کودکان و نوجوانان ادامه آینده فرهنگی ما و جامعه ما
علی رزمآرای
گروه فرهنگی: سلامت و بهداشت روان از مهمترین جنبههای معنوی و غیرمادی زندگی انسان به شما میآید. روحیه و روان سالم، پایه و اساس خلاقیت و اندیشه سالم است. پویایی یک جامعه و افراد نوع بشر آن، به پویایی تک تک افراد و نهادهای دخیل در پیکره آن وابسته است. امروز در استانداردهای حیات اجتماعی جوامع مختلف، روحیه نشاط را به عنوان اصلیترین فاکتور( مؤلفه) به شمار میآورند. دراین بین عوامل موثر دیگر نیز هستند که مستقیما ً مؤلفه سلامت روان و روحیه شاد را در جوامع مختلف تقویت میکنند. وضع اقتصادی و معیشت، تلقی مذهبی و دینی صحیح از مجموعه دین و زندگی، آموزش و پرورش روشمند و به روز عمومی، اطلاع رسانی سریع و لازم در امور دخیل در زندگی روزمره، مطالعه و زمینههای عمیق فرهنگی، تقویت پایگاههای علمی روانشناسی و جامعهشناسی در سطوح مختلف جامعه و..از جمله این عوامل مختلف هستند که مستقیما ً امر سلامت روان و روحیه شاد یک جامعه را تحت تأثیر دارند.اما آنچه که سلسله نوشتارهای اخیر نویسنده این نوشتارها را بر روی سلامت روان و تحصیل، سلامت روان و خانواده و… متمرکز ساخته، حساس بودن و ویژه بودن شرایط زندگی کودکان و نوجوانان در محل سکونت خود و جامعه محل زندگی و تحصیل آنان است. کودکان و نوجوانان آینده و ادامه جامعه ما هستند. آنان وارثان تاریخی هستند که ابعاد مختلف زندگی جمعی ما، نوشته و پرداخته است. هرچه را که ما میکاریم آنان برداشت میکنند، آنان حتی نحوه کاشتن را نیز از ما میآموزند. در خانه و مدرسه، در جامعه شهری محل زندگی و تحصیل و حتی کار! کودکان و نوجوانان ما، خود ما هستند. من مشترک ما، ذات ما، نداشتهها و داشتههای ما، حتی عقدههای ما. هر آنچه که نداشتهایم و داشتهایم را در قامت آنان ترسیم میکنیم و از آنان، آن میخواهیم که دوست داشتیم خودمان باشیم. این استثناپذیر نیست. حتی یک معلم از ۳۰ یا ۴۰ دانشآموز خود ناخواسته چیزی را میخواهد که معلمان و پدر و مادرش در گذشته از او خواستهاند و یا به شکل ناخودآگاه آن چیزی را میخواهد که خود هیچ وقت به آن نرسیده است.این ماجرا آنجا اهمیت مییابد که ما به این نکته ظریف برسیم که آیا کودکان و نوجوانان و دانشآموزان ما آنطور که ذات و استعداد آنها و یا فطرت خلیفةالهی آنها از یک انسان میطلبد، پرورش مییابند و یا آنطوری که ما پدران و مادران و معلمان میخواهیم؟! ما ابزار کاریم نه محتوا و مفاهیم وجودی کار! این نشانه مهم الهی که کودکان و نوجوانان امانت خدا هستند در دستان ما، مؤید این مطلب است!
*عوامل موثردرتعلیم و تربیت: خانواده، توارث، تغذیه، آرامش، مدرسه. خانواده: از پدران و مادران انتظار میرود که به همان اندازه که برای آراسته کردن بچههای خود دقت و وسواس نشان میدهند به همان اندازه نیز در پرورش فکری و ذهنی و درونی کودکانشان تعمق کنند و بدانند که تربیت فکری و معنوی کودکان آنها به مراقبت دقیقتر و مهمتر از پرداختن به مسائل ظاهری آنهاست.والدین باید نقشی فعال در آموزش و برنامه معنوی مدرسه ایفا نمایند.مدرسه: معلمین، دانش آموزان، محیط مدرسه، برنامه ریزی و انجمن اولیاءومربیان. انجمن اولیاءومربیان به مثابه پلی است که بین خانه و مدرسه ایجاد شده و نقش ارزنده آن مسلم و مشخص است .این نکته حائز اهمیت است که برای داشتن مدرسهای سالم، مطلوب و شاد باید به تمامی عوامل و اجزای تشکیل دهنده آن پرداخت.
*چگونگی دستیابی و تحقق آرمان نشاط محوری مدارس: برای بهرهگیری مناسب از شرایط و امکانات جهت ظهور استعدادها و خلاقیتهای نوجوانان باید تحولات جدی در نگرش مدیران و مسئولان نظام آموزش و پرورش ایجاد کرد چرا که در تعریف مدیریت به عنوان یک رشته علمی آمده است که »فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی و سازماندهی – بسیج منابع و امکانات ، هدایت و کنترل آن است برای دستیابی به اهداف سازمانی و براساس نظام ارزشی مورد قبول.« مدیر وظیفه دارد با هماهنگی و اتخاذ تصمیمات پیشبرندهای که براساس مقررات و اصول پذیرفته شده در نظام ارزشها شکل میپذیرد حیات مادی و معنوی سازمان و افرادش را تدارک ببیند. یک مدیر آموزشی مسئولیتی بس اساسیتر و مهمتر برعهده دارد، چرا که با روح ، روان و جسم کودک و نوجوان سر وکار دارد. بالندگی جامعه و نوجوانان امروز آن و سرافرازی و اقتدار فردای آنان با حرف و شعار تنها، پیش نمیرود. برخورداری از نسلی جوان و کارآمد و اصرار در به کارگیری مناسب جوانان در چرخه کار و فعالیتهای جامعه و پذیرش مسئولیت از سوی آنان در فردایی نه چندان دور میتواند بسیار کارساز و اثربخش باشد. واضح است که انجام چنین مأموریت مهم به آسانی محقق نمیشود و رشد تعالی آنان به تصادف حاصل نمیشود. باید نوجوانان و جوانان را به خوبی بشناسیم و از جامعه و شرایط دیروز و امروز و فردای آنان درک درستی داشته باشیم. راهها و روشهای مناسب علمی و پیشبرنده برای مجهز نمودن آنان به تربیت، دانایی ، توانایی و مهارت یابی را فرا بگیریم.
*چگونگی ایجاد فضای شاداب در مدارس:در تبیین موضوع، شاداب سازی مدارس را از ابعاد مختلف میتوان بررسی نمود چرا که در ابتدا شاداب کردن محیط مدرسه در کلام به ایجاد فضای مناسب و فضاسازی ظاهری منتج میشود.اما با نگاهی دقیقتر باید عنوان کرد که شاداب نمودن فقط جنبه ظاهری ندارد چون داشتن بهداشت روانی سالم نیازمند رعایت اصولی است که هم جنبه مادی و هم جنبه معنوی دارد و در واقع باید شاداب سازی را در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جست و جو کرد که هر یک از این موارد شامل بررسی موضوعات و مواردی مهمی است که با در نظر گرفتن آنها مطمئنا ً میتوانیم روح ، روان و جسم و جان نوجوان را نشاط بخشیم چرا که نوجوان باید ابتدا از درون وجودش احساس شادمانی داشته باشد و این احساس شادمانی همان ایجاد رضایت از زندگی است که باید در تمام ابعاد وجودش رخنه کند.
*شاداب سازی درونی و معنوی در مدارس:الف- تربیت معنوی و دینی (آشنایی با لطافت طبیعی و…)؛ بی تردید تربیت روحی و معنوی نوجوانان باید از آغاز حیات آنان مدنظر گرفته شود اما چون آنها در سنین نوجوانی هویت شخصی پیدا میکنند، کم کم از والدین خود جدایی بیشتری احساس میکنند و وابستگی کمتری مییابند و همین امر باعث میشود که هدایت معنوی آنها ویژگی خاصی پیدا کند. آشنایی آنان با لطافت طبیعت (آب و هوا ، آفتاب ، کوه ، دریا و…) میتواند نشاط و شادابی را با ادراک طبیعت خداوندی به آنان هدیه کند. به طوری که نوجوانان با دیدن هر یک از ابعاد طبیعت حتی با دیدن یک گل احساس لذت و شادمانی کنند.ب- شرکت دادن نوجوان در فعالیتهای گروهی؛ فعالیتهای گروهی و جمعی نوجوانان جزو لاینفک زندگی اجتماعی آنان به شمار میرود و اگر صحیح هدایت شود میتواند آثار سازندهای را در پی داشته باشد و احساس لذت درونی را برای آنان به وجود آورد.ج- جذب مشارکت دانشآموزان در اداره مدارس؛ شکی نیست که یکی از وظایف مهم تربیتی مدیریت مدارس تشویق نوجوانان به مشارکت و تعاون در همه اموراست و آنان میتوانند با تدوین برنامههای مناسب به جلب مشارکت دانشآموزان در امور مختلف مدرسه اقدام کنند و این موضوع میتواند به حس مفید بودن و دور شدن از انزوا و کسالت در نوجوانان کمک کند و این خود یکی از موارد شاد زیستن است.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۳ ساعت ۵:۴۳ ق.ظ