظرفیتها، مختصات و زمینههای سالم شبکههای مجازی، در کنار آگاهی و حساسیت، نسبت به زمینههای آسیبزا و زیانهای احتمالی آن، شرایط مناسبی را برای استفاده بهینه از این ابزار مدرن فراهم میکند.
برخی افراد از عزت نفس مطلوب و اعتماد به نفس کافی محروماند و این امر مشکلات زیادی را در عرصه تعاملات اجتماعی برایشان ایجاد میکند
متأسفانه اکثر کسانی که از این تکنولوژیها استفاده میکنند با فرهنگ صحیح استفاده از آن آشنا نبوده و از پیش ملتزم به مراقبت از خود در برابر آسیبهای احتمالی آن نیستند. در این میان بسیاری از افرادی که به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی وارد میشوند، آگاهی ندارند که انگیزههای آنان برای اشتراک در این فضا، انگیزههای سالم و معطوف به رشد و تکامل فردی و اجتماعی نیست و نه تنها موجب رشد اجتماعی، علمی و شخصیتی آنها نمیشود، بلکه فرصتهای مناسب و فراوان سالمی را هم از آنها میستاند.
در اینجا به مهمترین علل مرضی گرایش افراطی به شبکهها اجتماعی که سبب افزایش بیماریهای روانی و شخصیتی افراد میشود و آنان را به رفتارهای نابهنجار (و از جمله دوستیهای نامناسب و آسیبزننده مجازی) سوق میدهد، اشاره میکنیم:
برخی افراد به سبب شرایط تربیتی، از عزت نفس مطلوب و اعتماد به نفس کافی محروماند و این امر مشکلات زیادی را در عرصه تعاملات اجتماعی برایشان ایجاد میکند. حضور مؤثر و کامیابکننده در فعالیتهای اجتماعی و ابراز وجود، نیازمند شخصیتی با ثبات، عزت نفس مطلوب و اعتماد به نفس بالاست. از آنجا که صحنه روابط مجازی و اشتراک در گروههای اجتماعی کمخطر، کمهزینه و بینیاز از لوازم حضور در ارتباطهای واقعی به نظر میرسد، زمینه مناسبی برای ابراز وجود چنین افرادی تلقی میشود.
این افراد ممکن است با پناه بردن به شبکههای اجتماعی و از طریق ابراز وجود در گروههای اجتماعی، کوشش کنند تا مشکل خود را کاهش دهند. چنین افرادی بیش از افراد با عزت نفس و اعتماد به نفس کافی، در معرض ورود به روابط عاطفی ـ جنسی در فضای مجازی هستند. زیرا ارتباط با جنس مخالف، در وضعیتهای واقعی، نیازمند سطح مطلوبی از خودپنداره مثبت، عزت نفس بالا، جرأتورزی و اعتماد به نفس است، کسانی که در این زمینههای شخصیتی و روانشناختی مشکل و کاستی دارند، معمولاً از ورود به روابط واقعی میترسند و خود را شایسته و لایق دوست داشته شدن نمیبینید.
چنین افرادی معمولاً خود را جذاب و دوستداشتنی و مرغوب تصور نمیکنند و به همین سبب از وارد شدن در ارتباطهای واقعی میپرهیزند، این گروه از افراد، غالباً در مواجهه با جنس مخالف، دستپاچه شده و دچار ترس، اضطراب، خودکمبینی و تردید میشوند، علائم بدنی این افراد را میتوان در افزایش ضربان قلب سرخشدن صورت، اختلال در حس بینایی، لکنت زبان، لرزش دست و پا، احساس خالی شدن دل … مشاهده کرد، مختصات فضای مجازی موجب سوقیافتن آنها به سوی آن میشود و آن را فضایی مطمئن و قابل اعتماد برای ارتباط با جنس مخالف ارزیابی میکنند. زیرا ارتباطهای مجازی، نیازمند آمادگیهای شخصیتی و جذابیتهای جسمی و جاذبههای اجتماعی نیست؛ مضاف بر اینکه افراد میتواند من واقعی خود را پنهان کرده و خود را بسیار بهتر و جذابتر از آنچه هستند، نمایش دهند.ارتباطهای مجازی، هر چند به صورت موقت و کوتاه، عزت نفس آنها را کاذبانه بالا میبرد و احساس اقتدار، جذابیت را برای آنها پدید میآورد؛ اما این امر، در حقیقت، سرپوش نهادن بر واقعیتها و اختلالهایی است که عمیقاً نیازمند درمان روانشناختی است و مسکن ارتباطهای مجازی هرگز آن را برطرف نمیکند؛ بلکه تنها آثار و پیامدهای آن را به تعویق میاندازد، این افراد اگر چه ممکن است در فضای مجازی، احساس آرامش، بزرگی، اقتدار و مهم بودن داشته باشند، اما کمکم به این دوستیها وابسته میشوند و علاوه بر غفلت از درمان روانی و شخصیتی خود، آرامآرام به شخصیتی دو لایه تبدیل میشوند، دوستیهای این افراد معمولاً کوتاه، ناقص و ناکام است و هرگز به رابطههای واقعی کامیابکننده و سازنده منتهی نمیشود، همین امر ممکن است مشکل دیگری به نام هرزگی ارتباطی را برای آنها ایجاد کند و شدیداً به آشفتگیهای روانی آنان دامن زند.
گروه دیگری که ممکن است با انگیزههای نادرست به شبکههای اجتماعی و فضای مجازی روی آورند، دختران و پسرانی هستند که امکانات، فرصتها و زمینههای لازم برای ازدواج در موعد مناسب را در اختیار ندارند و از معطلماندن نیازهای جنسی – عاطفی خود رنج میبرند. نیاز جنسی و عاطفی، بخشی از نیازهای واقعی و مهم در سازمان روانی ما است که باید در وقت مناسب و به شیوههای مؤثر و معقول، تأمین شود، امروزه عوامل گوناگونی سبب شده است که جوانان نتوانند در وقت مناسب، نیازهای خود را از راه صحیح (ازدواج) تأمین کنند، عواملی از قبیل طولانیبودن دوران تحصیل، فقدان شغل، فقدان درآمد کافی و هزینههای سرسامآور ازدواج، کاملگرایی در انتخاب همسر، انتظارهای متنوع و متکثر غیرواقعبینانه و احیاناً غیرمنطقی، علاقههای پنهان، ارتباطهای پنهانی طولانیمدت، آداب و رسوم دست و پاگیر، دخالتهای غیرمنطقی برخی خانوادهها تنها پارهای از این علل و عوامل است.
در چنین وضعیتی برخی جوانان، فضای مجازی را طریق مناسب و آسانی برای تأمین نسبی نیازهای عاطفی و جنسی خود تلقی کرده و به این فضا، به عنوان مسکنی برای کاهش رنجها و فشارهای ناشی از نیازها روی میآورند، بدیهی است که ارتباطهای مجازی تنها در قالب مسکنهای کوتاه مدت و کم اثر عمل کرده و هرگز نیازهای عمیق و انسانی جوانان را به خوبی و کمال تأمین نمیکند؛ بلکه حتی ارضای صحیح آن را به تأخیر انداخته و منحرف میکند.
ارتباطهای پنهان مجازی، به تماشای فوتبال از رادیو میماند که صرفاً برانگیختگی و احساس تشنگی عاطفی ـ جنسی آنها را تشدید میکند؛ اما هرگز به ارضای کامل آن نمیانجامد، هنگامی که برانگیختنهای مکرر و متراکم به ارضای کامل و رضایت بخش، منتهی نشود، سبب پیدایش افسردگی، اضطراب، خستگی روانی، ناامیدی و دلسردی شده و انگیزههای مثبت فرد را تحلیل میبرد. این وضعیت آزار دهنده به طور حتم بر مسأله ازدواج و انگیزه همسرخواهی افراد تأثیر گذاشته و شوق، امید و تلاش برای فراهم آوردن زمینهها و لوازم آن را کاهش میدهد. مضاف بر اینکه اعتیاد و وابستگی به روابط مجازی و ارضای ناقص نیازها در ارتباطهای متنوع، زمینه روانی گرایش به ازدواج و محدود شدن روابط به یک رابطه طولانی مدت را به شدت تقلیل میدهد.
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۴:۴۸ ق.ظ