بانوی پایه گذار فرهنگنامه کودک و نوجوان
گروه فرهنگی:میرهادی در سال ۱۳۰۶در تهران چشم به جهان گشود. او از کودکی مطالعه می کرد، در ۱۳ سالگی »زندگینامه ژاندارک« را خواند و در ۱۷ سالگی با خواندن»شاهنامه« فردوسی با آن پیوند ناگسستنی پیدا کرد.
میرهادی افزون بر زبان و ادبیات فارسی، از مادرش زبان آلمانی را آموخت و پس از یادگیری زبان آلمانی به فرا گرفتن زبانهای فرانسه و انگلیسی پرداخت. همچنین میرهادی با نقاشی و موسیقی آشنایی یافت.
او پس از پایان دوره دبیرستان در سال ۱۳۲۴، در رشته علوم طبیعی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. در این هنگام، مبارزه با بیسوادی در ایران تازه آغاز شده بود و آموزگاران برجستهای همچون »جبار باغچهبان« و »محمد باقر هوشیار«، جوانان را به سوادآموزی فرا میخواندند. میرهادی از آن ها روش سوادآموزی را فرا گرفت و با مقوله آموزش و پرورش آشنایی یافت. او در سال ۱۳۲۵ به فرانسه رفت و در رشته روانشناسی تربیتی در »سوربن« و همزمان در رشته آموزش پیش از دبستان و ابتدایی در کالج »سوینه« پاریس درس خواند.
بزرگترین دستاورد این آموزشها، دستیابی به نگرشی نو به آموزش و پرورش کودکان بود. میرهادی پس از بازگشت به ایران به کار در کودکستان و زبانآموزی پرداخت. در سال ۱۳۳۴ به نام برادر از دست رفتهاش، کودکستان فرهاد و بعدها، دبستان و راهنمایی فرهاد را بنیاد نهاد. کتاب »جستجو در راهها و روشهای تربیت« گردآمدهای از تجربههای او طی ۲۵ سال سرپرستی مدرسه فرهاد است.
میرهادی در کلاسهای تربیت مربی کودک در شهرهای مشهد، تبریز، رشت و تهران درس میداد و با »اداره مطالعات و برنامههای وزارت آموزش و پرورش« و »سازمان کتابهای درسی« در زمینه آزمایش کتابهای درسی نو در مدرسه فرهاد و تدوین کتابهای درسی و برنامه ریزی درسی دوره ابتدایی همکاری داشت.
سه نمایشگاه از کتابهای کودکان در سالهای ۱۳۳۵، ۱۳۳۷ و ۱۳۳۹ با یاری مجله »سپیده فردا« و با شرکت فعال میرهادی برگزار شد. در پی برگزاری این نمایشگاهها شورای کتاب کودک با تلاش میرهادی و همفکران او برای گسترش و پیشبرد هرچه بیشتر ادبیات کودکان در سال ۱۳۴۱ تاسیس شد. میرهادی همچنین موسس و مسوول طرح فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، به عنوان نخستین کتاب مرجع ایرانی برای این گروه سنی است.
او از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان به عنوان نامزد دریافت جایزه »آسترید لیندگرن« سال ۲۰۱۷ انتخاب شد. از آثار میرهادی میتوان به »دو گفتار درباره کتابخانههای آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه«، »کتاب کار مربی کودک«، »تعلیمات اجتماعی سوم دبستان«، »راهنمای تدریس کتاب تعلیمات اجتماعی سوم دبستان« و »آنکه رفت، آنکه آمد« اشاره کرد.
در زمینه ترجمه نیز می توان از »افسانه چینی برای کودکان«، »گنجشک کوچولو«، »رفتار والدین ما باید چگونه باشد«، »تفاهم بینالمللی به وسیله کتابهای کودکان و نوجوانان«، »آنچه از کنگره آموختیم« و »در باب افسانهها و اسطورهها برای کودکان و نوجوانان« یاد کرد. میرهادی ۱۸ آبان ماه ۱۳۹۵ دیده از جهان فروبست.
میرهادی در نزدیک به نیم سده گذشته در سه زمینه آموزش وپرورش، ادبیات کودکان و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان فعالیت کرد. او به عنوان یکی از فعالان عرصه کتاب کودک در ایران، معتقد بود: خطری که ادبیات کودکان و نوجوانان کشور ما با آن مواجه است، آموزشیشدن (دیداکتیسم)، القاییشدن و شتابزدگی است و با پند و اندرز و یا آثار تصنعی که بر پایه هدفهای آموزشی بهوجود میآیند، نمیتوان به سراغ فرآوردههای ضدفرهنگی رفت.
باید آثاری جالب توجه، زنده، ملهم از زندگی که تجربه زندگی واقعی را با همه جنبههای تاریک و روشنش مطرح میکنند را در برابر تهاجم کلیشههای بیگانه قرار داد. میرهادی از سال ۱۳۵۸ به طور ویژه کار فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را در شورای کتاب عهدهدار شد.
هرچند پیش از این، ۲ فرهنگنامه برای کودکان و نوجوانان تدوینشده بود؛ »فرهنگنامه طلایی« نوشته »برتاموریس پارکر« که توسط »رضا اقصی« در سال ۱۳۴۶ ترجمهشده بود و »دایرهالمعارف خردسالان« که »مهرداد مهرین« در سال ۱۳۵۰ تدوین کرده بود اما این فرهنگنامهها چندان مورد استفاده کودکان و نوجوانان ایرانی قرار نگرفت.
حاصل تلاشهای میرهادی و دیگر همکارانش در شورای کتاب کودک، تدوین نخستین فرهنگنامه تالیفی کودک و نوجوان در ایران بود.
میرهادی درباره هدف و ضرورت نگارش فرهنگنامه ویژه کودک و نوجوان معتقد است: دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، از پدیده های علمی، اجتماعی، ابزار فنی و پدیده ای نوظهور چون وسایل الکترونیکی و دیجیتالی است که سوال های بی شماری را در ذهن آدمی شکل می_دهد.
در سال های آغازین سده بیست و یکم، همه چیز در حال تغییر است و خانواده و کتاب های درسی نمی توانند به تمام سوال ها پاسخ دهند.بنابر این کودکان و نوجوانان به کتاب های مرجع مناسبی نیاز دارند تا بتوانند پاسخ سوالهای خود را در آن ها بیابند.
ساختار کتاب درسی بیشتر مفهوم را برای کودک یا نوجوان روشن می کند و سپس با سوال و جواب در می یابد که چه میزان یک مفهوم در ذهن دانش آموز شکل گرفته است در حالی که فرهنگنامه، فقط اطلاعات را در اختیار می گذارد و خواننده برای پاسخ سوالاتش از آن استفاده می کند. »علی میرزایی« نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان و مدیر مسوول نشریه »نگاه نو« براین باور است که سخن گفتن درباره میرهادی مانند نثر سعدی دارای ویژگی سهل و ممتنع است.
او معتقد است: زندگی فرهنگی میرهادی نظیر چشمه جوشانی است که همواره بر بستر منظمی جاری بوده است. با پیش رو داشتن کارنامه پربار و پنجاه ساله میرهادی می توان دریافت که وی طی این سال ها خدمات ویژه ای در حیطه ادبیات کودک و نوجوان انجام داده است و با به جای گذاشتن تالیفات به خصوص سرپرستی فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، سرمایه عظیمی را برای نسل های فرهنگی بعد از خود به یادگار گذاشته است.
»محمدهادی محمدی« مدیر موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان نیز بر این باور است که با حضور میرهادی در عرصه ادبیات کودک و نوجوان، سیمای کودک ایرانی به یکباره دگرگون شد. نقش سازنده میرهادی را نمی توان در عرصه هایی چون کودک و خانواده، خانواده و جامعه، سنت و مدرنیته نادیده گرفت. درواقع روند و میزان فعالیت و حرکت او در عمق این لایه های مهم اجتماعی بسیار کارساز بوده است. امروز اگر از من به عنوان یک پژوهشگر پرسیده شود که مهم ترین شاهکار زندگی میرهادی چه بوده است من به شخصیت نهاد گذار وی اشاره خواهم کرد.
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۶:۱۴ ق.ظ