صدا و سیما رسماً به «آگهی نامه »تبدیل شده است
جعفر محمدی
گروه تحلیل: صدا و سیما، اگر قبلاً از منظر گفتمانی، با وصف »رسانه ملی« بودن فاصله گرفته بود، اینک به لحاظ شکلی نیز به شدت در حال دور شدن از جایگاه خود به عنوان رسانه فراگیری است که با بودجه عمومی اداره میشود.کسانی که هنوز تلویزیون میبینند، به ویژه در سال جاری متوجه افزایش بی رویه آگهیهای بازرگانی شدهاند که به لطایفالحیل به بینندگان تحمیل میشود.البته صرف پخش آگهی، نه تنها مشکلی ندارد بلکه بسیار هم خوب است زیرا از یک سو، بخشی از هزینههای رسانه را تأمین میکند و از سوی دیگر، بین مردم و عرضه کنندگان کالا و خدمات ایجاد ارتباط میکند که این، به نفع اقتصاد ملی هم هست.
مشکل اینجاست که توازن بین برنامهها و آگهیها به طرز شگفت انگیز و مشمئز کنندهای به هم ریخته است و صدا و سیما نیز دقت سابق را در پخش آگهی ندارد کما این که برای ماههای مدیدی کرم حلزون را تبلیغ کرد و سرانجام مشخص شد که اساساً نه حلزونی در کار بوده و نه کرم حلزونی و نه مجوز بهداشتی!اما ای کاش همه چیز در تیزرها خلاصه میشد که صادقانه میگویند ما آگهی هستیم. صدا و سیما در سالهای اخیر و به ویژه امسال، رو به تولید برنامههای به اصطلاح مشارکتی آورده است؛ بدین گونه که هر کس پولی به آن بدهد، میتواند برنامه خود را تولید و در هر ساعتی نه به عنوان تبلیغ، که به عنوان یکی از برنامههای روتین صدا و سیما به خورد مخاطب دهد.مثلاً در یکی از ساعات پربیننده عصرگاهی، در شبکه یک سیما ناگهان یکی از مدرسان کنکور بر صفحه تلویزیون ظاهر میشود و شروع به تدریس میکند. بیننده احساس میکند که با یکی از برنامههای آموزشی سیما مواجه است، هر چند که تعجب میکند که چرا در شبکه یک و نه در شبکه آموزش و آن هم در چنین ساعت پرمخاطبی!؟جناب استاد دو فرمول فیزیک را تدریس میکند و بعد میگوید: بقیه درسها را در چند سی دی تهیه کردهام که اگر خواهان تهیهاش هستید، با این شمارهها که زیر نویس شده است تماس بگیرید.برنامه تمام میشود و عبارتی نظیر تهیه شده در گروه اقتصاد بر روی صفحه تلویزیون حک میشود.یا مسوول فلان وزارتخانه دولتی، قراردادی با صدا و سیما منعقد میکند و پولی میدهد و تا مدتها، با یک برنامه آبکی و کلیشهای و بی کیفیت، روی آنتن میرود.
وحشتناک است ولی واقعیت دارد. الان تهیه کنندههای صدا و سیما به جای آن که از سازمان پول بگیرند و برنامههای مناسب و در شأن یک رسانه ملی بسازند، در به در به دنبال شخص حقیقی یا حقوقی پولداری هستند که وجهی از او بگیرند و برنامهشان را بسازند و در عوض، به پول دهنده، آنتن دهند. شما میتوانید پول بدهید و اسپانسر برنامه شود و بعد خودتان هم به عنوان کارشناس در برنامه حاضر شوید و به بینندگان لبخند بزنید!جالب اینجاست که بسیاری از برنامههای خوب در صدا و سیما هرگز ساخته نمیشوند چون سازمان به تهیه کنندگانش پول نمیدهد و میگوید بروید اسپانسر بگیرید.در این میان، وضعیت برنامههای کودک بیش از همه آزاردهنده شده است و انواع و اقسام عموها و خالهها و گروههای هنریشان، مدام محصولات تجاری مختلف را سر دستشان میچرخانند و در وسط برنامه، در وصفشان شعر و ترانه میخوانند بی آن که به این اندیشه کنند که کودک فقیری که در حاشیه فلان شهر محروم یا فلان روستای دور افتاده زندگی میکند و دلخوشی اش همین چند برنامه کودک است، با دیدن این محصولات و عدم تمکن مالی برای دستیابی به آنها – که در هر برنامه یکیشان تبلیغ میشود – چه حالی پیدا میکند.
تبلیغات مواد غذایی مضر نیز با دادن اندک پولی به صداوسیما، کاملاً میسر است، مانند تبلیغ انواع چیپس و پفک که به اعلام قاطبه پزشکان و متخصصان تغذیه، آثار منفی فراوانی را در مصرف کنندگان بر جای میگذارد.در واقع صدا و سیما در ازای پولی که میگیرد، زمینه ساز انواع بیماریها در نسل آینده میشود.بی گمان صدها برابر پول اخذ شده توسط صدا و سیما باید صرف مداوای مخاطبان خردسال و حتی بزرگسال صدا و سیما در سالهای آینده شود.
در اینجا نقل قولی از رئیس انجمن روماتولوژی ایران نیز بی مناسبت نیست: «صدا و سیما در یک برنامه خاص از برخی پزشکان پول میگیرد و آنها را دعوت میکند. این در حالی است که برخی از این پزشکان دعوتی صدا و سیما پروندههای سنگین در نظام پزشکی دارند و رسانه ملی برای دعوت از پزشکان هیچ نظرخواهی از نظام پزشکی و انجمنهای علمی تخصصی نمیکند. همین برنامه به خود من زنگ زده و عنوان کرد که ۱۰ میلیون تومان بده و ۲۰ دقیقه هر چه میخواهی بگو.»مسوولان صدا و سیما در توجیه این وضعیت از کمبود بودجه سخن میگویند. این در حالی است که شبکههای موفق جهانی، هم اکنون با هزینههایی به مراتب کمتر از صدا و سیمای ما اداره میشوند.وانگهی مسوولان صدا و سیما که مدعیاند پول ندارند اگر در ادعای کمبود بودجهشان صادق اند، چرا این قدر اصرار دارند شبکههای جدید و بی_مخاطب درست کنند و هزینههای جدید بتراشند؟اگر صدا و سیما یک رسانه بخش خصوصی بود که تنها از طریق آگهی اداره میشد، ایرادی بر آن از منظر تعدد آگهی وارد نبود ولی وقتی بودجههای کلان میگیرد و از طریق آگهیهای متعارف هم میتواند با یک مدیریت صحیح خود را اداره کند، تبدیل رسانه ملی به »آگهی نامه«، بسیار رنج آور است.اگر این گونه پیش برود، در آیندهای نه چندان دور، شاهد خواهیم بود که به جای آن که بین برنامهها، آگهی پخش کنند، بین آگهیها، برنامه پخش نمایند و بعد هم کاشف به عمل بیاید که آن برنامه هم آگهی بود!صدا و سیما که مدعی رقابت با شبکههای ماهوارهای است، این را بداند که »آگهی نامه« هرگز نمیتواند در برابر »رسانه« پیروز شود.?
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۵:۰۸ ق.ظ