یادی ازمختومقلی فراغی عارف و شاعر ترکمن
علی رزم آرای
گروه فرهنگی: مقارن با فتنه و آشوب¬های افشارها، در شمال خراسان در روستای گرکز جرگلان که اکنون جزء خاک خراسان شمالی و شهرستان بجنورد است کودکی پا به دنیا نهاد که پدرش او را مخدوم قلی نام نهاد. جد مختوم قلی فراغی، مختوم قلی یوناچی نام داشت (۱۷۲۰-۱۶۵۴ میلادی) وی بسیار تنگدست و فقیر بود و از طریق آهنگری، زرگری، چرمسازی، و خدمت دهقانی گذران روزگار میکرد. یوناچی در سال ۱۶۹۴ میلادی یعنی در سن ۴۰ سالگی ازدواج کرد و در سال ۱۷۰۰ صاحب پسری شد که او را دولت محمد نام نهادند. دولت محمد به جهت اینکه در سن پیری پدر متولد شد به قری ملا یعنی ملای پیر شهرت یافت. وی آزادی تخلص می¬کرد. از او آثاری چون وعظ آزادی، حکایت جابر انصار، مناجات و اشعاری چند در غالب غزل، قصیده و رباعی به یادگار مانده است. دولت محمد پنج پسر داشت و یک دختر، که مختوم قلی سومین آنهاست. سال تولد مختوم قلی را ۱۷۳۳ میلادی برابر با ۱۱۱۲ شمسی ذکر کردهاند و سال وفات او را ۱۷۹۰ میلادی یعنی ۱۱۶۹ شمسی آوردهاند وی در زمان وفات ۵۷ سال سن داشته است. عصر مختوم قلی عصر اغتشاش بود عصر باقی مانده از خاکستر دوران نادر، وی در فاصله مرگ نادر و جلوس کریم خان زند در سنین ۶ تا ۱۶ سالگی که چوپانی و دهقانی را و زرگری را تجربه کرد. در همین زمان احمد خان بنیانگذار افغانستان جدید نیز در پی چشم طمع به متصرفات نادر از عوامل اغتشاش در ایران بود به همین منظور از بزرگان ترکمن تقاضای کمک کرد در نتیجه تعدادی از جوانان ترکمن به فرماندهی چاودیر خان به سوی افغانستان گسیل شدند. عبدا… یکی از برادران مختوم قلی نیز با آنها همراه بود که در راه کشته شد. محمد صفا برادر دیگر در جستجوی عبدا… برآمد و او نیز در راه افغانستان به دست دشمنان کشته شد. مختومقلی تاثرات قلبی خود را از این دو واقعه در طی مرثیه ایی قراء با سوز و گدازی تمام بیان کرده است. شوق درونی او را بر آن داشت که از مدرسه ادریس بابا در محل قزل آیاق به بخارا برود. در بخارا با نوری کاظم بن باهر آشنا شد که برای تدریس دعوت شده بود. این آشنایی منجر به دوستی عمیق بین آنها شد. با پیدا شدن دو دستگی بین طلاب، ابتدا نوری و سپس مختومقلی بخارا را ترک گفتند و راه افغانستان و هندوستان را در پیش گرفتند. مختومقلی در طی این سفر که ۶ سال طول کشید بعد از سیر و سیاحت در هندوستان از طریق کابل به ازبکستان و سپس ترکمنستان رفت و با سفارش مدرسین مدرسه خواجه احمد یساوی برای تحصیل عازم مدرسه شیرغازی شد که در شهر خیوه قرار داشت. مختومقلی در مدرسه شیر غازی با علوم و ادبیات شرق آشنا شد و در سال دوم تحصیل بود که استاد او را خلیفه خود کرد. وی پس از سه سال مدرسه شیر غازی را ترک گفت و به اطراف اترک آمد و در آنجا ساکن شد و عاقبت نیز در روستای آق توقای از توابع شهر مراوه تپه دار فانی را وداع گفت و در همان مکان نیز به خاک سپرده شد.
شعر او: مختومقلی در شعر خود مسائل اجتماعی و سیاسی را مورد توجه قرار داده و به اتحاد ترکمنها و تقبیح جنگهای آن دوران به خصوص حمله? نادرشاه افشار میپردازد. او در مورد حمله نادر به ترکمنها با وجود کمکهای قبلی ترکمنها در اوایل حکومت او شعری گفته که در آن نادر را فتاح و محکوم به فنا مینامد و از عواقب کشتار آگاه میکند:
بوگون شاه سن ارتیر گدا بولارسنگ
ایلده دن گوندن جدا بولارسنگ
بیرگون جانینگ چیقیپ فدا بولارسنگ
قازانارسنگ چوخ گناه نی سن فتاح
امروز شاهی، فردا گدایی
از ایل و زمان جدایی
عاقبت روزی کشته و فدایی
خیلی گناهکاری ای فتاح
پیشبینی او بزودی با ترور نادر شاه توسط یکی از اقوام خود به واقعیت پیوست. او همچنین مسائل اجتماعی همچون چندهمسری سوادآموزی و نقش زنان در جامعه، فقر و اختلاف طبقاتی و معضل مواد مخدر را مورد توجه قرار میدهد.
جایگاه عاشورا در اشعار مختومقلی فراغی: اباعبدا…الحسین و اهل بیت«ع» در اشعار مختومقلی فراغی و در بین قوم ترکمن جایگاه ویژه¬ای دارد. در اعیاد، مناسبت¬های مذهبی و ایام سوگواری آئینهای مخصوصی توسط قوم ترکمن اجرا می¬شود، که هر کدام جایگاه و مناسبت خاص خودش را داراست. در ایام سوگواری هنرمندان اشعاری در رثای اهل بیت(ع) قرائت می¬کنند. خصوصا بسیار دیده شده است که اهل بیت(ع) در موسیقی آئینی و مذهبی ترکمن¬ها از جایگاه والایی برخوردار بوده¬اند. مختومقلی فراغی شاعر و عارف نام ایرانی ترکمن در اشعار مختلف به صفات پیامبر اکرم(ص) و کرامات حضرت علی(ع) و فرزندان آن حضرت اشاره کرده است. اشعاری با نام علی دیر، علی بیله گوکجه کبدر، یاذوالجلالیم و دنیا گواه روشنی بر این ادعاست. مختومقلی فراغی در اشعار مختلفی به واقعه کربلا و قیام اباعبدا… الحسین(ع) در برابر ظلم و ستم اشاره کرده است. اشعار باغیشلابیزنی، حسن بیرله حسین، قیلدی یارانلار و کوپ جان گچیب دیر، نمونه¬هایی از اشعار فراغی درخصوص اهل بیت(ع) است. مختومقلی می¬گوید: دومین نوه رسول خدا(ص) و یکی از دو سرور جوانان اهل بهشت که مادرش فاطمه زهرا(س) دختر رسول(ص) بود، حسین است. این شاعر حسن و حسین (علیهم اسلام) را ماه و پرتو دین و مادرشان فاطمه زهرا(س) را شاه حوریان می¬داند. نام امام حسین(ع) ۲۳ بار در دیوان مختومقلی تکرار شده است و این نشان دهنده اهمیتی است که این شاعر بزرگ برای ایشان قائل است. مختومقلی فراغی در یکی از اشعار خود نبرد امام حسین(ع) در کربلارا مبارزه وی در راه اسلام می¬داند وچنان جایگاهی برای شخصیت امام حسین(ع) قائل است که در شعری شفای دل بیمار و آشوب زده خود را از حسن حسین وعلی(ع) و دیگر بزرگان وائمه (ع) می-خواهد. شاعر بزرگ ترکمن در شعری دیگر ضمن مذمت دنیا و یادآوری ستمی که شمر و یزید بر امام حسین(ع) کرده¬اند، از خداوند خواسته است تا به حق امام حسین(ع) گناهانش را ببخشد. وی علاوه بر تکریم شخصیت والای امام حسین(ع) در شعر مشهور باغیشلابیزنی درباره شخصیت حضرت فاطمه زهرا(ص) نیز ابیاتی را سروده است. ابیاتی که بی هیچ توضیحی نشانگر منزلتی است که شاعر ترکمن به امام حسن و امام حسین(ع) قائل است. مختومقلی فراغی یزید را فردی می¬داند که دین را انکار کرده و در شعری، در لزوم وفای به عهد، به شکلی شاعرانه، آن را که وفای به عهد نکند، بدتر از یزید می¬داند که منکر دین شد.
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۷:۲۳ ق.ظ