مناسبات بیمارگونه پشت‌ پرده نفس ادبیات را بریده است

مناسبات بیمارگونه پشت‌ پرده نفس ادبیات را بریده است

فاطمه نظرمحمدی
گروه فرهنگی: علی مسعودی‌نیا از دلایلی که سبب توجه رسانه‌ها به یک طیف خاص از شاعران می‌شود می‌گوید. او همچنین مطرح نشدن ادبیات در رسانه‌ها را در مقابل سینما، به عنوان »مناسبات بیمارگونه پشت‌ پرده« توصیف می‌کند.
این شاعر که فعالیت روزنامه‌نگاری را نیز از اوایل دهه ۸۰ با صفحه‌های ادبی مطبوعات و نشریات آغاز کرده است، درباره رسانه‌دار بودن یک طیف خاص از شاعران و در مقابل آن رسانه نداشتن شاعرانی دیگر که باعث کمرنگ شدن آن‌ها می‌شود اظهار کرد: من با این موضوع کاملا موافق هستم، اما به این قائل نیستم که خود آن شاعران رسانه‌ای دارند. در واقع یک‌سری از شاعران چون تثبیت‌شده و چهره هستند و عکس‌شان به درد جلد می‌خورد و می‌ارزد که به آن‌ها صفحه اختصاص داده شود یا هوادارانی دارند یا در برهه‌ای یا به دلایلی مطرح شده‌اند، سبب شده تا خود رسانه‌ها تمایل داشته باشند که به همین چهره‌های تثبیت‌شده محدود شوند.
او در حالی که معتقد است به انتخاب خود شاعران نبوده که بخواهند از رانت ژورنالیستی استفاده کنند، گفت: اکثریت مدیران ژورنال‌ها خودشان ادبیاتی و فرهنگی نیستند و افرادی هستند که ذوق، علاقه و سرمایه‌ای دارند و نشریه‌ای تاسیس می‌کنند و طبیعتا تصورشان از شعر خوب و شاعر بزرگ چیزی است که همگان بپسندند تا ریسکی در آن نباشد.
آن‌ها همیشه تمایل داشته‌اند که این چهره‌های شناخته‌شده زینت‌بخش نشریات‌شان باشد، عکس‌شان را روی جلد بیاورند و راجع به آثار آن‌ها نوشته شود. این تجربه‌ای بوده که خود من هم در دوران روزنامه‌نگاری‌ام زیاد داشته‌ام و همیشه این چالش را با مدیران بالادستی داشته‌ام. مسعودی‌نیا در پاسخ به سوالی درباره وضعیت کیفی صفحه‌های ادبی رسانه‌ها و مطبوعات نیز بیان کرد: پاسخ به این سوال به این سادگی نیست، چون اگر بخواهیم به صورت آماری و کیفی نگاه کنیم، عملا هیچ تلاشی در این زمینه نمی‌شود و هیچ علاقه‌ای هم وجود ندارد. نهایتا این است که جوانی بااستعداد کاری را منتشر می‌کند و یک ستون یا یک خبر درباره آن کار می‌شود و به طور جدی به این مسئله پرداخته نمی‌شود. در حالی‌که در حوزه سینما اتفاق می‌افتد که مثلا یک کارگردان با ساختن فیلم اولش فضایی برای صحبت کردن پیدا می‌کند و درباره کارش در رسانه‌ها نقد نوشته می‌شود و کار دیده می‌شود و جایزه می‌گیرد؛ در حوزه ادبیات اما به این شکل نیست. علت آن هم مناسبات بیمارگونه پشت‌ پرده است، یعنی رابطه ناشران با رسانه‌ها، رابطه رسانه‌ها با سرمایه‌گذاران‌شان و رابطه ناشران با شاعران، که همه این‌ها در کنار هم باعث می‌شود چنین وضعیتی پیش بیاید. تصویری که پشت این پرده ظاهری وجود دارد، تصویر بیمارگونه و ناپاکیزه‌ای است. این شاعر به تاثیرات زبانی شعر بر فعالیت روزنامه‌نگاری اشاره کرد و از تجربه شخصی خود در خصوص اثرگذاری دوجانبه شاعری و روزنامه‌نگاری بر هم گفت: شعر زبان را گسترده می‌کند و ریسک‌پذیری آدم را در انتخاب فرم‌های نوشتاری بالا می‌برد. این شاید بزرگ‌ترین تاثیر شعر بر روزنامه‌نگاری است. البته من چون در حوزه ادبیات در مطبوعات فعالیت می‌کردم، ناگزیر طیف‌های مختلفی از شعر ایران و جهان را می‌خواندم که این اثرگذار بود. او سپس با بیان این‌که رسانه‌های بزرگ دنیا نه صفحه شعر دارند و نه به صفحه‌های شعر توجهی می‌کنند، درباره توقع شاعران از رسانه‌ها اظهار کرد: در همه دنیا، به‌غیر از سینما که هنر عام‌تری است و همچنین رمان، آن هم در نوع عامه‌پسند، یک شاعر توقع خاصی از رسانه‌های عمومی ندارد. شعر کار خاصی است و رسانه تخصصی می‌خواهد. آن‌هایی که بر هر دو حیطه رسانه و ادبیات تسلط دارند باید نشریات تخصصی‌ راه بیندازند
فقط از سرمایه‌گذاران رسانه‌ها می‌توان انتظار داشت که از نظر مالی به نشریات تخصصی شعر و ادبیات کمک کنند تا گردش مالی و امکان تداوم داشته باشند و شانس این را پیدا کنند که بین‌المللی شوند و شعر ما به سایر کشورها هم معرفی شود؛ این انتظار من است. به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایسنا ، وگرنه شاعران از رسانه‌ها، مطبوعات و خبرگزاری‌ها نباید توقعی داشته باشند. نظر من این است که رسانه‌ها اگر کاری هم می‌کنند و توجه ویژه‌ای به شعر دارند، اشتباه می‌کنند، چون روزنامه و خبر کارکردش در همان روز و همان لحظه است و ماندگاری که نیازمند بحث‌های تئوریک است اصلا در تعریف این رسانه‌ها نیست.
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۲ ق.ظ

دیدگاه


هفت × 3 =