کالای بیگانه در سبد مصرف ایرانی
گروه اقتصادی:کالای ساخت داخل باید قانعکننده ,بادوام، استحکام و مرغوبیتش طوری باشد که مشتری را قانع کند”این بخشی از مطالبات رهبری است.بررسیها نشان میدهد فراگیر نشدن فرهنگ مصرف کالای ایرانی و عدم کیفیت مطلوب کالاها علت اصلی مصرف کالای خارجی است.
شاید زمانی که پای کلاه پهلوی و کالاهای فرنگی به ایران باز شد و بر سر زبان ها افتاد و کم کم جای خود را در میان آدم ها و زندگی ساده ایرانیان باز کرد کمتر کسی فکر می کرد که استعمار اروپا برای فروش تولیدات نوپای صنعتی خود فرهنگ و آداب و رسوم کشورهای جهان سوم به خصوص ایران را نشانه گرفته است.تجربهای که به سالهای نه چندان دور ایرانیان برمیگردد و به تدریج تفکر مصرف کالاهای دست ساخته پر زرق و برق کشورهای توسعه یافته که گویی با زندگی ما عجین شده، اکنون مقابل فرهنگ استفاده از کالای داخلی قرار گرفته است.کشوری که سرشار از منابع غنی نفت، گاز، معادن و دیگر ویژگیهای مختلف اقتصادی است و به همین دلیل کشورهای استعمارگر را به طمع انداخته است و با فریب صاحب منصبان حکومت پهلوی و تاراج مواد اولیه و نفت، محصولات نهایی و مصرفی خود را به بهایی گزافتر میفروختند و اکنون نیز با شیوههای دیگر و به خدمت گرفتن ابزار قدرتمند رسانه به تبلیغ مصرف در ابعاد مختلف میپردازند, موضوعی که امروز به دغدغهای برای مسئولان و جامعه شناسان شده است. با نگاهی جزئی از وضعیت مصرف مردم میتوان به این نتیجه رسید که هنوز تعداد زیادی از مردم تمایل به سمت کالای داخلی ندارند.مصرف کالاهای خارجی و توجه نکردن به تولیدات داخلی همچون ویروسی در کشور در حال گسترش است و عوارض سوءِ آن در تمامی جنبههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور قابل مشاهده است. اگر به گوشه گوشهی منزلمان نگاه کنیم متوجه انواع کالاهای لوکس و ضروری میشویم که در خانههایمان جا خوش کردهاند در حالی که کالاهای داخلی در انبار کارخانهها خاک میخورند و منتظر نگاه ما هستند.خرید کالای ایرانی و حمایت از تولید داخل در شرایط اقتصادی که کشور در آن به سر می برد یک امر کاملاً عقلانی است که مقام معظم رهبری بارها بر روی آن تأکید کرده اند که متأسفانه مورد غفلت واقع شد و ما شاهد جولان کالاهای وارداتی در بازار های داخلی هستیم. در حالی که کالاهای مشابه داخلی مورد استقبال خریداران قرار نمی گیرد و کشور با مشکلاتی همچون بیکاری مواجه است.نکته جالب تر اینجاست این روزها حتی بسیاری از تولیدات داخلی کالای خود را با نام و نشان کالاهای خارجی در بازار عرضه میکنند و برخلاف بسیاری از کشورهای جهان که تولید داخلی برایشان مایه مباهات است، برای تولید کننده و فروشنده داخلی، جنس ایرانی مایه مباهات نیست. آنها مجبورند برای فروش اجناس خود با برند غیر ایرانی وارد بازار شوند که این مسئله نشان دهنده عدم فرهنگ سازی مناسب برای استفاده از کالای ایرانی و همچنین عدم اطمینان به تولید داخل است. با این اوصاف وظیفه تولید کنندگان برای ارتقای کیفیت و جذب اطمینان مشتری چیست؟ همچنین وظیفه دولت و نهادهای ذی صلاح برای رونق تولید ایرانی و فرهنگ سازی در این زمینه چیست؟
متاسفانه طی چند ماه اخیر بسیار دیده شده مسئولان دولتی علاوه بر اینکه تمایل بسیاری بر استفاده از کالاهای غیر ایرانی دارند حتی در کلامشان از واژه های انگلیسی استفاده میکنند یعنی ترجیح می دهند به جای استفاده از معادل فارسی شناخته شده آن کلمه، از واژه انگلیسی استفاده کنند. در صورتی که این مسئله خلاف فرهنگ ایرانی اسلامی است و در صورت رواج آن تبدیل به معضل خواهد شد. زمانی که مربی فوتبال لباس خارجی و اتومبیل خارجی استفاده میکند، نوجوانانی که او را الگو قرار داده از او تقلید و به عنوان الگوی برتر و مطلوب بر می گزیند. فرهنگ استفاده از کالای ایرانی باید از دوران مدرسه به دانش آموزان تعلیم داده شود. در آموزش و پرورش باید برنامهریزی شود تا با افزایش دانش اطلاع دانشآموزان از هویت فرهنگی و منافع ملی افزایش یابد . متأسفانه بسیاری از لوازمالتحریر دانشآموزان ایرانی از خارج وارد میشود و کودک ایرانی از دوران ابتدایی شکلگیری شخصیت خود می آموزد که از کالای خارجی استفاده کند.خانوادهها باید به فرزندانشان بیاموزند که حمایت از کالای ایرانی ، پاسداری از اقتصاد ملی و اشتغال زایی جوانان را در پی دارد و مصرف کالای خارجی بی کاری جوانان ایرانی و پرشدن جیب کارگران خارجی را به دنبال دارد. بنابر این آگاهی های لازم باید به مصرفکننده ارائه شود . او باید بداند مصرف کالای خارجی سلیقهای شخصی نیست ،بلکه به معنای بیکار شدن جوان ایرانی و پدید آمدن مشکلات همراه آن است . در رادیو و تلویزیون باید محدودیتهای بیشتری برای تبلیغات کالاهای خارجی اتخاذ شود تا رسانهی ملی کارکردی ضد توسعهی ملی نداشته باشد.جامعه با تمام کالاهای داخلی مشکلی ندارد. کالایی که طی سالهای طولانی امتحان خود را پس داده است برای مردم جذابیت دارد و مردم به دنبال خرید آن هستند.
ه طور مثال ایرانی جز فرش ایرانی، برنج ایرانی و زعفران ایرانی از کالاهای مشابه خارجی رضایت ندارد. استفاده از برند خارجی در بخش پوشاک بیشتر است که علت عمده آن عدم فرهنگ سازی مناسب در استفاده از کالای ایرانی است. عدم استقبال مردم از کالای ایرانی همیشه به معنی بی کیفیت بودن کالای ایرانی نیست. بلکه در بسیاری از مردم به دلیل چشم هم چشمی به دنبال استفاده از کالای ایرانی می روند. مسئولان خودشان باید کالای ایرانی استفاده کنند و مبلغ تولید داخلی در عمل خود باشند. متأسفانه امروزه در صنعت پوشاک شاهد عدم شناسنامه دار بودن کالاها هستیم. بسیاری از کالاها و پوشاک داخلی از آنجایی که شناسنامه ندارند قابل ساماندهی نیستند. اگرپوشاک شناسنامه دار باشد، کیفیت افزایش و جلب رضایت مشتری بیشتر است. در درجه اول اگر کالای ایرانی دارای شناسنامه و برند مشخص باشد،مشتری به اطمینان درباره کیفیت میرسد. با اینکه پوشاک بالاترین ارزش افزوده را دارد اما متأسفانه رشدی متناسب با سایر رشتههای نساجی نداشته است. زیرا هنوز پوشاک کشور ما صنعتی نشده و در حد زیرپلهای باقی مانده است لذا تا زمانی که پوشاک اینچنین است نمیتوان قولی در مورد صنعت نساجی داد.ابتدا باید بدانیم چرا هنوز بخش پوشاک کشور ما صنعتی نشده است و موانع آن را رفع کنیم و سپس به بحث نساجی بپردازیم.کشورهایی نظیر ترکیه، چین و بنگلادش ۷۰ درصد گردش مالی صنعت نساجی خود را از پوشاک به دست میآورند در حالی که ما بسیار عقب هستیم و تقریبا روی خط صفر ایستادهایم.تمایل مردم به جنس خارجی و تایید کیفیت برخی از برندها و کشورها این موضوع را سبب شده است. البته به طور حتم این نوع مارک زدنها کار کارخانجات بزرگ نیست و بیشتر مربوط به کارگاههای کوچکی است که نام و نشان چندانی ندارند. زیرا قطعاً یک کارخانه بزرگ در یک رول ۵ هزار متری چنین کاری را انجام نمیدهد. اما تولیدکنندگان کوچک میتوانند در کارگاه این تغییر برند را انجام دهند.
استقبال مردم از کالای ایرانی به زمان جنگ باز میگردد. زمانی که کالا به کشور وارد نمیشد. تولیداتی که قبل از انقلاب آنها را صادر می کردیم. زمانی که این اتفاق افتاد تعداد زیادی از افراد که سواد مناسبی هم نداشتند به سمت این حرفه رجوع کردند.آن زمان تعداد زیادی از افراد که دانش تولید را نداشتند به سمت تولید پیش رفتند. از آنجایی که دانش کافی نداشتند کالاهای بی کیفیتی تولید میشد. بعد از مدت که درهای واردات به کشور باز شد. کالاهای وارداتی آمدند و مردم احساس رضایت داشتند. این دیدگاه که کالای وارداتی کیفیت بهتری از کالای ایرانی دارد در ذهن مردم باقی ماند.
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۶ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۶:۵۶ ق.ظ