کار و کاسبی آرایشگاه‌ها هم کساد شده است

کار و کاسبی آرایشگاه‌ها هم کساد شده است

یوسف حیدری
گروه گزارش: این روزها اگر دوستی را دیدید که موی پشت گوشش بلند شده و پس کله‌اش پر از کرک است تعجب نکنید.
این روزها وضع آرایشگرها هم تعریفی ندارد. هرچند همه می‌گویند خوش به حال‌شان که وضع کار و کاسبی هرکه بد باشد، کار و بار آرایشگرها سکه است. به هرحال هستند جوان‌هایی که عکس یا پوستر بازیگر و بازیکن مورد علاقه‌شان را ببرند آرایشگاه و بگویند همین را پیاده کن. من هم سراغ آرایشگاه‌های جنوب شهر رفتم هم مرکز و هم شمال شهر که ببینم واقعاً آنها هم از اوضاع می‌نالند یا وضع‌شان بد نیست و اینکه این روزها چطور مشتری‌هایی سراغ‌شان می‌روند؟
*دیگر خبری از شلوغی‌های گذشته در مغازه‌اش نیست. برای رفتن به آرایشگاه باید از صبح زود وقت می‌گرفتی تا مثل منشی‌های مطب ساعتی را برایت رزرو کند. این بار وقتی برای گفت‌و‌گو ساعت ۶ عصر به مغازه‌اش رفتم خبری از مشتری نبود و تنها در گوشه‌ای از مغازه مشغول تماشای شبکه ورزش بود. هادی جوان ۳۲ ساله‌ای است که به خاطر علاقه‌ای که به حرفه آرایشگری داشت بعد از خدمت سربازی قیچی و شانه به دست گرفت و از شاگردی در مغازه آرایشگری آغاز کرد. وقتی قرار شد از اوضاع این روزهای بازار آرایشگری و مشتری‌هایی که دیر به دیر به او سر می‌زنند بگوید آه بلندی می‌کشد و می‌گوید: حرفه ما طوری است که با خیلی از مردم ارتباط داریم و سنگ صبور خیلی‌ها هستیم. قبل از وضعیتی که برای اقتصاد کشور پیش بیاید مشتری‌هایی داشتم که هفته‌ای یک بار به من سر می‌زدند و صورت‌شان را اصلاح می‌کردند یا موهایشان را سشوار می‌کشیدند. اما چند وقتی هست که ماهی یک بار سر و کله‌شان پیدا می‌شود. همچنین کسانی که قبلاً هر ۲۰ روز یا یک ماه یک بار برای اصلاح مو به آرایشگاه ما می‌آمدند حالا ۴۰ روز یک بار یا دو ماه یک بار سر می‌زنند. طوری که اگر قبلاً دور سرشان را با نمره ۸ یا ۴ می‌زدیم حالا به خاطر زیاد شدن مو یا حتی ریختن مو روی گوش‌ها، مجبوریم با نمره بالاتر کوتاه کنیم. هادی زیاد شدن دست را هم دلیل دیگر کم شدن مشتری می‌داند. به هرحال کار کم است و خیلی‌ها دل‌شان می‌خواهد آرایشگر شوند:»همین نزدیکی مغازه آرایشگری باز شده که برای جذب مشتری ۱۰ هزار تومان برای اصلاح می‌گیرد. همین باعث شده خیلی از مردم به‌دلیل مشکلات مالی ترجیح بدهند سراغش بروند. گاهی اوقات مشتری‌های من هم که اینجا کیف لوازم آرایش مخصوص دارند، به بهانه اینکه از این محل رفته‌اند کیف را از من می‌گیرند ولی چند روز بعد آنها را در همان آرایشگاه ۱۰ هزار تومانی می‌بینم.
*هنوز هم مشتری‌های سنتی خودش را دارد اما دیر به دیر آنها را می‌بیند. حسین سال‌هاست که همراه با دو آرایشگر دیگر در مغازه آرایشگری مرکز شهر کار می‌کند. او هم از وضعیت این روزهای اقتصادی نگران است و می‌گوید کم شدن مشتری و کاهش درآمد ما نشان می‌دهد که اوضاع خوب نیست. تأثیر اوضاع بد اقتصادی در کار ما خیلی محسوس است. مشتری‌های سنتی ما که هر ۲۰ روز یک بار برای اصلاح می‌آمدند حالا هر ۴۰ روز یا ۵۰ روز یک بار به ما سر می‌زنند. گاهی اوقات بعضی‌‌هایشان می‌گویند چند بار خواسته‌اند بیایند آرایشگاه اما دل و دماغ نداشته‌اند. هزینه‌های اصلاح هم افزایش پیدا کرده. ما مجبوریم وسایل و لوازمی مانند دستمال کاغذی یا شامپو و تیغ را با چند برابر قیمت نسبت به قبل بخریم. گاهی اوقات بعضی از مشتری‌ها از ما می‌خواهند که موی سرشان را خیلی کوتاه کنیم و ما متوجه می‌شویم که آنها می‌خواهند حداقل تا دو ماه نیازی به آرایشگاه نداشته باشند.
گاهی پدری همراه فرزند خردسالش می‌آید و با وجود اینکه هر دو نیاز به اصلاح موی سر دارند ولی به خاطر مشکلات مالی پدر از اصلاح صرف نظر می‌کند. مردم مثل گذشته به ظاهرشان و بخصوص به موی سرشان اهمیت نمی‌دهند ولی جوان‌ها هنوز هم دنبال مدل موی جدید و روز هستند. مدل خامه‌ای بیشترین مدل درخواستی جوانان است ولی با توجه به اینکه بیشتر مشتری‌های ما سنتی هستند کمتر درخواست مدل مو می‌کنند.
*حسن آقا حسابی دلش از وضعیت اقتصادی پر است. می‌گوید ۲۸ سال است که آرایشگری می‌کند و تا به حال با چنین وضعیتی مواجه نشده. از کسادی بازار این روزها می‌گوید و از اینکه وقتی دلخوشی نباشد رفتن و نرفتن به آرایشگاه اهمیتی ندارد: »ما صنف آرایشگرها امین و محرم مردم هستیم. در گذشته وقتی می‌خواستند درباره پسری برای ازدواج تحقیق کنند از ما می‌پرسیدند. این را گفتم که بدانی به هرحال ما از وضع مردم خبر داریم. راستش مردم روحیه گذشته را ندارند و دیگر به ظاهرشان هم اهمیتی نمی‌دهند. ما آرایشگرها اگر مشتری نداشته باشیم خسته می‌شویم نه از کار زیاد. برای همین این روزها خسته‌ایم. گاهی اوقات از صبح تا عصر به تعداد انگشتان یک دست هم مشتری ندارم و با وجود اینکه سال‌هاست اینجا مغازه دارم اما خبری از مشتری نیست و خیلی‌ها ترجیح می‌دهند هر دوماه یک بار به آرایشگاه بیایند.«
حسن آقا از قیمت مرغ و وضعیت دلار و سکه می‌گوید و درحالی که سرش را به علامت تأسف تکان می‌دهد می‌گوید: »الان ساعت ۸ عصر است ولی خبری از مشتری نیست. وضعیت بد اقتصادی روی همه چیز حتی آرایشگاه رفتن مردم تأثیر می‌گذارد. خیلی از هم صنفی‌های ما در این منطقه به خاطر شرایط بد کاسبی مغازه را تعطیل کرده‌اند و سراغ کار دیگری رفته‌اند.
جوان امروز که تفریحی ندارد علاقه‌ای هم به مد ندارد و تنها تفریح‌شان اگر بتواند؛ رستوران رفتن و دور دور کردن با ماشین است. الان خیلی از مشتری‌هایی که به آرایشگاه ما می‌آیند دو دسته هستند؛ کسانی که موی بلند دارند و می‌خواهند تنها فرم و حالت به موهایشان بدهیم و کسانی که می‌خواهند موی خیلی کوتاه یا آلمانی داشته باشند.« به گزارش آرازآذربایجان به نقل از سرپوش ، تقریباً در هر سه نقطه شمال، مرکز و جنوب شهر یک حرف می‌شنوم؛ آشنایان گذری که می‌خواهند به حساب رفاقت ژلی به موی‌شان بمالند یا بادی به موها بگیرند و بپرند روی موتور و بروند، آنهایی که دو ماه یکبار به آرایشگاه سرمی‌زنند و می‌گویند آلمانی آلمانی بزن و جوان‌ترهایی که با یک عکس وارد می‌شوند و می‌گویند این مدل را پیاده کن!
Arazazarbaijankhabarname@gmail.com

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۰۹ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۹:۴۵ ق.ظ

دیدگاه


هشت − = 3