یلدا و چیله گجه سی از کجا و چگونه
علی رزم آرای
گروه فرهنگی: شب یلدا طولانی ترین شب سال! مناسبتی که هر ساله در ابتدای فصل زمستان مورد توجه عموم مردم و تمامی اقوام ساکن در کشور ما ایران است. پرداختن به این مناسبت تحت هر عنوان و به نیت فرارسیدن و وقوع هر ساله آن، همیشه یا تکرار مکررات همراه بوده و نیز هست.
شب یلدا و ادبیات، شب یلدا و مراسمات بومی محلی، شب یلدا و فرهنگ فلکلوریک اقوام مختلف، شب یلدا و تاریخ، شب یلدا و اسطوره_ها، شب یلدا و مناسبات هم عرض و مشابه نظیر عید پاک، کریسمس، شب یلدا و باورهای عام کشاورزی و آب و هوایی، شب یلدا و نجوم، شب یلدا و جغرافیا و … نویسنده (گردآورنده) این نوشتار خود نیز پیش از این به کررات و به تکرار مطالبی از این دست به قلم سپرده اسن که در نوشتار حاضر نیز به برخی مطالب گذشته اشارتی شده است.
اما در میان این همه زوایا و مرایا تحت عنوان یلدا و شب آن جای یک تحقیق و پژوهش مستند و مناسب برای روشن شدن همه ابعاد حقیقی و نیز احتمالی این مناسبت خاص که آن را جشن نیز اطلاق می¬کنند، خالی است.
روشن است که نوشتار حاضر از هیچ لحاظ محمل مناسبی برای حتی گشایش مسیر چنین پژوهشی نبوده و نخواهد بود. از این رو با استفاده از چند منبع گوشه¬های از ابعا این مناسب شبانه را مرور خواهیم کرد¬.
پیشینه شب یلدا در متون تاریخی:»اگرچه در کمتر کتاب تاریخی از شب یلدا نشان میتوان یافت اما اشارههای جسته و گریختهای در برخی منابع مهم تاریخی همچون »آثارالباقیه« ابوریحان بیرونی، سفرنامههای سیاحان اروپایی که در دورههای مختلف تاریخی به ایران سفر کردهاند و»مسالک الممالک«ها وجود دارد. نویسندگان در این کتابها در کناراشارههای دیگر جشنهای ایرانیان، گذر مختصری نیز به شب یلدا داشتهاند.«( خبرگزاری کتاب ایران)
»از زبان حمید سفیدگر، پژوهشگر فرهنگ عامه درباره کتابهایی که در سالهای اخیر به شب یلدا پرداختهاند: در این زمینه ما کتابهایی داریم با نام جشنهای ایرانی که در بخشی از نوشتهها به صورت مختصر به شب یلدا هم پرداختهاند اما بهطور خاص و ویژه درباره این شب کتابی نوشته نشده است. من در کتاب »جشن شب یلدا« به صورت مجزا و کامل به شب یلدا پرداختهام. اطلاعات این کتاب بر اساس اسنادی است که در آرشیو فرهنگ مردم رادیو موجود بود و همچنین اسناد میدانی که جمعآوری کرده بودیم. نویسنده »ترانههای کار در آذربایجان« در پاسخ به این سوال که راز ماندگاری شب یلدا در چیست؟ می¬گوید: در حقیقت جشنهایی که وارد فولکلور و فرهنگ عامه میشوند از سوی عامه مردم مورد پذیرش قرار گرفته و برداشتن و حذف آنها عملا غیر ممکن است.
وی در ادامه: شب یلدا بهعنوان آخرین شب پاییز بیشتر در مناطق سردسیر ایران رواج داشته است اما در عین حال مردم مناطق گرمسیری هم از آن استقبال کردند و این جشن قومی به یک فرهنگ و جشن ملی تبدیل شد. در واقع مراسم و آیینها به دو دسته مراسم دینی و آیینهای ملی تقسیم میشوند که هریک از آنها دو دسته مذهبی و قومی دارند. شب یلدا یکی از مهمترین جشنهای ملی ما ایرانیان است که در میان تمام اقوام ایرانی کاربرد دارد.» از ۴۰، ۵۰ سال پیش برگزاری این جشن در استانهای مختلف تفاوتهای زیادی داشت و قابل شناسایی بود. برای مثال ما به راحتی میتوانستیم شب یلدای تبریز را با شیراز مقایسه کنیم. چراکه تفاوتهای عمدهای در خوراکیها، قصهها و مراسم هرکدام از این استانها وجود داشت. ولی در سالهای اخیر با توجه به اینکه رادیو و تلویزیون و شبکههای ماهوارهای وارد جامعه ایرانی شدند به نوعی فرهنگها را یکسان کردند و خردهفرهنگها در یکدیگر ادغام شدند و چیزی که از طرف تلویزیون نمایش داده میشود از سوی مردم مورد پذیرش قرار میگیرد و برخی تابع آن میشوند.
چیلله گجهسی در فرهنگ آذربایجان:فصل زمستان در فرهنگ و باور عمومی مردم منطقه آذربایجان به دورههای مختلفی تقسیم شده و هر دوره متناسب با خصوصیات روزهای آن ، با نامها و عناوین مختلف و خاصی نشانهگذاری شدهاند. این ادوار ، با ” چیلله گئجه سی ” یا شب یلدا آغاز و با ” چرشنبه بایرامی ” یا همان چهارشنبه سوری که عید اصلی مردم آذربایجان است، به پایان میرسد. البته دیگر آثاری از عینیت این دورهها در زندگی امروز مردم آذربایجان یعنی از کرسی کورسی یورقانی، اجاق، زغال، زغالگردان افسانههای آصلی و کرم، غریب و شاه صنم تپه_گوز، امیرارسلان رومی، قمر وزیر، شمس وزیر جگر بند و داستان قهرمانیهای کوراوغلی خبری نیست. درباره واژه : چیلله در زبان ترکی به زه کمان گفته میشود بسیاری از محققان آنرا بر گرفته از واژه چیلمک که به معنای وارد کردن ضربه است دانستهاند که در بازی چیلینگ آغاج (الک-دولک) به زدن چیلینگ یا چیلیک یا چیلیهْ (دولک) با آغاج (چوبدستی) از این فعل استفاده میشود: چیل گلسین! (بزن بیاد!) چیلمَک اسم تلنگر شدید است که در آن ریگِ کوچکی بین پشت ناخن سبابه و نوک انگشت شست قرار گرفته و به شدت پرتاب میشود. یا تلنگری که بر سطح آب به نیت پخش کردن و افشاندن آب زده میشود. شکل دیگری از این فعل نیز هست که چیله مَک (افشاندن آب توأم با ضربه) است.
پیشینه جشن: در اسطورهها و افسانههای کهن در مورد یلدا یا چیلله چنین آمده است که ۱۷ روز مانده به زمستان را (از ۱۳ آذر تا ۳۰ آذر) کَلوَز مینامند و در باورهایشان معتقد به وجود چیللههای چهار گانه هستند که به ترتیب آنها را بویوک چیلله، کیچیک چیلله ، قاری چیلله و قاری بچه مینامند. چیلله بزرگ که از اول دی تا ۱۰ بهمن است و چیلله کوچک که از دهم بهمن شروع می شود و مدت آن ۲۰ روز است و گاری چیلله که مدت آن ده روز بوده از ۳۰ بهمن شروع میشود و روز دهم اسفند ماه پایان می پذیرد ، با پایان ” کیچیک چیلله ” ، روزهای سخت زمستان هم تا حدودی به پایان رسیده و با آغاز اسفند ماه برودت هوا رفته رفته کمتر میشود . چنانچه مردم آذربایجان این را مَثل کردهاند که: چیلله چیخدی قیش چیخدی! (اینکه چله تمام شد ، یعنی زمستان تمام شد )- ( به نقل از نوشتار یلدا یا چیلله در فرهنگ مردمی به قلم علی رزم آرای)
در هرحال لازم و ضروری است که به شکل مستند و از زوایا و مرایای مختلف موضوع و مناسبت چیله و یا همان یلدا و شب هنگام بودن آن جدای از معروفیت طولانی بودن آن در مسیر تحقیق و پژوهش وارد شده و جایگاه تثبت شده عاماینه خود را با دیدگاهی روشن¬تر عمق و ژرفا بخشد.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۶:۵۶ ق.ظ