زمینه فرهنگی انقلاب مشروطه درآینه زمان

زمینه فرهنگی انقلاب مشروطه درآینه زمان

علی رزم آرای
گروه فرهنگی:اشاره، نویسنده این نوشتار از چند سال گذشته تاکنون در روزنامه آرازآذربایجان، به طبع اینکه صفحه فرهنگی این روزنامه در کلیت خود شامل حوزه و عرصه ادبیات، هنر، تاریخ و دیگرعرصه¬ها و حوزه¬های مرتبط به شکل مستقیم و غیرمستقیم است، مطالب گوناگون و مختلفی از حیث موضوع و زمینه تخصصی و عمومی و اغلب در ارتباط با جامعه¬انسانی کلانشهرارومیه و استان به قلم سپرده است.معدل محتوایی و شکلی این مطالب هم اغلب با مسائل روز و نیز مناسبات تقویمی و غیرتقویمی با طرح مصادیق و نمونه-های عینی و ذهنی قابل سنجش است. یکی از مصادیق ذهنی و فکری طرح ذهنیت مدرنیته ایرانی و نیز جهان عظیم سنت در مقابل آن؟! در قالب جامعه انسانی کلانشهرارومیه و نیز استان که متأثر از گفتمان ایرانی آن در گستره تاریخ معاصر در سراسر میهن اسلامی بوده، است!
پیشانی¬نوشت فوق از آن جهت بر ابتدای این نوشتار حاضر مدخلیت پیدا می¬کند که لازم بود سیری از حضور عناصر محتوایی تأکید کننده بر اندیشه¬ی ساز و کارهای نو و جدید پذیرفته شده در بطن جامعه ایرانی و نیز طرح ابعاد مختلف سویه¬های موجود اما پذیرفته نشده¬ی آن و نیز رسیدن به برآیندی که خروجی نسبیی از فرایند زمان¬مند(مشمول زمان) نوگرایی و نیز وامداری و وفاداری به حوزه سنت را شامل ¬شود که اغلب در زندگی جمعی و فردی اهالی کلانشهر ارومیه و استان در عرصه¬های مختلف تخصصی و عمومی و به ویژه عمومی آن قابل رویت و رصد است و ابعاد کلان اجتماعی وعینی دارد، در قلم نویسنده این نوشتار به دست داده شود.
خارج از مقدمه فوق، در واقع می¬توان نقطه عطف زمانی حضور و تأثیر سازوکارهای جدید اجتماعی و فرهنگی را در تاریخ معاصر ایران و به طبع استان آذربایجان¬غربی و کلانشهر ارومیه انقلاب مشروطه تلقی کرد.
اما چرا فقط تلقی و نیز در واقع؟!چرا به طور قطع نمی¬توان در این خصوص نظر داد؟! از نظر نویسنده این نوشتار چند دلیل عمده برای چنین تصوری می-توان بر شمرد.قبل از هر چیز ویژگی¬های عمده خود انقلاب مشروطه را از نظر بگذرانیم. قطعه زیر نمونه گویایی در این زمینه است:»اگرچه از مدتی قبل شورش‌ها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت رخ داده بود اما شروع جنبش را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر می‌کنند. علاءالدوله حاکم تهران هفده نفر از بازرگانان و دو تن سید را به جرم گران کردن قند به چوب بست. این کار که با تأئید عین¬الدوله صدراعظم مستبد انجام شد، اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران را برانگیخت.
اینان در مجالس و در مساجد به سخنرانی ضد استبداد و تأسیس عدالتخانه یا دیوان مظالم پرداختند. خواست برکناری عین‌الدوله و عزل مسیو نوژ بلژیکی و حاکم تهران و حتی عسگر گاریچی به میان آمد و اعتصاب در تهران فراگیر شد. عده‌ای از مردم و روحانیان به صورت اعتراض به مسجد حضرت عبدالعظیم رفتند و در آن جا تحصن کردند. مظفرالدین شاه وعده برکناری صدراعظم و تشکیل عدالتخانه را داد و علما با احترام به تهران بازگشتند.
هنگامی که مظفرالدین شاه به وعده خود عمل نکرد علما از جمله سیدین سندین، آقا سید محمد طباطبائی و آقا سیدعبدا… بهبهانی، به قم رفتند و تهدید کردند که کشور را ترک خواهند کرد و به عتبات عالیات خواهند رفت. بازاریان و عده زیادی از مردم به تحصن در سفارت انگلیس اقدام نموده و خواهان آزادی علما و تشکیل عدالتخانه شدند. عین¬الدوله با گسترش ناآرامی‌ در شهرهای دیگر استعفا کرد و میرزا نصرا… خان مشیرالدوله صدراعظم شد. در ابتدای حرکت، مس?له? اصلی، عدالتخانه و عدالتخواهی بود و به همین دلیل نهضت مشروطه را در ابتدا نهضت عدالتخانه می‌گفتند.
با اوجگیری نهضت، به تدریج مسأله پارلمان و محدود کردن قدرت شاه مطرح شد…«(انقلاب مشروطیت- ویکی پدیا)اگر قطعه نوشته فوق را به عنوان مبدایی ابتدایی و کلی در نظر آوردیم، می¬توان از آن دو بعد مهم استخراج کرد: عدالت خواهی و اجتماعی شدن!همه چیز از بازار شروع می¬شود. از داد و ستد و اقتصاد.
جایی که تنفسگاه و علت بقای ملتی در تهدید است و در اصطلاح گلوی اقتصادی ملت در تنگنا، شورش¬های مردمی با زعامت مرجعیت و رهبری روحانیت آغاز می¬شود و در ادامه، تنگناهای اجتماعی و فرهنگی ملت نیز که به دلیل استبداد محمدعلی شاهی ایجاد شده بود همچون بغض خفته آتشفشان کرد.عدالت¬خواهی اقتصادی و عدالت¬خواهی اجتماعی دو رکن مسلم جهت اداره و مدیرت سیاسی سالم در یک جامعه انسانی هستند! ملت ایران یکبار برای همیشه تاریخ این دو رکن را در انقلاب اسلامی و کبیر ۵۷ و بازهم به زعامت مرجعیت و رهبری روحانیت طلب کرد و فریاد کشید.نویسنده این نوشتار پیش از در خصوص داد وستد و مفهوم فرهنگی اجتماعی و نیز اقتصادی سیاسی آن در دو نوشتار مستقل از هم به ارائه مطالب و نظریات خود پرداخته است. در ابتدای یکی از این دو نوشتار یعنی نوشتار» فرهنگ¬شناسی امر داد و ستد در جایگاه روح حیات انسانی« چنین اشاره کرده بود: » زندگی جمعی انسان در ابعاد مختلف در گرو داد و ستد است.
این امر از بامداد تاریخ و در پی کشف و شناخت پیرامونی انسان، از خود و اطراف خود و نیز در روزگار معاصر و در پی گسترده شدن عرصه علم آوری انسان در جهت تبین هرچه بیشتر زندگی حال و آینده او، مدام مطرح بوده است.اشکال و ابعاد این داد و ستد در عرصه¬های مختلف، دارای سطوح متنوعی است.
طبقات مختلف اجتماعی، جایگاه اقتصاد در شخصیت و فردیت انسانی آن طبقات، محل زیست فرهنگی و اجتماعی این طبقات یا همان جامعه شهری یا روستایی در تعاریف مختلف، زندگی روزمره و روزانه انسان در مدار گذر زمان، تدبیر کلان و یا خردِ جاری در مجاری مدیریت جامعه انسانی و …. همه این موارد در تبیین موضوع داد و ستد بی¬هیچ پسوند یا پیشوند نظیر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره، به صورت مبسوط قابل طرح و توضیح است.«
حال اگر همین دو بند از ابتدای نوشتار مذکور را در نظر بگیریم می¬توانیم ارتباط بین عدالت¬خواهی ملت ایران در دو سویه اجتماعی و اقتصادی و به طبع آن در سویه سیاسی را با بینش معاصر خود دریابیم.بهم ریختگی داد و ستد در بازار و به اصطلاح وجه اقصادی حیات آن روز ملت ایران و نیز اختلاط فرهنگی اجتماعی بدنه عمومی جامعه ایران در آن دوران در نقاطی مانند آذربایجان، مازندران، تهران و نیز شیراز با جهان غرب نیز حکم داد و ستد فرهنگی و اجتماعی را داشت نیز چاشنی ماجرا شد و حرکت ملت ایران از سه نقطه آذربایجان، مازندران ( تنکابن) و شیراز تبدیل به جریان گستره و انقلاب¬خواهی و مشروطه¬خواهی شد.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۵:۴۹ ق.ظ

دیدگاه


شش × 4 =