زندگی نیمه جان زیر خط فقر
گروه جامعه :چنانچه ساختار اداری کشور از فساد و بروکراسی پیچیده رنج نمی برد و سرمایه گذاری سالم و استفاده مناسب از سرمایه های اجتماعی و اقتصادی کشور به عمل میآمد و در نتیجه اشتغال و اقتصاد رونق پیدامیکرد ، شاهد چنین وضعیتی نمی بودیم و به جای اینکه بشنویم برای بهدست آوردن فلان مسند و سمت ، ژن خوب و پول خوب نیاز است، شایسته سالاری حاکم بود. شاید بهگونهای نمی شد که امروز نمایش بزرگ تباهی را به تماشا بنشینیم.
شکل و شمایل این روزهای جامعه ایران، ترکیبی از غم و اندوه، ترس و وحشت و نیمچه امیدی به بهبود وضع موجوداست. قرائت کاریکاتورگونه سیاستمداران از امید در کنار اخباری از قتل، جنایت، تجاوز ، کلاهبرداری ، اختلاس ، ارتشا و خلاصه انواع و اقسام فساد، پارادوکسی بزرگ را به نمایش گذاشته است. نمایشی به گستره ایران، تماشاگرانی به تعداد جمعیت کشور و بازیگرانی که در قامت قربانی یا شکلدهنده وضع موجود از میان همان تماشاگران، تئاتر بزرگ تباهی را اجرا می کنند.
طنز تلخ این است که گاهی برخی، ریشه و علل وقایع را رها کرده و دنبال مقصرانی از جنس ناکجا آباد میگردند. اگر دو دختر جوان اصفهانی یا دانشجوی یکی از بهترین دانشگاههای تهران خودکشی میکنند، مقصر نهنگ آبی خوانده می_شود! بازی ای که معلوم نیست وجود خارجی دارد یا نه.چنان گرفتار تناقض های عجیب و قریب شدهایم که واقعیت های غرق شدن در فساد را نادیده می گیریم!
نه اینکه مقامات ارشد نظام درباره فساد و کج رویها هشدار و دستور نداده باشند؛ نه! اتفاقا دستورات و ابراز نگرانیها زیاد و پر تکرار بوده است اما گویا گوش ها کر و چشم ها کور شده است. مجری و قانونگذار و نظمیهچی در دور باطل قرار گرفتهاند. هر چقدر نیز نیت بهبود اوضاع و بهبود شرایط زندگی را داشته باشند، ناکارآمدند. ناکارآمدی که یکبار تحریم، عامل آن نام میگیرد، یکبار دولت بیکفایت و پیشتر از آنها، سلطه فلان و بهمان خانواده و شخص بر کشور.
*از پاستور تا سایر مراکز:ممکن است برخی نیز با نشانه گرفتن انگشت اشاره به سمت معضلات اجتماعی و کمبودهایی که افراد در زندگی شان به دلیل برخی ناملایمات متحمل می شوند، عوامل این نابسامانی را در پاستور، بهارستان و مراکز دیگر جستوجو کنند. آنجایی که مدیران اجرایی و قانونگذاران کشور گردهم آمدهاند، یا سیاست های خطا را اجرا میکنند یا اینکه در اجرا و نظارت سیاستهای درست تعلل و کاستی به خرج می دهند. در هر صورت آنچه پیداست، ناکارآمدی محصول مجموعهای از تصمیمها و سیاستهاست. تصمیمهایی که نخبگان علمی را فراری داده، زبان رسانهها را بسته، نفس دانشگاهها و مراکز علمی را گرفته، تولید کننده داخلی را زمینگیر کرده و دست تازه به دوران رسیدهها را برای جولان باز نگه داشته است و سایر مولفه ها، مجموعه ای به هم پیوسته است که نتیجه آن جز ناکارآمدی نیست. ناکارآمدی که نمونه کوچک آن را در همین زمین لرزه کرمانشاه دیدیم.
*چرا راه دور می رویم؟اگر بخواهیم با این تصویری که ارائه می دهم، جامعه ایران را رو به فروپاشی بخوانیم، بدون تردید غلو کردهایم؛ هنوز همبستگی ملی در مواقع بحرانی، نجاتدهنده ایران و ایرانی هاست و می توان به آن بهعنوان امیدی برای رهایی از بحران فساد نگریست.اما چنانچه بخواهیم بگوییم سوءمدیریت و بیاعتنایی به منافع ملی ، فساد، ارتشا، اختلاس، کلاهبرداری و در نتیجه آنها بیکاری، فقر، فحشا و دیگر ناهنجاری های کوچک و بزرگ در کشوررواج یافته است، چندان بیراهه نرفتهایم.شکاف های طبقاتی، جنسی ، قومیتی و امثال اینها، بهطور عیان خودنمایی می کنند و حکایت از وضعیتی بحرانگونه دارند. با این حال من نمی_خواهم این موضوع را با نگاهی به اخبار منتشره در روزنامه پیش ببرم. تمایل دارم با زبان آمار و ارقام وضع فعلی جامعه ایران را بازنشر دهم. بگویم که ما کجا هستیم و چه اتفاقی در حال رخ دادن است. شاید با آنچه میخوانیم، دریابیم که چرا بعد از زلزله در غرب کشور، مردم در گروهها و دستهجات شخصی و یا از طریق چهرههایی همچون صادق زیباکلام و علی دایی، کمک های خود را به زلزله زدگان ارسال کردند. اینکه هلال احمر به عنوان یک نهاد عمومی و تخصصی به چنان بیاعتمادی در بین مردم میرسد که تنها ۳۵ میلیارد تومان ( تا زمان انتشار این گزارش) کمک جمع آوری میکند، جای بسی تامل و پرسش است. این بی اعتمادی عمومی از آنجا ناشی می_شود که مردم خود را در مقابل دزدی و تعرض به مال و جانشان مصون نمی بینند. تنها بساط اعتراض چند ماهه مالباختگان موسسات مالی برای القای بی اعتمادی به نهاد دولت کافی است. گرچه دهها و بلکه صدهها عامل و رویداد دیگر نیز در رسیدن به نقطه بیاعتمادی موثر بودهاند.
*سوء استفاده از قدرت دولتی:در واقع این تصور در حال شکل گیری است که گروهی با تبانی در حال نادیده گرفتن منافع عمومی هستند. این تصور به عبارتی »سوء استفاده از قدرت دولتی بهدلیل نفع شخصی« را نهادینه می کند که همان تعریف فساد اداری است. در مجموع باید گفت هنجارشکنی و تخطی از هنجارهای اخلاقی و قانونی در عملکرد اداری و سازمانی در بین جناح ها و دسته های مختلف سیاسی کشور رواج یافته است. هرچند برخی مدیران ارشدتاکنون در لیست بلندپایه سوءاستفادهگران یا متهمان به سوءاستفاده وارد نشدهاند و نباید همه را با یک چوب راند.اما در نگاه عمومی ، مردم بد بین می شوند و برای آنها فرد چندان اهمیتی ندارد. وقتی که »مجموعه طرحها، تصمیمات، کارها، برخوردها و روابطی که در محیط اداره برخلاف خطمشی عمومی کشور و قوانین حاکم بر جریان امور اداری و اهداف و منافع جامعه به وقوع میپیوندد و موجب تباهی منافع عمومی و مسخ و بیهودگی اداره میشود« ، می توان گفت که فساد اداری رخ داده است.فسادی که نتیجه آن بیکاری، فقر، فحشا، اعتیاد و ناهنجاری هایی است که گاهی به خودکشی منجر می شود.
*خودکشی از زبان آمار:آمارها نیز عمق این فاجعه را به روشنی بیان میکنند. تحلیل دادههای سالنامه آماری مرکز آمار ایران در سالهای ۸۰ تا ۹۱ نشان میدهد که ۴۱۰۷۹ نفر (مرد و زن) در کشور اقدام به خودکشی کردهاند. از این تعداد ۲۷۱۶۸ نفر (مرد و زن) فوت شدهاند و از این تعداد فوت شدگان، تعداد ۲۰۴۱۶ نفر مرد و ۶۷۵۲ نفر زن بوده اند.
*۴۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر
ما از نظریه دورکیم و آمار رسمی خودکشی که بهطور حتم از آمار غیر رسمی کمتر است، در مییابیم که حداقل روزانه بیش از ۱۳ ایرانی به چنان نقطهای از گسست اجتماعی می رسند که حاضرند جان خود را بگیرند. چرا این افراد به این نقطه میرسند؟ پاسخ را همه می دانیم. ناکامی در یافتن شغل و بیکاری، فقر، اعتیاد، طلاق، تن فروشی، کارتن خوابی و گرفتاریهایی از این دست، فرد را به نقطه آخر میرساند. اما نگرانی اصلی آنجاست که نگاهی به آمار هرکدام از این دلایل جامعه گستردهای را پیشروی ما قرار می_دهد که چه بسا بسیاری از آنها در آستانه رسیدن به نقطه جوش و گسست نهایی از حیات باشند.حسین راغفر، اقتصاددان و از فعالان حوزه مبارزه با فساد در گفتوگویی که حدود دو سال پیش داشته، ۴۰ درصد جمعیت ایران را زیر خط فقر خوانده و گفته بود:متاسفانه روزبهروز آمار فقیران در کشور افزایش پیدا میکند.با احتساب جمعیت ۷۷ میلیوننفری ایران در پایان سال ۹۳ میتوان به این جمعبندی رسید که بیش از ۳۰ میلیوننفر از مردم ایران امروز به زیر خط فقر رفتهاند.
*لشکر بیکاران تحصیلکرده:مطابق با آمار ارائه شده از سوی رییس کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی مجلس شورای اسلامی، نرخ بیکاری جوانان تحصیلکرده از ۳۵درصد نیز گذشت.
از سوی دیگر بر اساس گزارش مرکز آمار، بررسی نرخ بیکاری افراد ۱۰ ساله و بیشتر نشان میدهد که ۱۲٫۶ درصد از جمعیت فعال کشور در بهار امسال بیکار بودهاند.
*آرزوی محال خانه دار شدن:این گزارش که در سایت اتاق بازرگانی تهران منتشر شد، تاکید دارد خانوادههای طبقه متوسط برای خرید خانه باید حداقل یکسوم درآمد ماهیانهشان را بهمدت ۹۶ سال پسانداز کنند. آرزوی خرید خانه در کشورهای توسعهیافته با پسانداز ۱۴ساله یکسوم درآمد، رنگ واقعیت میگیرد.
همچنین گزارش تکمیلی مرکز آمار ایران نیز نقل میکند حداقل چهاردهم درصد از جمعیت ایران در کپر و چادر زندگی میکنند. در مقابل ۶ میلیون نفر از مردم ایران در وضعیت مالیای قرار دارند که میتوانند ویلای شخصی در اختیار داشته باشند. در کنار اینها دهها هزار کارتون خواب است که در بهترین حالت در پارکهای پایتخت زندگیمیگذرانند و در بدترین حالت نیز در جاهایی مانند قبرستان نصیرآباد، شب را به روز می کنند.
*میلیون ها جوان ازدواج نکردهاند:وقتی که جوانی با بیکاری، بی پولی و بی سقفی مواجه می شود، طبیعی است از آرزوهایی مانند تشکیل خانواده باز بماند. همانگونه که اواخر سال گذشته »شیرین احمدنیا« مدیرکل پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی تاکید کرد: »سن یک میلیون و۳۰۰ هزار مجرد در کشور از حد متعارف ازدواج گذشته است«. به اعتقاد وی، افزایش سن بلوغ تا ازدواج و مجرد ماندن افراد باعث افزایش رفتارهای پرخطر و در نهایت بیماریهای مقاربتی شده است.
*هر ساعت، ۲۰ ایرانی مطلقه می شوند
وضعیت ناهنجار شرایط زندگی تنها جوانان و افراد مجرد در جامعه را مورد هدف قرار نمی دهد، بلکه کانون گرم خانوادهها را نیز نشانه رفته و موجب فروپاشی خانوادهها شدهاست. بر اساس آمار ارائه شده از سوی سازمان ثبت احوال از ابتدای سال ?? تا پایان آذر، ۱۳۵ هزار و ۶۶۷ واقعه طلاق به ثبت رسیده است؛ یعنی هر ساعت ۲۰٫۴ نفر در کشور به دلایل مختلف وارد گروه مطلقین می شوند.
*نزدیک به سه میلیون ایرانی معتاد
بیکاری ، فقر ، بی خانمانی ، بازماندن از ازدواج و از دست دادن خانواده، حلقههایی از زنجیره ای هستند که فرد را به حلقه دیگر که اعتیاد است، می_رسانند. آنگونه که معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر گفته است: در بررسیهای جدید آماری، دو میلیون و ۸۰۸ هزار نفر بهعنوان آمار رسمی مصرف کنندگان مستمر موادمخدر در کشور اعلام شد.
*جامعه آماده ناهنجاری:به گز ارش آرازآذربایجان به نقل از سلامت نیوز، در چنین شرایطی بستر برای آغاز هرگونه اضمحلالی آماده است. افراد می توانند به راحتی خود را در آستانه خودکشی ببینند یا اینکه در صورت رنج بردن از ناهنجاریهای روانشناختی و شخصیتی، ورود به عرصه کلاهبرداری و قتل و تجاوز را نزد خود توجیه کنند. بهاین گونه است که سیستم به هم می ریزد. همبستگی اجتماعی از بین رفته و ناهنجاریها نمایانتر از قبل میشود.
EMAIL.agazadeh1@gmail.com
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۴ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۹:۵۶ ق.ظ