کودکانی که محکومند نان خود را از میان زبالهها بیرون بکشند
گروه اجتماعی: کودکان بدون دستکش دستان خود را درون سطلهای زباله میکنند در حالی که تیغ، سرنگ و انواع مواد آلوده موجود در این سطلها ممکن است هزاران بیماری را به آنها منتقل کندطی دو دهه گذشته بارها ساماندهی کودکان کار موردتوجه قرارگرفته اما به دلیل نبود سیاستهای مشخص نه تنها ساماندهی نشده بلکه تعداد کودکان کار افزایش پیدا کرده است.
کودکانی سیه چرده با لباسهایی مندرس که محکومند نان خود را از میان زبالهها بیرون بکشند. در حالی بزرگی باری کثیف و بدبو بردوششان سنگینی میکند که همه روزه مجبورند در مقابل درآمدی اندک و جای خواب، از این سطل زباله به دیگری بروند و با دستان کوچک خود مواد بازیافتی را از میان زبالهها پیدا کنند. شاید تصور زبالهگردی کودکان سخت و چندشآور به نظر برسد اما واقعیت نشان میدهد برخی از کودکان و نوجوانان با چنین شغل سخت و کثیفی امرار معاش میکنند.کودکان زبالهگرد بخشی از آسیبهای اجتماعی امروز کشور هستند؛ کودکانی که اکثریتشان را مهاجران افغانی تشکیل میدهند و توسط برخی پیمانکاران اجیر شدهاند تا به دنبال یافتن زبالههای بازیافتی در سطح شهر تردد کنند. همه ما شاید این کودکان را از نزدیک دیدهایم؛ در حالی که روی انگشتان پاهای خود ایستادهاند تا قدشان کمی بلندتر شده و با سر به داخل سطل زباله خم میشوند تا مواد قابل بازیافت را از میان کیسههای زباله پیدا کنند.
معضل زبالهگردی مدتهاست به جان کودکان شهرهای بزرگ افتاده و تعدادی از کودکان بهواسطه این شغل در معرض انواع بیماریها قرار دارند. در این زمینه طیبهسیاوشی، نماینده مجلس با انتقاد از بهکارگیری کودکان در حوزه پسماند توسط پیمانکاران شهرداری گفتهاست: پیمانکاران حق بهکارگیری کودکان را نداشته و باید با آنها به صورت جدی برخورد کرد.
جرم بودن زباله گردی
اما مهمترین دغدغه فعالان حقوق کودک این است که پرداختن به موضوع کودکان زبالهگرد تا به حال نه تنها کمکی به آنها نکرده بلکه شاید شرایط بدتری را برای آنها فراهم کرده است. صیادی معتقد است:صرف نظر از جرم بودن کار کودک و اینکه زبالهگردی به طور جدی سلامت بهداشت جسمی و روانی این کودکان را به مخاطره میاندازد، حال که ما نمیتوانیم مانع فعالیت کودکان در این شغل شویم، لازم است تا با درنظر گرفتن برخی از امکانات بهداشتی مانند استفاده از دستکش و ماسک مانع از آن شویم که سلامت آنها مورد مخاطره قرار گیرد و مشکلات کمتری در کمین این کودکان باشد. این بچهها باید در حین کار، کاوری بپوشند که لباسشان در تماس با آلودگیهای سطلهای زباله نباشد. نکته بعد اینکه شرایط خوابگاهی آنها باید مناسب باشد و بتوانند بدن خود را پس از کار، شستوشو دهند وتمیز کنند تا بوهای بد و آلودگیها در بدنشان انباشته نشود.
نکته مهمتر اینکه سلامت این کودکان باید مورد ارزیابی قرار گیرد. البته این مسائلی است که ما از پیمانکاران خواستیم؛ هرچند که تا به حال محقق نشده است. صیادی ادامه میدهد: این کودکان بدون دستکش دستان خود را درون سطلهای زباله میکنند، در حالی که تیغ، سرنگ و انواع مواد آلوده موجود در این سطلها ممکن است هزاران بیماری را به آنها منتقل کند یا اینکه وقتی این کودک تا کمر در سطل زباله خم میشود، تمامی آلودگی و بوهای بد از طریق تنفس وارد ریه و بدن آنها میشود. برای مثال بنده حدود دو سال پیش در مورد بچههایی که در دروازه غار کار میکردند، تحقیق میکردم و به وضوح می دیدم که افراد معتاد سرنگهای خود را روی زمین رها میکنند و بخشی از کار این کودکان در این منطقه، جمع آوری سرنگهای آلودهای بود که ناقل بسیاری از بیماریها از جمله هپاتیت و ایدز بودند.
در این سالها با وجود افزایش کودکانکار اما تصمیم جدی مبنی بر کاهش تعداد آنها انجام نشده و فقط برخی مسئولان به اقدامات ضربتی و کوتاهمدت بسنده کردهاند؛ در حالی که تجربه این سالها نشان داده است که این معضل نه با اقدامات کوتاه مدت ونه با اقدامات ضربتی، رفع نمیشود و نیاز به برنامه ریزی و برنامههای بلندمدت دارد. مهمترین ریشه کار کودک، فقر خانواده است و در صورتی که این مشکل خانوادهها برطرف شود، تعداد چشمگیری از کودکان به جای کار به تحصیل و کودکی خود میپردازند.
کودکان زبالهگرد حاصل غفلت ما هستند
هادی شریعتی، حقوقدان و فعال حقوق کودکان در پاسخ به این پرسش که در سالهای اخیر شاهد تعداد زیادی از کودکان زبالهگرد در سطح شهرها به ویژه کلانشهرها هستیم.کودکان و نوجوانانی که تاکمر در سطلهای زباله شهرداری خم میشوند تا بتوانند زبالههای قابل بازیافت را پیدا کنند. به نظر شما دلایل پدیدآمدن این معضل اجتماعی چیست؟ توضیح میدهد: موضوع کودکان زبالهگرد پس از سالها غفلت، امروز به گرهکوری تبدیل شده که دلایل گوناگونی در بهوجود آمدن این معضل اجتماعی نقش دارند. اولین و مهمترین دلیل، فقر اقتصادی خانواده و علت بعدی نیز مهاجرت بیرویه است؛ استثمار، نبود دغدغه جمعی، انکار واقعیت موجود، مدیریت ضعیف شهری و…هزاران عامل پیدا و پنهان دیگر که باعث شدهاند تا آسیب کودکان زبالهگرد هرروز عمیقتر شود، ضمن اینکه باید گفت نحوه مدیریت شهری سهم بزرگی در بهوجود آمدن این معضل داشته است.
اجاره کودکان
این حقوقدان در پاسخ به این پرسش که »فعالان حقوق کودک بیان میکنند که بیشتر کودکان زبالهگرد، مهاجران غیرمجاز افغانی هستند، این کودکان چگونه وارد کشور میشوند؟« نیز میگوید: ورود کودکان مهاجر افغانستانی بغرنجترین بخش این ماجرا بوده و میتوان آن را فاجعه انسانی نامید.
تحقیقات ما نشان میدهد کودکان در افغانستان توسط عدهای دلال برای کار زبالهگردی و در ازای مبلغ ناچیزی اجاره داده شده و بعد به صورت غیر قانونی وارد ایران میشوند زیرا دلالها میدانند در پایتخت تقاضا برای جذب این کودکان وجود دارد؛تقاضایی که اساس آن بر پایه نیرویکار ارزان و بهرهکشی شکل گرفته است. این همان مافیای قدرتمند زباله در تهران است که کودکان را تحت استثمار خود درآورده است.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از سلامت نیوز، ما در میان همه غفلتها در برابر کودکانکار به دنبال پررنگکردن تبعات نادیده گرفتن مشکلات کودکان زبالهگرد هستیم. در عین حال که نگران فردا روزی هستیم که آنها از مراکز زباله جدا شوند؛ به این دلیل که این کودکان در فقری ادامهدار گرفتار شدهاند.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۰ ق.ظ