یادش بخیر تیراژهای میلیونی مطبوعات
گروه فرهنگی: بیژن نفیسی، از روزنامهنگاران پیشکسوتی است که از پیش از انقلاب پا به این عرصه گذاشت. او مهمترین ویژگی روزنامهها را در ماههای منتهی به انقلاب همراهی آنها با مردم میداند و تاکید میکند که از یک زمانی به بعد اگر روزنامهای اعتراضات مردمی را منعکس نمیکرد، به شدت از سوی جامعه طرد میشد.
نفیسی که سال ?? همزمان با تحصیل در رشته روزنامهنگاری وارد روزنامه «اطلاعات» شد، بعد از گذشت ۵۰ سال، علاوه بر حضور در عرصههای علمی و تدریس در دانشگاه، همچنان در تحریریه این روزنامه مشغول به کار است.
او مهمترین برهه روزنامهنگاری خود را سال ۵۷ و تحولات سیاسی و اجتماعی منجر به انقلاب میداند و معتقد است روزنامهنگارانی که نتوانستند تحولات منتهی به پیروزی انقلاب ۵۷ را به عنوان یکی از مهمترین انقلابهای کلاسیک جهان از نزدیک ببینند و روایت کنند، از فرصت منحصر به فردی برخوردار بودند که بسیاری از روزنامهنگاران جهان حسرت آن را میخوردند.
همراهی روزنامهها با مردم؛ علت اصلی افزایش تیراژ
نفیسی درباره زمان همراهی روزنامهها با تحولات سیاسی و اجتماعی آن دوره، میگوید: تحولاتی که منجر به انقلاب شد و رسانهها را نیز به نوعی دخیل کرد، حدوداً از سال ۵۶ آغاز شد. در این زمان مطبوعات شروع به دریافت علائمی از جامعه کردند که از تحول و دگرگونی حکایت داشت. گواه این موضوع هم آرشیو روزنامههای مطرح آن دوره یعنی »اطلاعات«، »کیهان«، »آیندگان« و»رستاخیز« است.او ادامه میدهد: سرعت این تحولات در سال ۵۷ به شدت افزایش یافت. از نخستین روزهای سال ?? رسانهها شاهد اتفاقاتی زیادی بودند که تعدد آنها باعث شد بتوانند نسبت به گذشته، بیشتر به رابطه علت و معلولی وقایع بپردازند. در آن دوره دولتها به سرعت تغییر و رسانهها در این مقطع نقش بسیار پُررنگ و تعیینکنندهای ایفا میکردند. اعتصاب مطبوعات هم در همین زمان و در دولت شریف امامی صورت گرفت که منجر به حصول توافقنامهای میان مطبوعات و دولت شد. در واقع اعتصاب دوم مطبوعات با اعتصابهایی که آن زمان در نهادهایی مختلفی صورت میگرفت، همگام و هممسیر شده بود.نفیسی یکی از علل اصلی افزایش تیراژ مطبوعات در آن دوره را همراهی روزنامهها با مردم میداند و میگوید: اگر تیراژ روزنامههای آن دوره بالا رفته بود و روزنامهها گاهی در یک روز در چند نوبت به چاپ میرسیدند، تنها به این خاطر بود که مردم توانستند دغدغههای مشترکی با رسانههای آن دوره پیدا کنند. تیراژ میلیونی با امکانات چاپی آن دوره، اتفاق بسیار مهمی در تاریخ رسانهای کشورمان محسوب میشود. یادم است حتی در مقاطعی به دلیل کمبود کاغذ و مشکلات چاپ، نمیتوانستیم تیراژ روزنامه را بالا ببریم؛ وگرنه این ظرفیت وجود داشت که روزنامهها با تیراژ بسیار بالاتری چاپ شوند. یادم است که گاهی مجبور میشدیم از صفحات وسط روزنامه کم کنیم تا تیراژ را بالاتر ببریم.
انعکاس صدای تمام احزاب سیاسی در روزنامهها
نفیسی درباره محدودیتهای روزنامهها در دوران پیش از انقلاب در انعکاس رویدادها و اعتراضات مردمی، بیان میکند: طبیعتاً دخالتها و محدودیتهایی هم در کار روزنامهنگاری صورت میگرفت. حتی در دولت شریف امامی آنقدر حجم محدودیتها افزایش پیدا کرد که منجر به اعتصاب مطبوعات شد. زمانی که حکومت نظامی اعلام شد، مطبوعات احساس کردند دیگر امکان انعکاس برخی از وقایع را ندارند و به همین خاطر هم به این نتیجه رسیدند که دیگر بهتر است در این شرایط کلاً منتشر نشوند؛ همین رویکرد منجر به اعتصاب سراسری مطبوعات شد.
این روزنامهنگار میگوید: اما با شدت گرفتن رویدادهای مردمی، حکومت آنقدر درگیر مسائل و موضوعات مختلف شد که مطبوعات فقط یکی از آنها بود و طبیعتاً نمیتوانست آنطور که باید روی کار مطبوعات نظارت داشته باشد؛ به همین خاطر هم روزنامهها توانستند با آزادی بیشتری رویدادهای جامعه را منعکس کنند.او یادآور میشود: از ابتدای سال ۵۷ به مرور احزاب سیاسی در مورد موضوعات مختلف بیانیههایی نوشتند که نسبت به گذشته جنبه رسمیتری پیدا کرده بود. حتی یادم است در این دوران بسیاری از این بیانیهها نیز در روزنامهها منتشر میشد. در واقع ارتباط روزنامه با احزاب سیاسی مختلف بسیار افزایش یافته بود؛ ارتباط ما نیز در روزنامه «اطلاعات» بیشتر به این صورت بود که گروههای مختلف یا خودشان اعلامیههایشان را میفرستادند، یا تلفن میزدند دفتر روزنامه و میخواندند یا اینکه خود روزنامه تماس میگرفت و موضع آنها را در قبال رویدادهای مهم روز میپرسید. این موضعگیریها و بیانیهها همگی در آرشیو روزنامه »اطلاعات« موجود است و به کسانی که میخواهند درباره رویدادهای مهم سالهای منتهی به انقلاب پژوهش کنند، خیلی کمک میکند. به طور کلی آرشیو روزنامههای آن دوره برای مقایسه تطبیقی رویکردهای جناحها و احزابی که از آن زمان تاکنون فعال بودهاند، منبع بسیار خوبی محسوب میشود.
امروز صدای چه کسانی در رسانهها شنیده میشود؟
او همچنین در پاسخ به این پرسش که فکر میکنید امروز رسانهها چقدر صدای احزاب سیاسی مختلف هستند، اظهار میکند: روزنامههای امروز نیز طیفی از موافق و مخالف را درباره موضوعات مختلف شامل میشوند. به عنوان مثال در رابطه با لایحه پولشویی موافق و مخالف حرفهایشان را میزنند و در مطبوعات هم منعکس میشود. اگر هم صدای برخی احزاب و جناحها در رسانهها شنیده نمیشود، حاکی از کمکاری خود مطبوعات است.
البته امروز به واسطه شبکههای اجتماعی دیگر برخی از گروهها و احزاب خودشان را از رسانههای رسمی بینیاز میدانند. عدهای بر این باورند که به جای انتشار بیانیه در روزنامههایی که تیراژ بسیار کمی دارند، میتوان از شبکههای اجتماعی استفاده کرد.نفیسی خاطرنشان میکند: امروز نیز مطبوعات تلاش میکنند که نقطهنظرات مخالف را هم در چارچوب شرایط و قوانین مملکت انعکاس دهند؛ مگر آنکه این نقطهنظرات از جانب مخالفی باشد که در کشور حضور ندارد و سخنان او خلاف چارچوبها و قوانین کشور محسوب شود. در این شرایط کاملاً طبیعی است که مطبوعات نمیتوانند فراتر از قوانین کشور عمل کنند. از طرفی دیگر باید به این نکته نیز توجه کرد که امروز همه میتوانند از طریق شبکههای اجتماعی درباره موضوعات مختلف اظهارنظر کنند و در اختیار عموم قرار بدهند؛ بنابراین من فکر میکنم در دنیای امروز باید بتوانیم به یک نقطه تلاقی مشترکی برسیم که علاوه بر ساماندهی شبکههای اجتماعی، به افزایش سواد رسانهای نیز منجر شود.
نگه داشتن مخاطب در جریان تند انقلاب
نفیسی انقلاب را تجربه جدید و جالبی برای مطبوعات و روزنامهنگاران آن دوره میداند و در این زمینه میگوید: مطبوعات باید مخاطبانشان را در جریان تند انقلاب نگه میداشتند. این در حالی است که این تصمیم تبعات زیادی را برایشان به دنبال داشت؛ چراکه انتشار برخی مطالب مسئولیت زیادی را برای روزنامهنگاران آن دوره به همراه داشت. اما سیل اتفاقات جامعه آنقدر زیاد بود که مطبوعات نمیتوانستند نسبت به این رویدادها بیتفاوت باشند. کافی بود روزنامهای نسبت به برخی از اتفاقات جامعه بیتفاوت باشد تا مردم بهراحتی آن را طرد کنند. سیل اتفاقات جامعه آنقدر زیاد بود که مطبوعات نمیتوانستند نسبت به این رویدادها بیتفاوت باشند. کافی بود روزنامهای نسبت به برخی از اتفاقات بیتفاوت باشد تا مردم بهراحتی آن را طرد کنند.او ادامه میدهد: در تحلیل نحوه اطلاعرسانی رویدادهای آن دوره، باید این نکته را هم در نظر داشت که به دلیل کمبود امکانات، اطلاعرسانی سریع تقریباً غیرممکن بود. به همین خاطر هم با توجه به تعدد اتفاقات مهم در ماههای منتهی به انقلاب، در هر ماشینی که خبرنگار به وسیله آن برای دریافت خبر به سطح شهر میرفت بیسیمی نصب کرده بودند که خبرنگار بتواند از این طریق با روزنامه ارتباط بگیرد و اطلاعات کلیدی و مهم را منتقل کند. با این شیوه اطلاعات خیلی زودتر برای چاپ بعدی به حروفچینی میرفت.
این در حالی است که امروز کارها با سرعت بسیار زیادی انجام میشوند و روزنامهنگاران امروز حتی نمیتوانند تصور کنند که فرآیند گرفتن خبر و انتشار آن در روزنامههای پیش از انقلاب، چقدر زمانبَر و کُند بوده است.به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایسنا ، او اضافه میکند: اما امروز شرایط تغییر کرده است و اطلاعرسانی در فضای آزاد رسانههای نوین با سرعت بالایی انجام میشود و دیگر رسالت اطلاعرسانی بر دوش مطبوعات نیست. بنابراین امروز روزنامهها و رسانههای مکتوب باید بتوانند تحلیلها و نگاههایی را در اختیار مردم بگذارند که امکان دریافت آنها در سایر رسانهها وجود نداشته باشد. امروز ما با جبر تکنولوژی مواجه شدهایم و این تکنولوژی شرایطی را حاکم کرده است که مجبوریم خودمان را نسبت به آن تغییر دهیم.
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۹ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۴ ب.ظ