شیوه‌ شهرسازی و نقش آن در آرامش روحی

شیوه‌ شهرسازی و نقش آن در آرامش روحی

شیرین اسفندیاری
گروه فرهنگی: در طول تاریخ، معماری و شهرسازی همواره نقش مهمی را در زندگی اجتماعی شهروندان ایفا کرده و همواره سعی و تمایل انسان بر این استت. در هر محیطی که زندگی می‌کند، خود را بر آن محیط مسلط کند تا از این راه احساس آرامش و تعادل داشته باشد. اما امروزه در شهرهای بزرگ نه تنها این تسلط وجود ندارد، بلکه نوعی جدایی بین فضاها و ذهن و روح انسان نیز به وجود آمده و در نتیجه، حس تعلق به فضا و مکان از بین رفته است.در بسیاری موارد پیش آمده که با دیدن نمای یک ساختمان شخصی یا یک بنای عمومی شهری، احساس خاصی به ما دست بدهد؛ احساس تحسین آرامش و اطمینان یا حتی نوعی اضطراب آشفتگی و عصبی شدن. این احساس چندان هم بیراه نیست. کارشناسان معماری شهری معتقدند زیبا کردن چهره شهر می تواند میزان بروز خشونت ها، اعتیاد، تنش ها، پرخاشگری ها و بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی را کاهش دهد. زمانی که افراد با زیبایی ها مواجه می شوند، احساس بهتری دارند. نظم بیرون به درون افراد نفوذ کرده و زندگی نظم و آرامش پیدا می کند و قابل پیش بینی می شود. در دنیای نامنظم نمی شود افکار منظم داشت، تصاویری که فرد از پیرامون دریافت می کند به مرور زمان بر ذهنش تاثیر خواهد گذاشت. معماری امروز ایران، دچار نوعی سردرگمی و خودباختگی فرهنگی شده‌ است. شهرسازی کشور به جای توجه به الگوی ایرانی- اسلامی و توسعه و به روز رسانی آن، به اشاعه‌ طرح‌ها و فرهنگ‌های بیگانه در سیمای شهری دچار شده‌ و دستاوردها و تجربیات گذشتگان این مرز و بوم در عرصه‌ معماری به فراموشی سپرده شده است. معماری و شهرسازی ما با توجه به کم و کاستی‌های موجود، گاه به تقلید ظاهری از معماری مدرن تقلیل یافته است و متأسفانه با وجود بناهایی با معماری پرشکوه و اصیل ایرانی در شهرهای مختلف، از جمله اصفهان، شیراز، مشهد، یزد، کرمان، در عرصه‌ معماری معاصر، دچار نوعی بی هویتی فرهنگی و غربزدگی شده ‌است. دوری انسان از معنویت و عدم توجه به سلامت روان و تمرکز بر جنبه‌های مادی زندگی در حوزه‌ معماری و شهرسازی در کلان‌شهرها، نه تنها پیام معنوی و روحانی را القا نمی‌کند، بلکه به دنباله‌روی دنیاگرایی غربی منجر می‌شود که این امر خود باعث سلب آرامش روحی و روانی و مشکلات ناشی از آن می‌شود. (»هویت معماری« و »هویت شهری« دو موضوع مرتبط به یکدیگرند، زیرا چنانچه روند معماری بی‌هویت و به دور از فرهنگ و تمدن ایرانی گسترش یابد، باید راه را برای تسلط نوعی معماری ازهم‌گسیخته، نامنسجم، ناموزون و وارداتی باز کرد.)معماری ایرانی ـ اسلامی نقشی اساسی در آرامش روحی و روانی جامعه دارد. آرامش روحی و روانی در شهر پراسترس محقق نمی‌شود. تعادل و ایجاد آرامش از مبانی معماری ایرانی ـ اسلامی است. اصول معماری ایرانی اسلامی بر مبنای تعادل که سبب آرامش بیننده می‌شود، بنا نهاده شده و همین مبانی قابلیت این را دارد که با نیازهای امروز جوامع تلفیق یافته و در شکلی جدید در شهرسازی امروز مورد توجه و استفاده قرار گیرد. شهرسازان باید اصول معماری را رعایت کنند و در ظاهر شهر دخیل باشند. به عنوان مثال نباید ارتفاع بناها به گونه‌ای باشد که بنایی بیش از حد دیده شود و بنایی دیگر پنهان بماند و محرمیت‌ها و حریم خصوصی و شخصی افراد را نیز نادیده انگارند، در واقع باید تناسب‌ها و انضباط رعایت شود. باید به هنگام برنامه‌ریزی‌های شهری و ایجاد طرح‌های جدید، به ارزش‌های انسانی و نیازهای روحی و جسمی توجه کنیم و به جای افزایش آسمان‌خراش‌ها، به فکر ساختن شهرهای سالم، بانشاط و دارای روابط منطقی و طبیعی باشیم. البته تکرار اصول معماری گذشته ممکن نیست، چرا که زندگی مردم با گذشته تفاوت پیدا کرده‌. برای مثال وجود اندرونی و بیرونی در خانه‌های قدیمی به این علت بود که بخش بیرونی محل کسب مرد خانواده و رفت و آمد غریبه‌ها بود و اندرونی به زنان اختصاص داشت؛ اما در زمان فعلی اکثرا خانه فقط محل سکونت افراد است و از آن برای کسب استفاده نمی‌شود. جسم و روح سالم نیازمند ورزش و تحرک شهروندان است و این امر به وجود نمی‌آید جز با گسترش فضای سبز و ورزشی و قابل دسترس برای تمامی افراد جامعه. برای شهرسازی همخوان با معماری ایرانی‌ اسلامی باید برنامه‌ریزی جامع و دقیق و آینده‌نگر داشت. با ایجاد فضاهای مدور و بوستان‌ مانند در بین محلات شهری، ارزش دادن به فضاهای عمومی درون محله، بسته نبودن محله برای جلوگیری از ایجاد ترافیک و شلوغی محلات و آسان شدن عبور و مرور ساکنین، بهره گیری مناسب از تابش آفتاب و وزش باد، کاستن از سر و صدای خودروها و آلودگی صوتی با ایجاد فضای سبز در حد فاصل محلات و بزرگراه‌ها، در دیدرس نبودن قسمت‌های خصوصی محلات و مکان‌ها، راحتی عابران هنگام رفت و آمد و… می‌توان به نوعی به ایجاد فضای آرامش بخش و گذران اوقات فراغت کودکان و سالمندان و زنان خانه دار کمک کرد که این خود منجر به افزایش سلامت روح و روان خانواده‌ها و افراد جامعه و در نتیجه به وجود آمدن یک جامعه سالم می‌شود. متأسفانه امروزه می‌‌بینیم در مجتمع‌های مسکونی افراد همسایگان خود را نمی‌شناسند و ارتباطات بسیار محدودی دارند. برای حل این مشکل می‌توان در مجتمع‌ها سالن‌های عمومی برای جمع شدن افراد احداث کرد که در مراسم‌ها و مناسبت‌های گوناگون نیز کاربرد داشته ‌باشد و متعلق به همه ساکنان باشد. همچنین با استفاده از استعدادها و امکانات موجود، با به‌کارگیری فناوری‌های مدرن و تجربیات تاریخی، می‌توان معماری ایرانی‌ـ‌ اسلامی را با نیازهای جدید جامعه همخوان کرد.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۷:۲۲ ق.ظ

دیدگاه


3 − = یک