سوادفرهنگی یا میزان حضورانسان در جریان اندیشه امروز
علی رزمآرای
گروه فرهنگی: سواد، شالودهی آگاهی¬ها و تفکر انسان¬هاست. طبق تعریف، سواد به طیفی از توانمندی¬های موردنیاز برای برقراری ارتباط با دیگران از طریق گفتگو، خواندن، نوشتن و استفاده از ریاضیات اطلاق میشود که با بهکارگیری رسانهها و فنآوریهای مختلف به ظهور میرسد و هدف آن ارتقای زندگی روزمره، مشارکت جمعی، حل مسائل بشری و توسعهی ظرفیتهای فردی و اجتماعی انسان و جامعهی اوست. بدون شک دستیابی به اهداف توسعهای در استان و کشور، مستلزم پرورش شهروندانی است که از سواد مفید و کافی برخوردار باشند. بهسادگی میتوان نشان داد که فرآیند تحقق این الزام با طراحی یک جریان سوادافزایی آغاز میشود. مفهوم سواد فرهنگی(بهعنوان مجموعه¬ای از سوادهای مذکور)است و از آن بهعنوان شالودهی توسعه فرهنگی کشور نیز تعبیر می¬شود و راهکارهای مشخصی را برای ارتقای آن پیشنهاد شده و وجود دارد. در نوشتار حاضر سواد فرهنگی از دیدگاه »درونجامعهای« که مشتمل بر شناخت عناصراساسی تشکیلدهنده فرهنگ بومی و ملی و شناخت آن دسته از عناصر جهانی است که بر فرهنگ ملی و بومی تأثیرگذار هستند، بررسی خواهد شد. سواد فرهنگی چیست: منظور از سواد فرهنگی، شناخت میدان¬های فرهنگی مختلف یا شناخت قواعد نوشته و نانوشته، گونهها، گفتمانها، انواع سرمایهها، ارزشهای فرهنگی موجود، زمینهها و ملزوماتی است که بر عمل انسانها تاثیر می گذارند. این شناخت، سواد خاصی را در ارتباط با میدان معینی در اختیار افراد قرار میدهد و به آنها امکان میدهد که بدانند چه اتفاقاتی پیرامون آنها در حال وقوع است تا بتوانند در خصوص نحوه تعامل با آن میدانها تصمیم بگیرند. یعنی بتوانند تشخیص دهند که چه رفتارها، کردارها، گونهها یا گفتمان هایی در شرایط خاصی مناسب یا مقتضی هستند. از آنجا که معناسازی با توجه به میدان صورت می¬گیرد میزان آشنایی افراد با نظام¬های معنایی مختلف (مثلا زبان بدن و یا مد) و کنش¬های مرتبط با آنها و همچنین توانایی افراد در خوانش و استفاده از نظام¬های معنایی مختلف، میزان برخورداری آنان از سواد فرهنگی را تعیین میکند. سواد رسانه¬ای نیز به همین ظرفیتها و تواناییها با توجه به نظامهای معنایی مرتبط با میدان رسانهها اشاره میکند.سواد فرهنگی در گستره کلانشهر ارومیه: سطح سواد و آگاهی عمومی در جامعه شهری کلانشهرارومیه در مواردی نظیر تکنولوژی و فرایند صنعتی و به روز شدن فنون و امکانات فنی، شناخت و رشد گردشگری و توریسم به عنوان اولین عامل و حامل نشانههای فرهنگی و طرح آنها در بطن یکدیگر، مطبوعات و اطلاعات عمومی، کاربردی کردن روزمره اجزای زندگی و کار، سیاستهای مشخص و شفاف فرهنگی براساس شرایط بومی و اجتماع منطقهای و فرهنگ یا فرهنگ¬های غالب … قابل بررسی است.موارد فوق از اهم موارد اولویت دار است که مشخص کننده ابعاد مختلف شرایط موجود در یک جامعه شهری و استانی نظیر کلانشهرارومیه و استان آذربایجان غربی است. با برآورد آماری و اطلاعاتی از موارد طرح شده میتوان همه مشخصات و مختصات اجتماعی و فرهنگی جامعه شهری ارومیه و یا حتی استان را آشکارا تدوین کرد و همه زوایایی ناظر بر کم و کاستی و کمبودهای فرهنگی آن و همچنین تکیه گاههای اصلی ایجاد جریان توسعه انسانی و نیل به توسعه فرهنگی اقتصادی در آن را دید و تشریح کرد. از همینجاست که میتوان اذعان کرد که توسعه فرهنگی منجر به خود باوری یک جامعه میشود، و این مسئله خود در شکل گیری و هویت فرهنگی جامعه نقش مهمی را ایفاء میکند. توسعه فرهنگی در قالب اهمیت دادن به ارزش¬های محلی و بومی، باید بتواند از طریق برنامه ریزیهای فرهنگی و اجتماعی به نیازهای معنوی و مادی افراد یک جامعه شهری نظیر کلانشهرارومیه پاسخ دهد. حال ببنیم که چه اجزایی تعاملات فرهنگی مبتنی برپویایی انسانی را برای شناخت جمعی وفردی خود، درجهت برنامهریزیهای فرهنگی واجتماعی میسازد. اگر ۱۲ شاخصه توسعه فرهنگی در نظر بگیریم اولویت به سه مورد عمده باز میگردد که در همه ۱۲ مورد یاد شده (خبرگزاری، مراکز فرهنگی، سینما، کتاب فروشی، لیتوگرافی، چاپخانه، صحافی، موسسه نشر، تعداد دفاتر مطبوعاتی، نشریه، کتاب موجود) مشترک هستند.تکنولوژی و امکانات فنی به روز: استان آذربایجان غربی با بیش از ۶۰ نشریه از انواع هفته نامه و ماهنامه تا روزنامه و دوهفته نامه و… از خلاء یک چاپخانه فنی به روز رنج میبرد. به طوری که حتی دفاتر انتشاراتی و ناشرین بیشتر مباشر نشراند تا ناشر، و اغلب آثار آنها در تهران و تبریز چاپ و منتشر میشود. این در حالی است مطبوعات استان و ناشرین آن هنوز با ابتداییترین مشکلات و مبتلات چاپ، نشر و حتی توزیع دست به گریبان بوده و دست و پنجه نرم میکنند.
فضاها و عملکردهای فرهنگی: از یک سو فضاها و عملکردهای موجود فرهنگی دراستان یا فرسودهاند و یا در معرض تغییر کاربری یا کاربری غیرفرهنگی و خارج از حوزه فرهنگ مورد استفاده قرار گرفته و یا معطلاند. مواردی نیز درجریان روز فعالیتهای فرهنگی قرارنداشته و یا موردی و حسب امور جاری عمل کرده و دغدغه برنامههای بلندمدت را ندارند. دراین میان خلاء و نبود سیاستهای مدون و شفاف فرهنگی که برمبنای شاخصههای بومی و محلی تعریف شده و عمل کند خالی است و اگر موردی هم باشد به صلاحدید مرکز کشور و پایتخت انجام شده و میشود. برای مثال تقریبا ً در اغلب مراکز استان از کلان شهر تا بزرگ شهر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری این مراکز به شکلی موجودیت داشته و در حال فعالیت است. فعالیت این سازمان در جنب برنامههای عمرانی وشهری که نیازمند فرهنگ سازی است انجام گرفته و عموم مردم این مراکز را برای انجام تغییرات رفتاری و حتی سنتی آماده کرده و یا درجهت آشنایی با تاسیسات به روز و امکانات جدید شهری و استفاده و نگهداری از آنها و تبلیغ برای اطلاع رسانی عموم مردم عمل میکند. در حالی که شهرداری کلانشهرارومیه با تأسیس سازمانی تحت عنوان سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری همه هم و غم را صرف ورزش کرده و مسئولیت جاری یا غیرجاری حوزه فرهنگ و هنر سازمان مربوطه را یکجا فراموش کرده و کفه ترازوی این سازمان تاکنون بر یک طرف سنگینی کرده است. باید دید با تغییرات انجام شده در سطح مدیریت این سازمان آینده فعالیت آن به کجا خواهد انجامید!؟چرخش و گردش اطلاعات و آگاهیهای عمومی: مطبوعات و کتاب در یک جامعه شهری رسالت تولید اطلاعات و منبع سازی برای مردم آن جامعه را مبتنی بر ریشهها و نیازهای آن جامعه دارا است. سطح مطالعه مردم، تحصیلات واقعی و کارکردی عموم که میتواند شخصیت ساز آنها باشد در این جهت مؤثر بوده و انتظارات مثبت و حقیقی آنها را تقویت کرده و تولید منش فرهنگی مینماید. این سه محور فصل مشترک شاخصههای ۱۲ گانه مطروحه در جریان توسعه فرهنگی هستند. خلاء این سه مورد از اساسی¬ترین مشکلات و موانع توسعه در کلانشهرارومیه و استان آذربایجان¬غربی به شمار میروند.
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳ ساعت ۷:۴۵ ق.ظ