ساختارشناسی داستان های قرآنی

ساختارشناسی داستان های قرآنی

علی رزم آرای
گروه فرهنگی:اشاره، نویسنده این نوشتار به واسطه تعلق و حضور در بطن جریانات ادبی و هنری استان و نیز کلانشهرارومیه به شکل مداوم پیگیر فعالیت¬های ادبی و هنری این منطقه در اشکال خاص و عام آن است.
در این میان ادبیات داستانی و جهان داستان به ویژه دارای بردی تخصصی و خاص برای نویسنده این نوشتار بوده و هست!
از همین منظر صفحه فرهنگی آرازآذربایجان تا به امروز هر از چندگاه شاهد مطالب مختلف به قامت نوشتارهای مستقل پیرامون موضوع ادبیات داستانی و نیز جهان داستان بوده به ویژه در چهارچوبی که به هرنحوه به ادبیات داستانی ارومیه و استان مربوط و مرتبط بوده است.
در این مسیر و اخیراً به علت مسئولیت مستقیم در برگزاری جایزه ادبی ارومیه ( ویژه ادبیات داستانی) چه در دور نخست آن و چه در دومین دور آن که هم کنون در حال ساماندهی و در آستانه باردهی و برگزاری اختتامیه آن نیز هستیم دغدغه نویسنده این نوشتار دو چندان بوده و طرح مطالب در این خصوص نیز همیشه مدنظر بوده است.
از دیگر سو نویسنده این نوشتار از حیث آموزشی نیز در قالب کارگاه¬های ادبیات داستانی حوزه هنری و یا در صحن کانون قصه این حوزه از طرح مطالب و دفاع از عرصه این رشته مهم ادبی و هنری و ایضاً فقیر از نظر تئوریک و اجرایی در استان و کلانشهر ارومیه دریغ نداشته است.
اما آنچه که دغدغه اصلی نوشتار حاضر را شکل می¬دهد، بعد تحقیق و پژوهش در عرصه ادبیات داستانی است که بالکل در گستره کشور به شکل راکد و در حد طرح چند مقاله و یا نیم پایان¬نامه مطرح است، نه پژوهش¬های ژرف¬اندیشانه در خصوص لایه¬های مختلف جهان داستان و ساختار داستان وهویت ادبیات¬داستانی که هویت انسان امروز نیز به نوعی هست!
روایت هویت اصلی ادبیات داستانی امروز است. انسان امروز نیز انسانی روایی است. اما روایت نه فقط در طول و عرض که در جنس و نوع! که در عمق و ژرفا! اشکال روایی حتی ساختار اصلی استیل و شیوه روایت مؤلفان و نویسندگان آثار مختلف را نیز می¬سازد. روایت در این مسیر فقط نمونه و مثالی است که می¬تواند بنیان پژوهشی تام و علمی در خصوص روایت¬شناسی در ادبیات داستانی کشور ما و حتی منطقه ما با شد.
اما موضوع اصلی نوشتار حاضر پیرامون پژوهش و تحقیق در مسیر ادبیات داستانی، طرح موضوع خطیری چون پژوهش در ساختارشناسی قصص و داستان¬های قرآنی است.
نویسنده این نوشتار به طبع، سواد و آگاهی علمی لازم جهت بررسی محتوا و ساختار کلام وحی را از حیث علوم دینی و قرآنی و نیزعلوم¬عربی و الهیات را ندارد. اگر بپذیریم که قرائت و خواندن در ادبیات داستانی بخش مهمی از شیوه ارتباط با متن آثار را تشکیل می¬دهد، پس خواندن و قرائت آیات و متن قرآن کریم نیز از جهت تحقیقی و تخصصی، تخصص و تبحر خاص می¬خواهد. از این نظر نویسنده این نوشتار دارای شأن تخصصی لازم نیست. اما از جهت عمومی و قرائت عمومی به عنوان یک مخاطب عادی درست مانند همه مخاطبان قرآن، فقط مخاطب آن است و عامل به آن!
اما همین مطالعه ساده وعمومی در آیات قرآن برای نویسنده این نوشتار دغدغه و لذت فراوان در جهت کشف و شهود در خصوص تکنیک و ساختار روایت قصص قرآنی در چهارچوب متن آیات این کتاب بزرگ آسمانی، به همراه داشته و دارد.
اگر به شکل ساده و از حیث اصطلاح¬شناسی و کارکرد عناصر و اجزاء کلیدی داستان معاصر به قصص قرآن و متن داستان¬های آن نگریسته باشیم به وفور اشکال و شیوه¬های مدرن روایت و نیز تکنیک¬های داستانی مدرن را در متن این قصص و داستان¬ها و نیز ساختار روایی آنها خواهیم دید.
اجرای این اشکال مختلف روایی و نیز عناصر و اجزای کلیدی داستان در قصص قرآنی، جدید و تکرارناپذیر است.
روایت غیرخطی، روایان داخل بر روایت اصلی، داستان در داستان، پلوفونی ( چندصدایی) تعلیق، جریان سیال ذهن تام وکامل، فرامتن و درون¬متن، متن باز قرآنی و عنصر زمان در شکل معاصر و تاریخی آن و …..
»یکی از زیبایی‌‌های قصص قرآن، شکسته‌‌شدن حصار زمان در آنهاست؛ به‌گونه‌‌ای که گاهی یک داستان در دل داستان دیگر آورده می‌‌شود، هر چند در زمان‌‌های مختلف روی داده‌‌اند. این سبک قرآن باعث می‌‌شود تا انسان با دقت و تمرکز بیشتری سعی در چیدن قطعات مختلف این داستان‌‌ها نماید. غالباً مکان در ابلاغ پیام قصص اهمیت ویژه‌‌ای ندارد؛ بنابراین قرآن از مکان قصه یاد نمی‌‌کند مگر در جایی که مکان، نقش خاصی در سیر حوادث و اهداف قصه داشته باشد؛ همچون: »مدین، مصر، طور و…« و یا »مسجدالحرام« و»مسجدالأقصی« در قصه معراج. به طور کلی هیچ‌یک از عناصر داستانی در قرآن، مقصود بالذات نیستند، بلکه کاربرد آنها در پرتو اهداف دینی و تربیتی قرآن کریم است.« (زیبایی‌‌شناسی قصص قرآن کریم- شعیب علی خواجه)
اگر نویسنده این نوشتار علم و آگاهی کامل از علوم قرآنی داشت و نیز دارای اهلیت تخصصی کامل در خصوص ادبیات داستانی در سطوح تخصصی¬تر بود، شوق و اشتیاق تحقیق و پژوهش در این زمینه و نیز ارائه مستند و حتی آموزش آن در چهارچوب کارگاه¬های ادبیات داستانی برای طالبان حقیقی مسیر خلاقیت و روایت ادبی که هویت امروز انسان معاصر نیز هست، را قطعاً جامه عمل می¬پوشید.
به زعم نویسنده این نوشتار روایت و خواندن جزء سرنوشت قدیم و حادث بشر است، تاریخ و گذشته او نیز چون معاصرت او با عنصر روایت و خواندن معنا شده است.
قرآن کریم خود بزرگترین ادله در این خصوص است. خداوند متعال با کلام و به وسیله کلام و روایت و نیز خواندن و آموختن با بنده خود سخن گفته است. اولین آیه¬ی که از خداوند متعال بر رسولش محمدمصطفی (ص) نازل شده گواه این مطلب است:
بخوان به نام پروردگاری که تو را آفرید.هم خطاب است و هم دعوت به خواندن و شروع و آغاز شدن و آغاز کردن!سخن آخر اینکه شناختن کالبد اصلی و ساختار و نیز شیوه روایت داستان¬های قرآنی در قرآن کریم و نیز در کل شیوه روایت در متن کامل قرآن، چگونگی استفاده و حضور انسان به عنوان مخاطب و نیز بنده خدا و عامل به کتاب وحی را شکل می-بخشد. ما هر گونه که قرآن را می¬خوانیم به همان گونه در بطن آن نیز حاضر هستیم!

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۶:۵۱ ق.ظ

دیدگاه


6 − = یک