گردشگری ارومیه در آستانه تجربه های جدید

گردشگری ارومیه در آستانه تجربه های جدید

علی رزم آرای
گروه فرهنگی: دو هفته تا پایان سال باقی است و درست¬تر اینکه دوهفته تا عیدنوروز و آغاز سال جدید! این آغاز جدید می-طلبد که ما و شهر ما یعنی کلانشهراومیه هم با سیمایی دگرگونه به اسقبال سال جدید و عید نوروز و مهمان گردشگر برود. این شد که از این نوشتار به بعد تا پایان سال مطالبی پیرامون گردشگری، ابعاد مختلف کلانشهر ارومیه و استان در این زمینه، غور تاریخی در اطراف و اکناف آذربایجان غربی و کلانشهرارومیه و دست آخرعید نوروز به قلم بسپاریم. نوشتار زیر پیرامون گردشگری کلانشهرارومیه به انضمام دو بخش کوتاه از مصاحبه نگارنده با گردشگران نوروزی عید نوروز گذشته ( سال کنونی ۱۳۹۴) به قلم سپرده شده است.نوشتار حاضر با تاکید بر عملکرد مثبت و همه جانبه دست¬اندرکاران گردشگری و سیاحتی از سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان تا سازمان جمعیت هلال احمر و دیگر ادارات وسازمان¬های مختلف و دخیل درامر ساماندهی امکانات گردشگری و سیاحتی تفریحی و… در ایام تعطیل سال از عید نوروز تا تعطیلات‌ تابستان به قلم سپرده می شود.با توجه به این نکته که نگارنده این سطور در هفته اول تعطیلات عید نوروز ۹۴هم به عنوان یک شهروند عادی کلانشهر ارومیه و هم به عنوان یک روزنامه نگار در سطح این شهر مشغول بازدید از گوشه و کنار آن بوده و از نزدیک فعالیت¬ها و تلاش¬های کارشناسان و راهنمایان عرصه-ی گردشگران را… شاهد بوده است و حتی با گردشگران و مسافرین و حتی اهالی کلانشهر ارومیه هم مصاحبه انجام داده است، نوشتار حاضر فقط اشاره¬ای هر چند کوتاه به کمبودها و نواقص کلی و جزئی فعالیت¬های مبتنی بر گردشگری و امور سیاحتی خواهد داشت.
این نوشتار قصد قیاس کلانشهرارومیه با هیچ کجا را نداشته و از سوی دیگر نیت ضایع کردن اجرزحمات همه دست اندرکاران امورسیاحتی، گردشگری و دیگران متولیان آن را ندارد. اما نیم¬نگاهی است به وضعیت و شرایط گردشگری کلانشهر ارومیه و در کل سیمای شهری این کلانشهر.ایام عید از هر نظر زمان نو شدن ونو دیدن است. مفهوم دیدن در جهان¬بینی و فرهنگ عید نوروز ، جامعیت دارد.مثلا ً بهتر دیدن شدن و نو دیدن شدن و نو ماندن در یادها و خاطره ها و حتی ذهنیت تازه و نوی در مورد دنیایی پیرامون خود پیدا کردن. گردشگری جز ء لا ینفک تازگی و نو دیده شدن است. برای بعضی دیدن اماکن و جاهای نو، برای بعضی دیدن امکان و محل ها از نو و مجددا ً و چندباره ، برای بعضی¬ها دیدن تازگی ها جدید در اماکن و محل¬های که قبلا ً دیده¬اند و…شاید بهترین جا برای شرح و فصل ماجرای گردشگری در ارومیه و حتی فضای شهری وشهرسازی این کلانشهرکه بیشترازاهالی آن برای مسافرین و گردشگران مختلف از جای جای مهین تازگی داشته و تصور کلی آنان را از شهر و فرهنگ شهرنشینی مبنتی برآن، حتی نگرش مدیریتی به آن و … را شکل می¬دهد، اشاره به هدف گردشگری باشد.
به راستی هدف از گردشگری و ساختن و برآوردن زمینه¬های آن و تداوم آن برای غنی¬سازی و تثبت منافع مادی و معنوی آن، برای کلانشهر ارومیه و منطقه استان آذربایجان¬غربی یا هرکجای ایران چه می تواند باشد؟
آیا گردشگران و مسافرین هموطن و احیانا ً غیرهموطن به چه دلیل واز روی چه استناداتی شهری همچون کلانشهرارومیه را برای مسافرت و سیاحت انتخاب می¬کنند؟ و آیا در پایان این سفر و انتخاب خود ، ره¬آورد معنوی و احتمالا ًمادی هم با خود به شهر و دیار خود ارمغان می¬برند و یا…آیا ره¬آورد سفر این عزیزان به شهری همچون کلانشهرارومیه که همانا شناخت هرچه بیشتراین گوشه سرزمین چهار فصل ایران و غنا بخشیدن به صنعت گردشگری آن است، تا به امروز تحقق یافته و به ثمر نشسته است؟
گردشگر و مسافری که با تصور و نیت قبلی پا به شهرو منطقه¬ای می گذارد با آنچه که می¬بیند سه نوع برخورد دارد. ‌اول اینکه شهر مورد نظر و منطقه آن را با شهر و دیار خود قیاس می¬کند و با این قیاس هم به این شهر و هم به شهر خود امتیاز می¬دهد. در اصطلاح شهر مذکور را بالا و پایین می¬کند و سپس به قضاوت می¬نشیند. دوم اینکه اگر در گذشته به این شهر سفری داشته و این سفر در اصطلاح پیشینه¬ای هم داشته باشد، حال و روز فعلی شهر و جنبه¬های مختلف گردشگری و سیاحتی فرهنگی آن را با گذشته قیاس کرده و کم و کیف تغییرات را در ذهن خود مرور می¬کند.
سوم اینکه در صورت رضایت و خشنودی از انتخاب خود و اغنا شدن از جنبه-های مختلف و جذابه¬های مختلف این شهر برای سفر یا سفر¬های آتی خود به این شهر برنامه¬ریزی می¬کند و برای این شهر جایگاه ویژه¬ای در خاطر و یاد خود اختصاص می¬دهد.
ودر بعد کلان¬تر در صورت برنامه¬ریزی و اطاع¬رسانی صحیح و یافتن منافذ تبلیغی صحیح برای جذب سرمایه¬گذاری در شهر مورد اشاره و حمایت¬های مادی و معنوی از این سرمایه¬گذاری¬ها به غنی¬سازی صنعت‌گردشگری و ربط و اتصال آن به دیگر ابعاد صنعتی و ظرفیت¬های طبیعی و مادی و شکوفایی آنها ، می¬توان اشاره کرد. مورد آخر مطلوب¬ترین و مهم¬ترین بعد مربوط به هدف و اهداف گردشگری و زمینه¬سازی صحیح برای گسترش و تاثیر-پذیری از آن است.بارها و بارها در مطالب گوناگون نشریات ومطبوعات استانی محلی و کشوری و برنامه¬های مختلف تلویزیونی به پتانسیل-ها و زمینه¬های مساعد گردشگری کلانشهرارومیه و منطقه استان آذربایجان¬غربی و تأثیر آن بر جلب و جذب گردشگر و سرمایه¬گذاری در این صنعت و یا دیگر بخش¬های آن اشاره شده است و ابعاد مختلف آن سنجیده شده و به تحلیل رسیده است. اما چرا هنوز گردشگران و مسافرینی که به کلانشهرارومیه سفر می¬کنند سیمای ارومیه و جلوه¬های مختلف آن را نسبت به گذشته (در صورت دیدار از این شهر و یا اقامت در آن) بدون تغییر، راکد و فرسوده می¬دیدند؟ و یا آنانی که برای اولین بار به این شهر سفر کرده بودند مشاهدات خود را مغایر با تصورات و شنیده ها می دیدند؟ ( البته با احتساب فعالیت های عمرانی و شهرسازی های دو ساله اخیر- روگذرها، زیرگذرها، لاین کمربندی شهری، ورودی¬های شهر و غیره- منظور نظر در این نوشتار متن شهر و فضای داخلی آن است!)
خانمی از شیراز:
به شهر ارومیه هم قبل از انقلاب سفر داشتم و هم بعد از انقلاب. برای اولین بار نیست که به شهر شما سفر می¬کنم. شهر بسیار غنی و پر پتانسیلی دارید اما حیف ظاهر فرسوده و کهنه¬ای دارد، محرومیت و عدم رسیدگی به شهر را با غنا و فرهنگ مردمانش نمی¬توانم یکجا تصورم کنم و جمع بزنم. ارومیه از دهه ۶۰ به این سو تکان نخورده و تغییر اساسی نکرده است. من تصور دیگری از ارومیه داشتم که بر آورده نشد. ضمنا ً وضعیت راه ها و جاده‌ها و آسفالت¬های شهر مناسب نیست. ما با اینکه معاینه فنی داشتیم و با اطمینان از شیراز خارج شده بودیم به دلیل وضعیت بد این راه ها و آسفالت-هایشان دچار نقص فنی چراغ ترمز شدیم که منجر به جریمه شدنمان شد.( نگارنده در سفر آخر خود به شمال به توجه به نقص فنی نا خواسته خودروی مورد استفاده خود و وجود معاینه فنی نه تنها جریمه نشد که بلکه با همکاری و راهنمایی عزیزان پلیس راهور موفق به رفع نقص فنی مذکور هم شد).
آقایی از همدان:
در زمان جنگ دو سال در ارومیه مشغول خدمت بودم. حال با گذشت ۲۶ سال باز به این شهر می¬آیم. شهر اصلا ً تکان نخورده فقط به شکل پراکنده گسترش پیدا کرده ولی نقاط اصلی شهر و مرکز آن به همان شکل دیرین باقی مانده. جای تعجب است. گذشته این شهرهنوز قابل رویت است ولی از حال آن خبری نیست! ضمنا ً ورودی¬های شهرتان با توجه به تغییرات عمده، منظره مناسب و مساعدی ندارد ( از نظر فضا و منظر) برای مسافرین و گردشگران ایجاد ذهنیت می¬کند. ورودی هر شهر شناسنامه آن شهر است.
به نکات گفته شده بیافزاید دریاچه ارومیه را!؟! قضاوت با شما مردم خوب کلانشهرارومیه و مسئولین مربوطه¬ی امر است. والسلام!

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۳:۵۷ ب.ظ

دیدگاه


7 − شش =