عاشورا در ادبیات منظوم ترکی آذربایجانی

عاشورا در ادبیات منظوم ترکی آذربایجانی

علی رزم‌آرای
گروه فرهنگی: در شماره‌های پیشین روزنامه آراز‌آذربایجان، سلسله نوشتارهایی از نویسنده این نوشتار، پیرامون ادبیات آئینی و دینی، بایدها و نبایدها، آسیب‌شناسی این نوع ادبیات، نوع و کارکرد این نوع از ادبیات با نسبت تاریخی و معاصر، ضرورتها و نسبت‌های فرهنگی و مردمی آن، به قلم سپرده شده‌بود.
در این یادداشت¬های چندگانه، ازعمق این نوع خاص ادبی در چهارچوب ساختن هویت دینی- مذهبی عموم مردم، گردش و جریان معرفت نهفته در ذات زبان آئینی، طرح زوایا و گوشه‌های جدید‌تر و معاصرتر در فرم و محتوای این ادبیات دیرپا ولی ناشناخته در عصر حاضر، لزوم پرهیز از نگاه دولتی و سازمانی به آن ازسوی مدیریت بالا دستی و سفارشی عمل کردن در وسعت آن و… سخن به میان آمد.
در آن مقاله گونه‌ها، به انواع مختلف ادبیات آئینی نیز اشاره رفته‌بود آز آنجمله: ادبیات عاشورایی ، ادبیات عصرغیبت، ادبیات علوی و… همچنین بررسی این نوع از ادبیات در قالب دو ادبیات زبان ترکی و فارسی. نوشتار حاضر نیز در ادامه آن سلسله نوشتارها به قلم سپرده می‌شود. بررسی سیر تاریخی ادبیات عاشورایی در چمبره زبان و ادبیات ترکی نسبت به زبان و ادبیات فارسی شاید دوران معاصرتری را در برگیرد. به این معنا که هر قدر مذهب تشیع و دین اسلام در گستره اجتماعات مردم ترک زبان عمق حاصل می‌کرد به همان مقدار در جلوهای مختلف هنری و آئینی این مردم نمود بیشتر داشته‌است.به گواه تاریخ گرایش به مذهب تشیع و عمیق‌تر شدن پایه‌های آن در باور عموم مردم، در منطقه آذربایجان( درایران) به زمان معاصرتری به نسبت دیگر مناطق درایران باز می‌گردد. ریشه روشن و رسمی این نسبت به عصر حاکمیت سلسله صفویه در ایران و برخاستن این دودمان از منطقه آذربایجان باز می‌گردد. در هرحال مردم ترک زبان آذربایجان ایران عشق آل‌علی (ع) و جنبه و ابعاد مختلف آن، ازجمله واقعه بزرگ عاشورا و ماجرای کربلا را چنان در فرهنگ مردمی و ادبیات خود به ترجمان نشسته‌اند که امروز این عشق و آن حیثیت ادبی جزء لاینفک فرهنگ آئینی و زبانی آنان شده است. پیرامون جنس و پیشینه آئینی زبان و فرهنگ ترکی در یادداشت‌های پیشین سخن بسیاررفته و نیاز به واگویی ندارد. قطعاً برای شناختن زوایای ادبیات عاشورایی در زبان ترکی آذربایجانی نیاز به بازروایی تاریخ آن در ادبیات ترکی داریم، به همین دلیل به باز روایی نسبت تاریخی ادبیات عاشورایی با ادبیات ترکی می‌رویم. مرثیه سرایی و تعزیه خوانی در تاریخ آذربایجان از قدمتی بسیار برخوردار است. ترکان در قدیم، ماتم را »یوغ« و سوگ سرود را »آغی« می‌گفتند. آنان اغلب در سوگ عزیزان از دست رفته خود، قطعاتی سوزناک و مرثیه گونه می‌سروده‌اند.این مراثی اغلب در قالب »مانی« (بایاتی و دو بیتی آذری در هفت هجا) سروده می‌شد. در بین قبایل بسیار دیرینه ترک، نوع دیگری از مرثیه نیز بود که به آن »ساغور« می‌گفتند و آن را در ماتم جوانمردان، پهلوانان، سخاوتمندان، پیران قبایل و… به همراه ناله »قوپوز« (ساز) با آهنگهای غم انگیزی می‌خواندند.
از دوره صفویه در آذربایجان و برخی مناطق شیعه نشین همچون عراق که ترکهای شیعی مذهب در آنها ساکن بودند – مرثیه سرایی و تعزیه خوانی به زبان ترکی، به مراثی و مصایب اهل بیت عصمت و طهارت – علیهم السلام – منحصر شد و توجه شاعران و نوحه سرایان شیعه، بیش از هر چیزی، به حادثه خونین و جانگداز کربلا و شهادت مظلومانه سالار شهیدان، امام حسین – علیه السلام – و یارانش معطوف گشت. ملا محمد فضولی بغدادی، بزرگترین شاعر عارف ترک زبان (متوفی به سال ۹۹۷ ه.ق و مدفون در کربلا) در تاریخ آذربایجان، نخستین شاعر شیعیی است که در مدح و رثای چهارده معصوم »ع« مراثی و مدایح ماندگار و پرسوز و گداز بسیاری سروده است. او علاوه بر اشعار زیادی که در قالبهای مختلف شعری در این مورد سروده، کتاب معروف خود »حدیقة السعداء« را به نظم و نثر مسجع ترکی آذری در ده باب تألیف کرد که بخش اعظم آن، به واقعه کربلا اختصاص یافته‌است.نظام‌الدین محمد توفار قانلی (متوفای ۱۱۷۰ ه.ق) اشعار جانسوزی در رثای امام حسین (ع) و یارانش دارد و فرهنگ عاشورایی شهادت و فداکاری در راه دین خدا و مبارزه با دشمنان حق را جانمایه اشعار کربلایی خود قرار داده‌است.
سید فتاح مراغه‌ای، متخلص به »اشراق« از شاعران قرن دوازدهم هجری، به دو زبان فارسی و ترکی در ماتم شهدای کربلا مرثیه‌ زیبایی سروده است. کتاب »ریاض الفتوح« او شامل مثنویهای فارسی در همین موضوع است.
حاج خداوردی خویی، متخلص به»تائب« (متوفای ۱۲۰۱ ه.ق.) از شاعران توانای مرثیه است و در ماتم سالار شهیدان امام حسین (ع) وسوگ یارانش سروده‌های ارزشمندی به دو زبان ترکی و فارسی دارد.آخوند ملاحسین مراغه‌ای، معروف به»دخیل« یکی از مشهورترین و بزرگ‌ترین شاعران نوحه سرای آذربایجان در قرن سیزدهم هجری است. کلیات وی در هفت مجلد به نظم و نثر ترکی در مدایح و مصایب آل علی»ع« بسیار مشهور است. دخیل در قالبهای متنوع نظم، نگاهی شاعرانه و عاطفی به واقعه عاشورا و تصویر و توصیف میدان کربلا دارد .او با مهارت و ظرافتی شایسته و با استمداد از تخیل سیال و قوی خود، به شرح جزئیات حادثه عاشورا پرداخته‌است.
میرزا محمد تقی قمری دربندی (متولد ۱۲۳۵ ه.ق) یکی دیگر از مشاهیر عرصه ادبیات عاشورایی آذبایجان است. کلیات اشعارش تحت عنوان کنزالمصائب – که تماما ً در مدح و منقب و مرثیه اهل بیت »ع« است – دهها بار در تبریز و دیگر بلاد شیعه نشین به چاپ رسیده است.
میرزا ابوالحسن راجی تبریزی (۱۲۹۲ – ۱۲۴۲ ه.ق)، هم از غزالسرایان بزرگ تاریخ ادبیات آذربایجان است و هم از معروف‌ترین شاعران اهل بیت (ع). بیش از صد سال است که نوحه‌ها و مرثیه‌های او در شهرها و روستاهای آذربایجان در ایام محرم خوانده می‌شود. قسمت اعظم دیوانش را اشعار عاشورایی تشکیل می‌دهد.
خورشید بانو ناتوان، دختر مهدیقلی خان از شاعره‌های بلند آوازه آذربایجان در سال ۱۲۵۳ ه.ق (۱۸۳۷ م) در شهر »شوشا« – از شهرهای جمهوری آذربایجان – به دنیا آمد. او به دو زبان فارسی و ترکی شعر می‌سرود. خورشید بانو، زندگی غم انگیز و توأم با ناکامی داشت، از این جهت سایه حزنی در اشعارش دیده می‌شود. مرثیه‌ها و سوگ سرودهای وی در ماتم امام حسین (ع) و شهدای کربلا، از مشهورترین اشعار عاشورایی تاریخ ادبیات آذربایجان است.
حاج رضا صراف تبریزی، میرزا علی حکیم»لعلی«، قاسم بیگ ذاکر، عباسقلی باکیخانوف قدسی، سید عظیم شیروانی، ملامحمد نخجوانی، مرحوم عباسقلی یحیوی تاج الشعرای اردبیلی، مرحوم حاج قدیر انور، مرحوم صافی، حافظی تبریزی، مرحوم ذهنی زاده، مرحوم استاد سید رضا حسینی، مرحوم شهاب، ذاکر مراغه ای، عابد تبریزی، نجمی تبریزی، میرزا حسین کریمی و مرحوم استاد سید محمد حسین شهریار، میرزا اکبر طاهر زاده صابر و…. از دیگر نام‌های جاودانه‌اند که در عرصه ادبیات عاشورایی در زبان و ادبیات ترکی خوش درخشیده‌اند.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۸:۲۷ ق.ظ

دیدگاه


+ 2 = هفت