وایبریزاسیون فرهنگی

وایبریزاسیون فرهنگی

دکتر امیر دبیری مهر
گروه فرهنگی:برخی پژوهشگران و موسسات تخصصی می گویند در ایران بالغ بر۱۰۰ ??? میلیون گوشی تلفن همراه وجود دارد که دست کم ?? ۲۵درصد انها از نوع هوشمند است یعنی قابلیت نصب نرم افزارهای ارتباطی و اپلیکشین ها گوناگون را دارد (ماهنامه مدیریت ارتباطات شماره۵۲ ??؛شهریور۹۳ ??،صص۴۵ ??-??۵۱) و بسیار بعید است که فردی هزینه خرید این دستگاهها را متقبل شود اما از این نرم افزار ها و امکانات استفاده نکند .بنا براین می توان حدس زد که حدود۲۰میلیون نفر در کشور در مقادیر متفاوتی از شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک تویتراینستاگرام ، وایبر ، واتساپ، وی چت ؛ لاین گوگل پلاس و.. استفاده می کنند . هرچند برخی از این شبکه ها مانند فیسبوک ، وی چت و تویتر از سوی نهادهای حاکمیتی فیلتر شده اند .درعین حال امارهای رسمی گزارش می دهند که حدود ?? ۷۰درصد جوانان نیز از فیلتر شکن استفاده می_کنند (گزارش مرکز پژوهش‌ها و مطالعات راهبردی وزارت ورزش و جوانان،۱۷ ??شهریور ۹۳????). گذشته از این تخمین های اماری اگر به مشاهدات عینی و اطرافمان در خانه و محل کار و اتوبوس و تاکسی و پارک و پاساژ و مساجد و امام زاده ها و رستوران و… نیز کمی بیشتر نگاه کنیم شهروندان زیادی را می بینیم که “سر در موبایل” دارند . اگر به گفته ها وبیانات شهروندان نیز توجه کنیم نقل قولهای زیادی را می شنویم که منبع و رسانه آنها همین شبکه های اجتماعی هستند. بنابر می توان نتیجه گرفت که شبکه های اجتماعی امروز چه بخواهیم و چه نخواهیم از مهمترین رسانه های حامل پیام در کشورمان هستند و خوراک فرهنگی برای شهروندان فراهم می سازند. کار به جایی رسیده است که حتی موفقیت بسته های رسانه ای صدا وسیما مانند گزارشهای خبری نیز منوط به بازنشر در این شبکه های اجتماعی است حتی اهل کسب و کار نیز نمی توانند برای فروش بهتر خدمات و محصولات خود از این فضا غافل باشند .اما عبارات مذکور مطالب جدیدی نیست و هر روز در محافل خصوصی و فضاهای اکادمیک و حتی در گپ های خودمانی قبل از دستور جلسات دولتی و حاکمیتی درباره انها مطالبی گفته می شود اما مشکل و مساله اینجاست در حوزه تصمیم گیری و تصمیم سازی دچار سه آفت و بلیه نابخشودنی هستیم که عبارتند از تسلیم و انفعال ، انکار و تقابل که هر کدام پیروان و حامیان ویژه خود را دارند. اهل تسلیم و انفعال انانی هستند که با پز و ژست روشنفکری هر گونه مقاومت در برابر تحولات جهان جدید بویژه فناوری اطلاعات را کاری عبث و بیهوده دانسته و خواستار هضم شدن در فرایندهای جهانی می شوند . آنانکه برای مثال مخالف هر گونه محدودیت درخدمات اینترنتی و دسترسی به شبکه های اجتماعی هستند . اینها رسما و علنا وادادگی و تسلیم خود را در برابرهجمه های فرهنگی غرب اعلام کرده و پرچم سرسپردگی را بالا برده اند .برخی به جبر و قضا و برخی نیز به میل و رضا . فرقی نمی کند . در مقام تشبیه مانند بیماران مبتلا به سرطان هستند که خود را اماده مرگ کرده اند چه خوش و سرزنده و چه ناخوش و افسرده . اهل انکار کسانی هستند که سرشان را مانند کبک زیر برف کرده اند . چون از سر جهل تهدید و اسیب را نمی شناسند یا از سر ضعف چاره ای برای ان نمی یابند وجود یا اهمیت آن را انکار می کنند و منتقدان و هوشمندان را به بزرگ نمایی پدیده جدید الولاده متهم می کنند .اینان استاد تمام پاک کردن صورت مساله هستند .کم نیستند مدیرانی در جمهوری اسلامی که به علت مشغله های روزمره وحجم کار وسیع و حوزه های کاری نامرتبط با این مقولات بیگانه اند و اگر دنیا را اب ببرد ایشان را خواب می برد . اما اهل تقابل در ایران که از نظر دسترسی به مصادر وامکانات دست برتر را دارند از مدافعان سرعت کم اینترنت, گرانی اینترنت ؛ فیلتریزاسیون و هر اقدام محدود کننده دیگری هستند . اگر امکان عملی برای ایشان فراهم بود دست به بازداشت و محاکمه کاربران نیز می زدند اما دریغ که نمی_شود بالغ بر ?? درصد از جوانان کشور را به اتهام استفاده از فیلتر شکن بازجویی و محاکمه کرد . با تاسف باید گفت غلبه سه رویکرد فوق در مواجهه با فناوری اطلاعات و شبکه های اجتماعی موجب شده که پدیده ای در کشور شکل بگیرد که آن را وایبریزاسیون فرهنگی می نامم . وایبریزاسیون فرهنگی یعنی اینکه اپلیکشین های موبایلی حامل و انتقال دهنده شبه زبان وشبه فرهنگ و شبه سنت و شبه ارزشها می شوند . هرچند در میان انبوه پیام های مبادله شده در این فضا گاهی گزاره ها و عبارات ارزشمند و وزینی یافت می شود اما غلبه مطلق این پیامها شامل جوک و استهزا و تمسخر و شوخی با ارزشها و نمادها و سمبلها ست و یا به گفتگوهای مهمل و روزمره و دم دستی محصور می شود که همین استفاده پیش پا افتاده منشا بسیاری از دلخوریها و کدورتها و حتی کینه توزیها شده و می شود. زبان فارسی امروز درفضای مجازی در معرض جدی ترین تهدیدهای ساختاری و واژگانی است . وایبریزاسیون فرهنگی یعنی اینکه وقت و زمان محدودی که اهالی فرهنگ و فرهیختگان جامعه برای مطالعه و تمرکز دارند را به ملاحظه مثلها و متل ها و کنایه های سیاسی و فرهنگی کاربران شبکه های اجتماعی اختصاص دهند. اما با این آسیب شناسی ها که به سیاه نمایی تنه می زند راه به جایی نخواهیم برد و باید به سوال مهمی پاسخ دهیم که ??? سال است در مواجهه با هر پدیده و مساله جدید مطرح می کنیم و آن این است که چه باید کرد ؟در اینجا در دوسطح به این پرسش پاسخ می دهیم یکی سطح کلان و میان مدت جامعه شناختی و دیگری سطح کوتاه مدت ارتباطی.?- سطح کلان میان مدت جامعه شناختی : باید این واقعیت را بپذیریم که فضاهای عمومی در جامعه ما محدود و محصور است . در این باره لازم است کمی توضیح دهم . در پی انقلاب اسلامی و جابجایی ارزشها که از خواسته های رهبران انقلاب و مردم انقلاب کرده بودبخاطر جنگ زدگی و سیاست زدگی کشور و به علت کم کاری اصحاب فرهنگ و جامعه شناسان ؛ برخی واپس گرایان فرصت طلب توانستند ارزشهای انقلابی را پوششی برای القای مطالبات قومی و صنفی و حزبی و طایفه ای خود کرده و در مجموع ازادیهای اجتماعی را محدود و محصور کردند و استمرار این روند موجب شد که برخی سلیقه ها و ذائقه های نه چندان خوشایند به شبه ارزشهای فرهنگی و رویه های مدیریت فرهنگی تبدیل شود .
برای مثال هنوز کنسرت های موسیقی در کشور نتوانسته از زیر بار سنگین تلقی های نادرست فرهنگی بیرون اید و نتوانسته تبدیل به یک هنجار جمعی فرهنگی دراید . هنوز پس از ?۷۰دهه از انقلاب برای برگزاری کنسرت های موسیقی در کشور موانع و مشکلات زیادی وجود دارد . تئاتر و سینما در سطحی رقیق تر دچار این این مشکل هستند . حضور مردم در عرصه های عمومی در ایران امروز منحصر است به بازار گردی و پاساژپیمایی در شهرها و شهرک ها ودور دور های خیابانی وبزرگراهی و رفتن به پارکها و بولوارهای سرسبز در خیابانها و تخمه و هندوانه و شام خوردن و قلیان کشیدن محدود شدن فضای عمومی در ایران انقدر جدی شده که بر معماری نیز تاثیر گذاشته و افراد سعی می کنند فضا های عمومی را در داخل خانه های خود در حد مقدور بازسازی کنند مانند تعبیه اب نماها،ایجاد گلخانه ها و نصب سینمای خانگی و… انتخاب هر یک از این گزینه ها با امکانات و توانایی مالی شهروندان نیز ارتباط مستقیم دارد. البته نقش زیربناها در این میان و در انتخاب ها بسیار تعیین کننده است اما زیربناها نیازمند رویکردهای فرهنگی است . مثلا هنوز سالن هاو میادین ورزشی ، تالارهای اکران فیلم و اجرای تئاتر و برگزاری کنسرت های موسیقی به قدر کفایت وجود ندارد و در سطح کشور توزیع عادلانه ندارد .دولتها در جهان پیشرفته موظف شده اند همه خدمات خود را به فضای مجازی سرایت داده و به این فضا عینیت بیشتری ببخشند.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۳:۰۶ ب.ظ

دیدگاه


هفت − = 5