سبک زندگی و فرهنگ زندگی

سبک زندگی و فرهنگ زندگی

علی رزم‌آرای
گروه فرهنگی:حیات و زندگی انسانی بنا به تغییرات محیطی و پیرامونی و شکل پذیری‌های مختلف و گوناگون از نظراندیشه‌اجتماعی، همیشه در حال حرکت و تغییر بوده است. هر زمان و هر فصلی از حیات بشر بنا به خواستگاه، فرهنگ و تمدن زمینه‌ای آن، نوع خاصی از نگرش به زندگی و جریان آن را خواستار است.
از نظر مؤلفه‌های گوناگون و مؤثر بر کالبد و محتوای زندگی انسان، اعم از دین و مذهب فلسفه، جامعه شناسی و علوم اجتماعی و…. نیز این تغییرات محسوس بوده و کنه این تغییرات نیز با این مؤلفه ها مرتبط است. برای مثال در دین مبین اسلام زندگی زمان‌مند و تفکر زمان‌مند به انحاء مختلف مورد تأکید است.
خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:» خداوند هیچ قومی یا نفسی و یا کسی را تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه خود این قوم و یا نفوس و یا کسان خود را تغییر دهند«( آیه ۱۱- سوره رعد) این آیه از نظر کلی اشاره به تغییرات و مشکلات زندگی این جهانی انسان دارد که میدان دار اصلی آن خود انسان است. خود او موکل تغییرات مربوط به خود و پیرامون خود است.
در این زمینه کلامی از مولا علی (ع) در نهج البلاغه قابل رویت است: »فرزند زمان خود باشید«.
باری سبک زندگی به فراخور زمان و عصر زندگی و با مؤلفه‌های کمی و کیفی مستقر در نوع زندگی قابل تعریف و متغییر است.
سبک زندگی چیست: در مورد سبک زندگی تعابیر متعدد ارائه شده‌است. سبک زندگی، روش زندگی اشخاص، گروه‌ها و یا جوامعی است که در مواجهه با روابط فیزیکی، روانی، اجتماعی و اقتصادی روزانه آنها، شکل می‌گیرد:۱- سبک زندگی به عنوان الگویی از کنش اجتماعی که تمیز دهنده افراد و گروه‌های اجتماعی از یکدیگر است. در این تعریف تأکید بر الگوی کنش اجتماعی وجه تمایز دهنده این مفهوم با دیگر مفاهیم چون طبقه اجتماعی است. ۲- سبک زندگی راه و روش زندگی است که بیان کننده ایستارها و ارزش‌های یک فرد یا یک گروه است. ۳- سبک زندگی از دیدگاه روانشناسان، شیوه ثابتی است که انسان با کمک آن اهداف زندگی را بیان می‌کند و مشکلات آن را از میان می‌برد. در هر تعریفی که از سبک زندگی ارائه شده است به دلیل تفاوت افراد و گروه های اجتماعی از یکدیگر میلیون‌ها سبک زندگی وجود دارد.
اگر افراد شبیه یکدیگر باشند و گروه های اجتماعی از یکدیگر متمایز نباشند، ما با به اندازه جمعیت بشری سبک زندگی داریم. ۴- در تعریفی دیگر سبک زندگی را مجموعه‌ای از سلیقه‌های یک فرد، در هر موضوعی (از دکوراسیون منزل تا آهنگ مورد علاقه)، شیوه های رفتار فرد با اطرافیان، ارزش‌ها و عقاید فرد و … می‌نامند. جمع سبک‌هایی که ما در زندگی داریم هویت‌مان را می‌سازد، بنابراین سبک زندگی بخشی از هویت یک جامعه است.
جامعه مدرن دارای سبک زندگی خاصی است که در آن انسان مدرن و معاصر با انسان موجود در جوامع سنتی و توسعه نیافته متمایز پیدا می‌کند. یکی از مهمترین ابعاد در شناخت مفهوم زندگی عادت واره یا منش است. در شکل‌گیری این عادت‌واره و یا منش طبقه اجتماعی افراد دریک جامعه مؤثر است. ساختارهایی که سازنده محیطی خاص هستند (مثلاً شرایط مادی موجود که مشخصه شرایط طبقاتی‌اند) منش را تولید می‌کنند. منش در تعریف شامل نظام‌هایی از تمایلات با دوام، قابل تغییر و قابل انتقال است(به عبارتی ساختارهای ساختاردهنده‌ای که استعداد آن را دارند تا به مثابه ساختارهای ساختاردهنده عمل کنند).
شرایط عینی و ساختاری موجب عادت‌واره‌ خاصی در افراد می‌شود. این عادت‌واره تحت تأثیر تجربه و آموزش رسمی نیز است. مسأله مهمی که در اینجا وجود دارد این است که عادت‌واره افراد بر ذائقه شان تاثیرگذار است. ذائقه همان ترجیحات خاصی است که افراد در زندگی از خود نشان می‌دهند. از تاثیر عادت‌واره بر ذائقه، سبک زندگی بوجود می‌آید که بصورت الگوهای مصرف بروز می‌کند. پس در این معنا می‌توان سبک زندگی را اینگونه تعریف کرد:
»اعمال و کارهایی که به شیوه ای خاص طبقه بندی شده و حاصل ادراکات خاصی هستند. سبک زندگی تجسم یافته ترجیحات افراد است که بصورت عمل در آمده و قابل مشاهده است.«
فرهنگ و سبک زندگی: اگر فرهنگ را مجموعه پیچیده‌ای از معارف، معنقدات، هنرها، صنایع، تکنیک‌ها، اخلاق، قوانین، سنن و بالاخره تمام عادات، رفتار و ضوابطی بدانیم که انسان به عنوان عضو جامعه آن را از جامعه خود فرا می‌گیرد و در قبال آن جامعه تعهداتی به عهده دارد، می‌توانیم خرده فرهنگ را فرهنگی درون فرهنگ بزرگتر بدانیم که عناصر کلی فرهنگ جامعه را در خود دارد و می توانیم ویژگی‌های خاصی را برایش متصور شد.
بنا به تعریفی خرده فرهنگ عبارتست از گروهی که در فرهنگ کلی جامعه سهیم بوده و دارای ارزش‌ها، هنجارها و شیوه‌های زندگی خاص خود هستند.
( برای مثال مردمان کرد در منطقه آذربایجان‌غربی و یا اقلیت‌های مذهبی در این منطقه) اگرخرده فرهنگ را به شکل روش‌ تر تعریف کنیم، چنین تعریفی به دست می آید: خرده فرهنگ بر دستگاهی از ارزش‌ها سلوک‌ها، شیوه‌های رفتار و طرز زندگی یک گروه اجتماعی که از فرهنگ مسلط جامعه مفروض، متمایز ولی با آن مرتبط است اطلاق می‌شود. تعاریف موجود از خرده فرهنگ نشان می‌دهد که مفهوم خرده فرهنگ قرابت نزدیکی با سبک زندگی دارد. زیرا خرده فرهنگ نیز مشخص‌کننده ارزش‌ها و نوع رفتار افراد گروه خاصی است که این ارزش‌ها و رفتار خاص در واقع همان سبک زندگی این افراد را مشخص می‌کند.قویترین کاربرد تجربی سبک زندگی در گذشته و در حال، همواره در مورد اقلیت‌هایی بوده است که بر روش‌های متمایز سخن گفتن غذا، عادات و فراغت و نیز بر ارزش‌های تعیین هویت اصرار ورزیده‌اند. مثلا درباره سبک زندگی گروه‌های مختلف هنجارشکن از نوع پوشاک تا موسیقی و… در میان جوانان. از این لحاظ امکان فرق نهادن فی مابین سبک زندگی و خرده فرهنگ عملا ً وجود ندارد، بخصوص وقتی مدهای پوشاک و غیره تبدیل به فرهنگ واژگان نمادین بنیادی می‌شوند.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۵ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۶:۲۶ ق.ظ

دیدگاه


چهار + = 7