شعبه پنجم رسانه ملی در گود توسعه فرهنگی استان
علی رزم آرای
گروه فرهنگی: به شکل واضع و روشن رسانه و مطبوعات زیرساخت¬های اصلی جریان توسعه انسانی و فرهنگی به شمار میروند. مطبوعات به مثابه پالایشگاه فرهنگی عمل میکنند، ایجاد و چرخش اطلاعات در نوع و اشکال مختلف نیز از بطن این مجموعه اثرساز بر میخیزد. ریشه اصلی همه مفاهیم منعکسه در این مجموعه، جامعه انسانی حامل این مطبوعات و از سویی محل اعتنا و اثر آن نیز همین جامعه انسانی است.نه مطبوعات که رسانههای جمعی از هر نوع شکل و وسیله، پالایشگاه فرهنگی بوده و در بطن آنها زمینه دادوستد فرهنگی و تولید فرهنگی وجود داشته و بر اساس این ویژگی خاص نیز تعریف میشوند.
بر این اساس هر قدر گستره و عمق حضور مطبوعات و رسانهها ژرفتر باشد، محصول نهایی آن نیز از قدر و اثر نامحدودی برخوردار خواهد بود.
بررسیهای روانشناسی اجتماعی در زمینه نقش و قدرت رسانهها (مطبوعات، کتاب، تلویزیون، رادیو و… ) نشان میدهد که رسانههای گروهی دارای چنان قدرتی هستند که میتوانند نسلی تازه در تاریخ انسان پدید آورند؛ نسلی که با نسلهای پیشین از جهت فرهنگ، ارزشها، هنجارها و آرمانها، بسیار متفاوت است. رسانهها از طریق ارائه هنجارهای خاص اجتماعی، به افراد تلقین میکنند که رفتار ارائه شده در رسانهها، رفتار »مناسب اجتماعی« است.
به این ترتیب، رسانهها، با ارائه الگوها و هنجارهای خاص، باعث ایجاد همنوایی در افراد میگردند (توسعه انسانی).
رسانهها و مطبوعات به خصوص رسانههای الکترونیکی و تصویری، با توجه به قابلیتها و کارکردهایی که دارند، میتوانند در جهت حفظ سلامت و بهداشت روان و به عنوان یکی از عوامل تسهیل کننده هویتیابی برای جوانان و نوجوانان کاربرد داشته باشند.
همچنین میتوانند زمینهساز بحران هویت و بیگانگی افراد از فرهنگ، ارزشها و باورهای خود گردند.توسعه فرهنگی و اقتصادی، به آموزش، آگاه سازی و مهیا ساختن افکار عمومی برای بهره برداری از امکانات مادی و معنوی نیاز دارد. در این میان نقش رسانهها به عنوان یکی از عوامل مهم توسعه فرهنگی آشکار میشود. بی تردید، میزان سنجش شکوفایی یا رکود شمارگان مطبوعات و یا تعدد شبکههای تلویزیونی را نباید معیار رشد توسعهیافتگی فرهنگی و اقتصادی و یا عدم تحقق آن جامعه تلقی کرد، بلکه چگونگی نفوذ و رسوخ رسانهها در سطوح مختلف جامعه، محتوا و مضمون پیام، تنوع و خلاقیت فکری و فنی و یا پاسخگویی به نیازهای جدی و ضرورتهای فرهنگی و اجتماعی و … را باید معیار عیار، در جریان سازی توسعه فرهنگی تلقی کرد.در تحقیقاتی که اخیراً در غرب انجام شده است و چندین سال به طول انجامیده از افراد خواسته شد تا به این سؤال که »علت توجهشان به برنامههای تلویزیون یا هر رسانه دیگر چیست؟« پاسخ دهند. در پاسخهایی که از این بررسیها به دست آمده، الگوی نسبتا منظمی دیده میشود و آن عبارت است از:الف: کسب اطلاعات؛ پاسخ دهندگان یکی از عوامل توجه و علاقه خود به رسانهها را کسب اطلاع و آگاهی درباره جامعه و جهان و راهنمایی در مورد مسائل زندگی معرفی کردند.ب: وحدت و تعامل اجتماعی؛ کسب بصیرت درباره وضعیت دیگران، احساس تعلق به جمع، و کمک به اجرای نقشهای اجتماعی.ج: هویتیابی؛ از دیگر علل رویآوری افراد به رسانهها و به ویژه تلویزیون، کسب آگاهی در مورد خویشتن، تقویت ارزشهای شخصی و بومی، یافتن الگوهای رفتاری، همانندسازی با ارزشهای مورد اعتنای دیگران و در یک کلام، »هویتیابی« است.د: تفریح و سرگرمی؛ یکی از عوامل روی آوردن افراد به رسانهها تفریح و سرگرمی است.با این اوصاف وضعیت تولیدات فرهنگی و پرداختن به مفاهیم توسعه انسانی در شبکه پنجم رسانه ملی، یا همان شبکه پنجم استانی در استان آذربایجان غربی و شهر ارومیه چگونه است و چگونه باید ارزش یابی شود؟این تولیدات فرهنگی و برنامه سازی تولید مدار تا چه حد ظرفیتهای بومی و محلی را نه در عملکرد ظاهری که بلکه در عملکرد باطنی و درونی، در خود لحاظ کردهاند؟ در جریان توسعه انسانی و نیل به توسعه فرهنگی از مسیر آن، زبان مادری نقش مفاهمه و اثر را دارد نه هدف و نتیجه! یعنی بسیاری از ابعاد پریشان احوالی در فرهنگ عام و خاص اهالی استان و ارومیه ریشه در ارتباط انسانی که خود ریشه در زبان انسانی مادری داشته، دارد؛ نه در نبود و یا فقدان زبان مادری … که خود امر و موضوعی مستقل است و مهم!آیا شبکه استانی ارومیه توانسته است.
با توجه به همه ابعاد و وظایفی که هم از بعد نظری و هم بعد برنامههای قانونی برای این رسانه گسترده و دارای زمینه اثر و عمق، تعریف و تنظیم کرده است، به اهداف جاری و اجرایی در توسعه فرهنگی استان و شهر ارومیه گام مؤثری بردارد؟ ساختن سریال باجاناقلار در ورژنهای متعدد و زبانهای مادری و رسمی (ترکی و فارسی) کجای ابعاد انسانی و تاریخی جامعه شهری ارومیه و جمعیت انسانی را بازگو میکند و از این دست بسیار برنامه نمایشی دیگر!؟ آیا از سوی مدیریت و متولیان این رسانه، توسعه انسانی و فرهنگی با تبلیغ و سرگرمی یکی انگاشته میشود!؟
آیا تولید فرهنگ در این رسانه بسیار مهم جای خود را به تولید برنامه صرف داده است آن هم به ضرب و زور تقلید از شبکه ملی و شبکه های دو و سه و چهار الی …!؟سالهاست که در ماه مبارک رمضان شاهد تولید و پخش برنامههای متنوع از شبکههای مختلف ملی و استانی در کشور هستیم، در کدام سال و در کدام ماه رمضان شاهد تولید و پخش برنامههای ویژه و جدید ماه از این شبکه و رسانه استانی و بومی بودهایم؟
کدام برنامه دینی و مذهبی شبکه استانی زبان زد عام و خاص است و…؟ این نوشتار در بند تحقیق نگاری در باب فعالیت و میزان اثر گذاری برنامههای شبکه تلویزیونی استان نیست که این امر خود مبحثی جدا و پراهمیت است و مکمل این نوع نوشتارها، اما نوشتار حاضر فقط به جزئیاتی اشاره دارد که در امر نگارش ژورنالیستی حکم¬گرا (مختصات) را در میدان نبرد دارند.
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۴:۱۱ ق.ظ